ایمان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '<div style="text-align:justify">↵' به '') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ایمان'''؛ واژه ای قرآنی به معنای ایجاد اطمینان و آرامی. این مفهوم در اصطلاح مسلمانان به معنای باور و تصدیق قلبی به خدا، روز قیامت، کتب آسمانی، ملائکه، پیامبران، ائمه و عالم غیب است. مشتقات «امن» نزدیک به 900 بار در قرآن به کار رفته است و جایگاه آن در قلب معرفی شده است. شیعه، ایمان را با معرفت یکسان مىدانند. از نظر ایشان عمل از آثار خارجى این علم و معرفت به شمار مىآید و وجود یا عدم یا ضعف ایمان هر شخص با معیار مطابقت اعتقادات دینى او با عالم واقع سنجیده مىشود. | '''ایمان'''؛ واژه ای قرآنی به معنای ایجاد اطمینان و آرامی. این مفهوم در اصطلاح مسلمانان به معنای باور و تصدیق قلبی به خدا، روز قیامت، کتب آسمانی، ملائکه، پیامبران، ائمه و عالم غیب است. مشتقات «امن» نزدیک به 900 بار در قرآن به کار رفته است و جایگاه آن در قلب معرفی شده است. شیعه، ایمان را با معرفت یکسان مىدانند. از نظر ایشان عمل از آثار خارجى این علم و معرفت به شمار مىآید و وجود یا عدم یا ضعف ایمان هر شخص با معیار مطابقت اعتقادات دینى او با عالم واقع سنجیده مىشود. | ||
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۲
ایمان؛ واژه ای قرآنی به معنای ایجاد اطمینان و آرامی. این مفهوم در اصطلاح مسلمانان به معنای باور و تصدیق قلبی به خدا، روز قیامت، کتب آسمانی، ملائکه، پیامبران، ائمه و عالم غیب است. مشتقات «امن» نزدیک به 900 بار در قرآن به کار رفته است و جایگاه آن در قلب معرفی شده است. شیعه، ایمان را با معرفت یکسان مىدانند. از نظر ایشان عمل از آثار خارجى این علم و معرفت به شمار مىآید و وجود یا عدم یا ضعف ایمان هر شخص با معیار مطابقت اعتقادات دینى او با عالم واقع سنجیده مىشود.
تعریف
تعریف لغوی
ایمان مصدر باب افعال، از ریشه « أ ـ م ـ ن » به معناى ایجاد اطمینان و آرامش در قلب خویش یا دیگرى است. تصدیق کردن خبر کسى بر اثر اطمینان یافتن از صحت و عدم کذب آن، و از بین رفتن ترس، اضطراب و وحشت از دیگر معانى کاربردى آن است.[۱] دستیابى انسان به آرامش و اطمینان با اعتقاد به خدا و تصدیق او احتمالًا سبب استفاده از «امن» براى مفهوم ایمان بوده است[۲]
تعریف اصطلاحی
ایمان مصطلح را از دو منظر درون دینی و برون دینی می توان تعریف کرد. از منظر درون دینی ایمان به معنای اعتقاد و تصدیق قلبی به خدا، روز قیامت، کتب آسمانی، ملائکه، پیامبران، ائمه و به تعبیری امور غیب است؛ و از منظر برون دینی، ایمان عبارت است از باوری استوار و مستقل از خرد یا تجربه.
ایمان در قرآن
از دیدگاه قرآن، ایمان غیر از علم، حتی علم قطعی، و از مقوله گرایش است. مشتقات «امن» نزدیک به 900 بار در قرآن به کار رفته است[۳] که موارد فراوانى در ساختار باب «اِفعال» و با عبارت: «الذین آمنوا» است. مراد از این گروه در بیشتر موارد مسلماناناند (بقره/ 183)، اگر چه گاهى بر متدینان ادیان دیگر مانند یهودیان (آل عمران/ 113) و مسیحیان نیز اطلاق شده است. (حدید/ 28). متعلق ایمان در قرآن الله، معاد، پیامبران، کتابهاى آسمانى و فرشتگان است.[۴] آیاتی نیز که در قرآن به ایمان اشاره نموده اند در چند دسته جای می گیرند: برخى از آنها ضرورت ایمان و نقش آن را در حیات دنیوى و اخروى به یاد آورده است( برای نمونه نک: نساء / 4، 173؛ توبه / 9، 20؛ حدید / 57، 7 ) دستهاى دیگر ویژگیهاى مؤمنان را بازگو کرده ( برای نمونه نک: مؤمنون / 23، 1 ـ 9؛ انفال / 8، 2 ـ 4 ) و شمارى به پیامدهاى بىایمانى پرداخته است ( برای نمونه نک: حجّ / 22، 19؛ روم / 30، 16 ) در گروهى از آیات نیز مىتوان مقوّمات (برای نمونه نک: مریم / 19، 60، طه / 20، 112، بقره / 2، 256 )، متعلقات ( برای نمونه نک: نساء / 4، 136؛ بقره / 2، 136 )، آثار ( برای نمونه نک: حجّ / 22، 50؛ ابراهیم / 14، 23 ) و موانع ( برای نمونه نک: نساء / 4، 173؛ بقره / 2، 7 ـ 8 ) ایمان را بازیافت. در چند جا نیز ایمان بار معنایى مثبتى ندارد، بلکه به دلبستگى کافران به عقاید باطل خویش اشاره دارد. در این موارد از تعبیر ایمان به باطل بهرهگیرى شده است ( عنکبوت / 29، 52، 67 ).
جایگاه ایمان
بنا بر آیات 22 مجادله،[۵]106 نحل[۶] و 14 حجرات[۷] جایگاه ایمان قلب است.
ایمان از منظر فرق اسلامی
اشاعره ایمان را به معناى تصدیق و اقرار زبانى به وجود خداوند و پیامبران و آنچه بر آنان نازل شده است، مىدانند.[۸] کرامیه و مرجئه نیز همچون اشاعره اقرار زبانی به شهادتین بدون تصدیق قلبی را در ایمان کافی می دانند.[۹] اما ایمان در نظر معتزلیان افزون بر معرفت و تصدیق خداوند و رسول، شامل انجام دادن واجبات و ترک قبایح است[۱۰] در این بین شیعه، ایمان را با معرفت یکسان مىدانند. از نظر ایشان عمل از آثار خارجى این علم و معرفت به شمار مىآید و وجود یا عدم یا ضعف ایمان هر شخص با معیار مطابقت اعتقادات دینى او با عالم واقع سنجیده مىشود.[۱۱] چنانکه پیداست از منظر شیعه ایمان متشکل از سه مؤلفه شناخت؛ عاطفه و تسليم است. [۱۲]
انواع ایمان
یکی از تقسیم بندی های رایج ایمان، طبقه بندی آن به ایمان مستقر و مستودع است.[۱۳] ایمان مستقر تا لحظه مرگ دوام دارد و هیچگاه به سبب شبههها زائل نمیشود ولی ایمانِ مستودع ایمان ضعیفی است که به دلیل عدم ابتنای آن بر منطق و برهان، با کمترین گناه یا شبهه ای از بین میرود.[۱۴] نشانه های ایمان از نظر فردی نشانه تحقق ایمان، در نظر گرفتن خداوند به عنوان حاکم برتر و تن دادن به این حاکمیت منحصر به فرد است[۱۵] و از نظر روانی احساس رهایی و امنیت است، احساس آرامش است و طمأنینه.[۱۶]
اثرات ایمان
ایمان همانطور که تبعات اخروی با خود به همراه دارد و بر اساس آیات قرآن، شفاعت مشروط بدان است،[۱۷] دارای آثار و نتایج دنیوی نیز هست؛ ایجاد حس آرامش،[۱۸] جهت دادن به زندگی و دور کردن فرد از رفتارهای ناهنجار،[۱۹] بالا بردن اراده،[۲۰] تاب آوری در بحران ها و[۲۱] خدمت به بندگان خدا و تلاش برای رفع نیازهای آنها[۲۲] بخشی از این اثرات به شمار می آیند. در قرآن اثرات ایمان همواره مثبت نیست و پدیده ای چون ایمان سوء نیز قابل مشاهده است. ایمان سوء بنابر تفاسیر موجود از آیه: بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ: « باورتان شما را به بدكارى وا مىدارد» (بقره/93)، زمانی مطرح می شود که فرد به سبب باورهای خود از پذیرش حق سرپیچی کند.[۲۳]
فرایند ایمان
ایمان، مقوله ای فرایندی است که نقطه آغازش شناخت خدا و خروجی آن تسلیم در برابر اوامر الهی و اجرای دستورات اوست. [۲۴]چنانکه روان شناسان نیز اذعان داشته اند شناختها و باورهای دینی در طول مدت زندگی همواره تغییر می کند. همچنین احساسات دینی مانند حس محبت، توکل، ترس از خدا هم اموری ثابت و بدون تغییر نیستند. [۲۵] از نظر قرآن و بنابر آیه:أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ؛ «آيا مردم پنداشتند كه چون گفتند: ايمان آورديم، رها میشوند و ديگر مورد آزمايش قرار نمیگيرند»(عنکبوت/2). این افت و خیزهای ایمانی به سبب آزمایش هایی است که خدا از بندگان خود می گیرد تا بدین نحو هم از یک سو ایمان آنها را بسنجد و هم از سوی دیگر موجب خالص شدن ایمان آنها شود. [۲۶]
متعلقات ایمان
در آیات قرآن، ایمان، معطوف باور به خدا،[۲۷] ایمان به همه پیامبران،[۲۸] ایمان به آنچه از سوی خداوند بر پیامبران نازل شده است، مانند کتابهای آسمانی،[۲۹] ایمان به روز قیامت،[۳۰] ایمان به فرشتگان[۳۱] و ایمان به غیب[۳۲] شده است. متکلمان شیعه، علاوه بر اینها لازمه ایمان را باور به عدل الهی و اعتقاد به امامت امامان معصوم می دانند بعد از پیامبر دانستهاند.[۳۳] معتزله نیز مضاعف بر آنچه در قرآن آمده باور به وعد و وعید و قیام به امر به معروف و نهی از منکر را لازمه ایمان دانسته اند.[۳۴]
تقلید در ایمان
مشهور عالمان امامیه، تقلید در ایمان را کافی نمی دانند.[۳۵] معتزله و اشاعره، همچون امامیه تقلید در ایمان را صحیح نمیدانند؛[۳۶] اما در مقابل، فقهای اهل سنت، تقلید در ایمان را درست میدانند.[۳۷]
ایمان در فقه
ایمان در بابهای بسیاری از فقه مانند اجتهاد و تقلید، طهارت، نماز، زکات، خمس، روزه، اعتکاف، حج، وقف، نذر، قضاء و شهادات، به کار رفته[۳۸] و شرط صحت و قبولی تمامی عبادتها دانسته شده است.[۳۹] ایمان در مرجع تقلید، امام جماعت، مستحقّ زکات و خمس، قاضی، شاهد و تقسیمکننده اموال که از جانب حاکم شرع نصب شده، شرط شده است.[۴۰] گفته شده بسیاری از فقیهان در مؤذّن جماعت و نایب در حج نیز تصریح به شرط بودن ایمان کردهاند.[۴۱]
افزایش و کاهش ایمان
آیاتی چون: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ؛ «هر آينه خداوند آنان را كه ايمان آوردند سپس كافر شدند و باز ايمان آوردند، سپس كافر شدند و به كفر خويش افزودند نخواهد آمرزيد»(نساء/137)؛ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ؛ « اوست كه بر دلهاى مؤمنان آرامش فرستاد تا بر ايمانشان پيوسته بيفزايد.»(فتح/4)و إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا؛ «مؤمنان كسانى هستند كه چون نام خدا برده شود خوف بر دلهاشان چيره گردد و چون آيات خدا بر آنان خوانده شود ايمانشان افزون گردد»(انفال/2) به صراحت تاکید دارند که ایمان واقعیتی قابل زیادت و نقصان است.[۴۲]البته برخلاف اکثر متکلمان شیعه، سید مرتضی و شهید ثانی قائل به غیرممکن بودن زوال ایمان هستند. [۴۳] راههای افزایش ایمان به دو دسته مادی و معنوی تقسیم میشود؛ مطالعه، تحقیق و پژوهش از راههای مادی و مشاهده معجزات خداوند، دعا، عبادت و توسل، از راههای معنوی افزایش ایمان است.[۴۴]
آفات ایمان
باور و رفتار دارای رابطه ای انعکاسی هستند؛ باورها، رفتار را جهت می دهند و رفتار آیینه ای از باورهاست. بررسی توأمان این دو با یکدیگر می تواند منجر به شناخت دقیق هر فردی از وضعیت و جایگاه شخصی اش شود. بروز برخی از رفتارهای خاص می تواند زنگ هشداری برای تغییرهای نگرشی باشد. برای مثال مقوله ایمان اگرچه در زمره باورها قرار دارد اما نشانه هایی چون دروغگویی،[۴۵] حسد،[۴۶] غضب،[۴۷] دوروئی،[۴۸] مکر،[۴۹] سوءظن،[۵۰]بداخلاقی[۵۱] که همه اموری از جنس اخلاق هنجاری هستند و با عنوان آفات ایمان شناخته می شود نشانه هایی از ضعیف شدن ایمان به شمار می آید. [۵۲]
فواید ایمان
فواید ایمان از دو منظر قابل توجه هستند. یک بعد ایمان، ثمرات اخروی آن است. رستگاری، رهایی از عذاب دوزخ، آمرزش گناهان، ورود به بهشت،[۵۳]بهرهمند شدن از رحمت الهی و هدایت،[۵۴]نورانیت در قیامت،[۵۵]عدم ورود ترس، هراس و اندوه به دل مومن،[۵۶] بخشش الهی و رزق فراوان،[۵۷] بخشی از فواید اخروی ایمان است. در بعد دنیایی نیز کاهش دردها، امید به آینده، جلوگیری از فروپاشی روح در مصائب و معنادار شدن زندگی بخشی از این فواید است.[۵۸]
رابطه ایمان و اسلام
ایمان و اسلام به لحاظ مفهوم و معنای لغوی با هم تغایر دارند. ایمان در لغت به معنای تصدیق و اسلام به معنای انقیاد و خشوع است. مشهورترین آیه ای که به تفاوت ایمان و اسلام اشاره دارد آیه شریفه: قالَتِ الاَعرابُ ءامَنّا قُل لَم تُؤمِنوا و لـکِن قولوا اَسلَمنا ولَمّا یَدخُلِ الایمـنُ فى قُلوبِکُم؛ « اعراب باديهنشين گفتند: ايمان آورديم. بگو: ايمان نياوردهايد، بگوييد كه تسليم شدهايم، و هنوز ايمان در دلهايتان داخل نشده است. و اگر خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد از ثواب اعمال شما كاسته نمىشود، زيرا خدا آمرزنده و مهربان است»(حجرات/ 14) است. در این آیه خداوند اسلام عربهاى بادیه نشین را پذیرفته؛ ولى آنها را افرادى باایمان نمىداند. اقرار و اعتراف زبانى به آنچه پیامبر اسلام آورده است، تنها موجب جارى شدن حکم اسلام بر فرد مىشود؛ ولى ایمان حاصل نمىشود، مگر با تصدیق و اطمینان قلبى به آنچه بر زبان جارى است. بر این اساس اگر ایمان برقرار باشد، یقینا اسلام هم وجود دارد، ولی به صرف مسلمان بودن نمی توان به ایمان پی برد.[۵۹]
رابطه ایمان و جنسیت
دین اسلام نگاهی جنسیتی به ایمان ندارد و زن و مرد هر دو به شکل یکسان امکان رشد و کمال را دارند.[۶۰] بنابر آیه: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ «هر کس از مرد و زن عمل شایسته کند و مؤمن باشد او را زندگی نیکو دهیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد.» (النحل/۱۶) ملاک ارزش و معیار کمال، قرب به خداست و با اختیار کردن بندگی خدا، ایمان و عمل صالح است که می توان به قرب خدا دست یافت.
منابع
ایکنا ویکی پدیا ویکی فقه ویکی شیعه دانشنامه اسلامی اسلام پدیا دایرة المعارف بزرگ اسلامی دایرة المعارف قرآن
پاورقی ها
- ↑ مجمعالبيان، ج 7، ص 51.
- ↑ . مفردات، ص 197.
- ↑ . مجمع البيان، ج 5 ، ص 77
- ↑ . لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِر وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ؛ «بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب (آسمانى)، و پیامبران، ایمان آورده است.»( بقره/177)
- ↑ . أُولئک کُتِبَ فِی قُلُوبِهِمُ الإِیمان؛ «آنان کسانی هستند که خدا ایمان را در دلهای شان نوشته است» (مجادله/22)
- ↑ . ... وَقلبه مُطمئنٌ بِالإِیمان؛ «..و قلبش به ایمان اطمینان دارد»(نحل/ 106)
- ↑ . ولَمّا یدخل الإِیمان فی قُلُوبکم؛ «اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است»(14/حجرات)
- ↑ . التفسير الكبير، ج 4، ص 51
- ↑ . الملل والنحل، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ . بيست گفتار، ص 197
- ↑ . مجمع البيان، ج 6 ، ص 534 .
- ↑ . ایمان از منظر قرآن همسان با علم نیست.
- ↑ . کدام ایمان اهمیت دارد؟
- ↑ . گناه انسان را از دایره ایمان خارج میکند/ ماهیت توبه و توبهکار
- ↑ . ملاک ایمان مقبول در قرآن، پذیرش حاکمیت امام است.
- ↑ . ایمان رابطه من _ تویی با خداست / مهمترین کمبود زندگی در دوران مدرن
- ↑ . برای نمونه نک: فَما لَنا مِنْ شافِعينَ، فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ؛«در نتيجه براى ما نه شفيعانى است، ،پس اى كاش براى ما بازگشتى [به دنيا] بود تا از مؤمنان مىشديم»(الشعرا/100)
- ↑ . اجرای عدالت؛ بزرگترین هدف امام زمان(عج)/ ایمان را با ظلم خراب نکنیم
- ↑ . ایمان از نگاه قرآن
- ↑ . بهرهمندی از «ایمان» و «عمل صالح» اراده انسان را تقویت میکند
- ↑ . ایمان به خدا؛ نقطه امیدبخش در روزهای کرونایی آلمان
- ↑ . تعریف ایمان حقیقی به مسئولیت اجتماعی؛ پیام تربیتی سوره ماعون
- ↑ . کدام ایمان اهمیت دارد؟
- ↑ . فرایند ایمان تبدیل معرفهالله به باور یقینی است
- ↑ . تحقیق درباره شکلگیری و تحول ایمان؛ اولویت نهادهای تربیتی
- ↑ سنت تمحیص و کیفیت ایمان انسانها
- ↑ . ... وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ...؛ «پس هر كس كه به خداى ايمان آورد» (البقره/256)
- ↑ . ... فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ. ...؛ « پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد»(آل عمران/ 179)
- ↑ . قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ....؛ « بگوييد: ما به خدا و آياتى كه بر ما نازل شده و نيز آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و سبطها نازل آمده ایمان آوردیم»(بقره/136)
- ↑ . إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ « كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه آيين يهودان و ترسايان و صابئان را برگزيدند، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند و كارى شايسته كنند، خدا به آنها پاداش نيك مىدهد و نه بيمناك مى شوند و نه محزون.»(بقره/62)
- ↑ . كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ؛ « و همه مؤمنان، به خدا و فرشتگانش و كتابهايش و پيامبرانش ايمان دارند.»(بقره/285)
- ↑ . وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ؛ « و آنان كه به آنچه بر تو و بر پيامبران پيش از تو نازل شده است ايمان مىآورند و به آخرت يقين دارند»(بقره/4)
- ↑ . حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۱۴۴ و ۱۶۴.
- ↑ . قواعد العقائد، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵.
- ↑ . حقایق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.
- ↑ . شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۸۸
- ↑ . شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۱۸.
- ↑ . جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۶۳.
- ↑ . فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷
- ↑ . فرهنگ فقه فارسی، «ایمان»، ج۱، ص۷۸۷.
- ↑ . ارشاد الطالبین، ۱۴۰۵ق، ص۴۴۰
- ↑ ایمان از نگاه قرآن
- ↑ . حقایق الایمان، ص۱۱۰؛ حق الیقین، ص۵۷۲.
- ↑ حقطلبی؛ گام اولیه کسب ایمان
- ↑ . بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۴۷
- ↑ . اصول کافی، ج ۲، ص ۳۰۶
- ↑ . إرشاد القلوب، ج۱، ص ۱۷۷
- ↑ . غررالحکم،ص ۷۵
- ↑ . غررالحکم،ص 97
- ↑ . مجموعه الاخبار،ص ۲۱۵
- ↑ . بحار الانوار، ج ۶۴، ص ۳۰۱
- ↑ بیاخلاقی ایمان و عمل را فاسد میکند / راهکارهای اخلاقیشدن
- ↑ . يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛ « اى كسانى كه ايمان آوردهايد، آيا شما را به تجارتى كه از عذاب دردآور رهاييتان دهد راه بنمايم؟ به خدا و پيامبرش ايمان بياوريد، و در راه خدا با مال و جان خويش جهاد كنيد. و اين براى شما بهتر است، اگر دانا باشيد.»(صف/10-11)
- ↑ . فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا؛ «گر به آنچه شما ايمان آوردهايد، آنان نيز ايمان بياورند، هدايت يافتهاند.»(بقره/137)
- ↑ . يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ؛« روزى كه مردان مؤمن و زنان مؤمن را ببينى كه نورشان پيشاپيش و در سمت راستشان مىرود»(حدید/12)
- ↑ . إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ.... وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ « کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند.... و نه بيمناك مى شوند و نه محزون. »(بقره/62)
- ↑ . فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ؛ « پس آنان را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، آمرزش و رزقى كرامند است»(حج/50)
- ↑ . ایمان رابطه من _ تویی با خداست / مهمترین کمبود زندگی در دوران مدرن
- ↑ . چگونه ایمان ما کامل میشود
- ↑ . اسلام نگاه جنسیتی به ایمان ندارد