حکومت دینی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '<div style="text-align:justify">↵' به '') |
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ها ' به 'ها ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86 ویکی فقه]. | [https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86 ویکی فقه]. | ||
== | == پاورقیها == | ||
</div> | </div> | ||
[[رده:علوم سیاسی و قرآن]] | [[رده:علوم سیاسی و قرآن]] |
نسخهٔ ۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۰۷
حکومت دینی؛ به حکومتی گفته می¬شود که قوانین دینی در تنظیم روابط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حکمفرما است. در طول تاریخ، برخی از پیامبران(ع) حکومت دینی تشکیل داده¬اند و یا اینکه قوانین دینی را به عنوان حاکم در جامعه به اجرا درآورده¬اند. حکومت حضرت سلیمان(ع)، حکومت پیامبر(ص) و حکومت امام علی(ع) نمونه-ای از حکومت¬های دینی بوده¬اند. هر یک از این حکومت¬های دینی، وظایفی در قبال مردم داشتند که برخی از این وظایف عبارتنداز: اجرای احکام و قوانین شرعی، تأمین رفاه عمومی، برقراری امنیت، گسترش عدالت و مبارزه با تبعیض، دفاع از مردم در برابر تهاجم دشمنان و بیگانگان.
حکومت دینی در اصطلاح
حکومت دینی به حکومتی گفته می¬شودکه قوانین آن از طرف خداوند تعیین می¬شوند و حاکمان موظف هستند که قوانین الهی را به اجرا دربیاورند.[۱] در این نظام، نهادها و سازمان¬های گوناگون خود را در برابر آموزهها و تعالیم دین و مذهبی خاص متعهد میدانند و تلاش میکنند تا در تدابیر، خط مشی¬ها، آموزش، وضع قوانین و شیوه سلوک با مردم، نوع معیشت و تنظیم شکل¬های روابط اجتماعی، بر طبق آموزه¬های دینی باشند. براساس این تعریف، حکومت دینی به دنبال تأسیس «جامعه دینی» است. درواقع، حکومت دینی درصدد است تا کلیه روابط اجتماعی اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی را براساس آموزههای دینی شکل دهد.[۲][۳]
حکومت دینی در قرآن
تئوری حکومت در قرآن با مسئله خلافت الهی مطرح شده است.[۴] براساس این تئوری، حاکمیت و ولایت به صورت انحصاری متعلق به خداوند است و هیچ موجودی خارج از حوزه قدرت و اراده الهی نخواهد بود.[۵] به اقتضای این حاکمیت الهی بر همه جهان، خدوند انسان را صاحب اراده، اختیار، کرامت و روح انسانی آفریده تا عهدهدار سرنوشت خود باشد. این ویژگیها، انسان را شایسته مقام خلیفه الهی کرده است و مؤمنان یا بعضی از پیامبران(ع) به عنوان خلیفه الهی در قرآن معرفی شده¬اند و امر حکومت در زمین به آنها واگذار شده است.[۶] چنانچه، حضرت داوود (ع) به عنوان خلیفه خدا معرفی شده است.[۷][۸] خلیفه خدا به عنوان امانتداری است که مسئولیتی سنگین زمامداری به وی اعطا شده است. این امانتداری سبب می¬شود که حاکم اسلامی به عنوان خلیفه خدا به دنبال فرصت طلبی و تصرف دلبخواهانه در موقعیت خود نباشد و به قصد رسیدن به اهداف شخصی یا گروهی حکمرانی نکند.[۹]
تاریخچه تشکیل حکومت دینی
تشکیل حکومت دینی و رهبری الهی از زمان حضرت آدم(ع) آغاز شده است.[۱۰] در طول تاریخ، حکومت¬های مختلف دینی شکل گرفته است¬ که حکومت حضرت داوود(ع)،[۱۱] حضرت سلیمان(ع)، حضرت یوسف(ع)،[۱۲] حضرت محمد (ص)[۱۳] و حضرت علی(ع)[۱۴] از جمله آنها بوده است.
وظایف حکومت دینی در برابر مردم
وظایف حکومت دینی، محدود به امور دینی نیست؛ بلکه شامل هر دو قلمرو دنیا و آخرت است.[۱۵] یکی از وظایف حکومت دینی، اجرای احکام شرعی است.[۱۶] یکی دیگر از وظایف حکومت دینی، رفع ظلم و فقر است[۱۷]. از بین بردن ضعف و فقر در جامعه نیازمند اجرای عدالت و جامعه¬ای بدون تبعیض است.[۱۸] در واقع، توجه به پیشرفت، نظم، عدالتطلبی و خدمت به مردم از شاخصههای حکومت دینی است و میزان حقانیت ادیان زمانی قابل اطمینان است که یک نظام اجتماعی را تشکیل بدهند و در این نظام بتوانند عدالت را اجرا کنند.[۱۹] یکی دیگر از وظایف حکومت دینی، برقراری امنیت است.[۲۰] دوام حکومت و پایداریامنیت نیز به رعایت عدل و انصاف و تضمین حقوق مدنی افراد بستگی دارد.[۲۱] به غیر از این وظایف، حکومت وظیفه دارد که اقتصاد را رشد دهد[۲۲] و برای رفاه مردم تلاش کند.[۲۳]به همین دلیل، حکومت هایی که قادر نبودند به هر دلیلی معیشت مردم را تأمین کنند، حکومت های ضعیف و حاکمانی نالایق داشته¬اند.[۲۴] یکی دیگر از وظایف حکومت دینی، تشكيل ارتش و نيروهاى مسلح براى دفاع از مردم در مقابل دشمنان و بیگانگان است.[۲۵][۲۶]
منابع
پاورقیها
- ↑ . دانشنامه حوزه.
- ↑ . ویکی فقه.
- ↑ . ویکی پدیا.
- ↑ . ویکی شیعه
- ↑ . إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛ «ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند» (مائده/55).
- ↑ . إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَمِيعاً بَصِيراً؛ «خدا به شما فرمان مىدهد كه سپردهها را به صاحبان آنها ردّ كنيد؛ و چون ميان مردم داورى مىكنيد، به عدالت داورى كنيد. در حقيقت، نيكو چيزى است¬كه خدا شما را به آن پند مىدهد. خدا شنواى بيناست» (نساء/58).
- ↑ . يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ؛ اى داوود ما تو را در زمين خليفه [و جانشين] گردانيديم پس ميان مردم به حق داورى كن و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند در حقيقت، كسانى كه از راه خدا به در مى روند به [سزاى] آنكه روز حساب را فراموش كردهاند عذابى سخت خواهند داشت» (ص/26).
- ↑ . تعبیرات صریح قرآن درباره لزوم تشکیل حکومت دینی
- ↑ . ویکی شیعه؛ ویکی فقه.
- ↑ . دو رکن اصلی حکومت الهی، مردم و رهبری هستند
- ↑ . تعبیرات صریح قرآن درباره لزوم تشکیل حکومت دینی
- ↑ . حاکمان باید برای تحقق سبک زندگی قرآنی اقداماتی انجام دهند
- ↑ . ویکی فقه.
- ↑ . در حکومت دینی امکانات حاکمان نباید از متوسط مردم بیشتر باشد.
- ↑ . ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در آیینه آیات و روایات
- ↑ . الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ؛ «همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانایى دهيم نماز برپا ميدارند و زكات ميدهند و به كارهاى پسنديده واميدارند و از كارهاى ناپسند باز ميدارند و فرجام همه كارها از آن خداست »(حج/41).
- ↑ . مهمترین وظیفه حکومت دینی رفع ظلم و فقر است/ دلیل استقبال از آرای حکیمی درباره عدالت.
- ↑ . چرا رهبری تأکید دارند دینداری مردم از اول انقلاب بیشتر شده است؟؛ محورهای تحقق حکومت اسلامی از نگاه قرآن؛حکومت دینی باید پشتیبان مردم برای اقامه عدالت باشد؛ حکومت دینی با ناتوانی در تحقق وعدهها محقق نمیشود.
- ↑ . لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ «به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند، و آهن را كه در آن براى مردم خطرى سخت و سودهايى است، پديد آورديم، تا خدا معلوم بدارد چه كسى در نهان، او و پيامبرانش را يارى مىكند. آرى، خدا نيرومند شكست ناپذير است» (حدید/25)
- ↑ . وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون؛ «خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد؛ همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد، و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند، و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند، و هر كس پس از آن به كفر گرايد؛ آنانند كه نافرمانند». (نور/55)
- ↑ . ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در آیینه آیات و روایات.
- ↑ . ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ؛ آنچه خدا از [دارايىِ] ساكنان آن قريهها عايد پيامبرش گردانيد، از آنِ خدا و از آنِ پيامبر [او] و متعلّق به خويشاوندان نزديك [وى] و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان است، تا ميان توانگران شما دست به دست نگردد. و آنچه را فرستاده [او] به شما داد، آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت، بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سختكيفر است» (حشر/7).
- ↑ . حکومت دینی در قبال رفاه و دنیای مردم وظیفه دارد / زمانه مجازی و زلزله فرهنگی؛ نگاهی به مقاله "نقش اقتصادی دولت جهت تحقق عدالت و پيشرفت اقتصادی از ديدگاه قرآن و حديث "(۲).
- ↑ . أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذاً لا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيراً؛ «آيا آنان نصيبى از حكومت دارند؟ [اگر هم داشتند،] به قدر نقطه پشت هسته خرمايى [چيزى] به مردم نمىدادند». (نساء/53)
- ↑ . وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ؛ و پيامبرشان به آنان گفت: «در حقيقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است.» گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنكه ما به پادشاهى از وى سزاوارتريم و به او از حيث مال، گشايشى داده نشده است؟» پيامبرشان گفت: «در حقيقت، خدا او را بر شما برترى داده، و او را در دانش و [نيروى] بدن بر شما برترى بخشيده است، و خداوند پادشاهى خود را به هر كس كه بخواهد مىدهد، و خدا گشايشگر داناست.» (بقره/247)
- ↑ . ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در آیینه آیات و روایات