شعیب: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''شعیب'''؛ از پیامبران نامبرده شده در قرآن. == شناسه اسمی شعیب == === الف) نام حضرت شعیب === حضرت شعیب از پیامبران الهی است که نام او ۱۱ مرتبه در قرآن آمده و حدود ۴۱ آیه داستان زندگی و دعوت او را بیان کرده است. نام حضرت شعیب «يترون» و لقب او «خطیب الانب...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۰
شعیب؛ از پیامبران نامبرده شده در قرآن.
شناسه اسمی شعیب
الف) نام حضرت شعیب
حضرت شعیب از پیامبران الهی است که نام او ۱۱ مرتبه در قرآن آمده و حدود ۴۱ آیه داستان زندگی و دعوت او را بیان کرده است. نام حضرت شعیب «يترون» و لقب او «خطیب الانبیا» است.
ب) زمان و محل ولادت و وفات
ولادت: ۳۶۱۶ سال بعد از هبوط آدم.
وفات: ۳۸۳۶ سال بعد از هبوط آدم .
محل دفن او میان رکن و «مقام» است و حدود ۲۲۰ سال عمر کرده است.
شناسه جسمی و ظاهری
حضرت شعیب چهره ای گندمگون و قامتی به اندازه داشت. او در اواخر عمر بینایی خود را از دست داد.
شناسه شغلی و خدماتی
شغل حضرت شعیب دامداری بوده است.
شناسه فکری و عقیدتی شعیب
پیش قدم بودن در انجام دستورات الهی کسی که امر به معروف و نهی از منکر میکند، باید قبل از دیگران خودش اهل عمل باشد؛ انبیا بهترین مصادیق عمل بودند شعیب برای اثبات صداقت خود دستوراتی و حقانیت دستورهای الهی به مردم اعلام میکند که من هم تابع همان د هستم که برای شما گفته ام و از این نظر بین من و شما تفاوتی نیست. (هود/ ۸۸) در همین زمینه روایتی از امام سجاد بر پیش قدم بودن شعیب در عمل به احکام الهی و ایجاد اصلاحات اقتصادی آمده که می فرماید: «نخستین کسی که پیمانه و ترازو به کار برد، حضرت شعیب بوده.
شناسه تبلیغی حضرت شعیب
شعیب از جمله پیامبرانی است که از جانب خداوند به مقام نبوت و پیامبری برگزیده شد. قرآن می فرماید: «قَالَ یا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَي بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا» (هود/ ۸۸). «رِزْقًا حَسَنًا» در این آیه به معنای نبوت تفسیر شده است. در جای دیگری قرآن میگوید خداوند شعیب را بر اهل مدین و اصحاب أيكه فرستاد. «وَإِلَي مَدينَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا». (هود/۸۲)
الف)دعوت به توحید و یکتاپرستی: اعتقاد به توحید و یکتاپرستی ضامن سعادت انسان در دنیا و آخرت است. شعیب نیز در آغاز دعوت خود مردم را به توحید دعوت کرد و فرمود: «یا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره...» (اعراف/۸۵) در روایات هم به دعوت توحیدی شعیب اشاره شده است. امام علی می فرماید: شعیب قوم خود را به سوی خدا دعوت کرد تا پیر شد و استخوان هایش سست گشت. مدتی به فرمان خدا غایب شد. سپس به حال جوانی به نزد قوم آمد تا آنان را به توحید دعوت کند. آنان گفتند: ما تو را وقتی شیخ و بزرگ سال بودی اجابت نکردیم، چگونه در حال جوانی تو را اجابت کنیم و به تو ایمان آوریم.
ب) فرستادن نمایندگانی برای تبلیغ: شعیب برای گسترش دعوتش از مبلغانی کمک می گرفت. او افرادی مانند «شعیب بن صالح»، «حسان بن سنان» و «حارت بن شیعب غسانی» را برای تبلیغ به سوی قومش فرستاد ولی آنان نمایندگان آن حضرت را به طرز مظلومانه ای به شهادت رساندند.
ج) اصلاح ناهنجاری های اقتصادی: حضرت شعیب قومش را از هرگونه کم فروشی و فساد نهی می کرد و آنان را به خیر و صلاح خودشان میدانست و خطاب به آنان می فرمود: «ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ» (اعراف/ ۸۵) چرا که کم فروشی و فریب در معامله به تدریج، امنیت عمومی جامعه را از بین میبرد و زیان آن متوجه همه افراد حتی خود کم فروشان و فریب کاران میشود. در جای دیگری خطاب به مردم می فرماید: «یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بالقسط ...» (هود/۸۵)
در این آیه شعیب مردم را به رعایت دقت در سنجش با ترازو و عدم کم فروشی امر میکند و سود عادلانه و مشروع را بهتر از ثروت حاصل از کم فروشی می داند. از این رو، حضرت شعیب را می توان الگوی اصلاح اقتصادی و مبارزه با انحرافات و نابسامانی های اقتصادی دانست.
شناسه خانوادگی شعیب
بر اساس یک روایت شعیب پسر «میکیل»، پسر «یشجب» است و در روایت دیگر شعیب پسر «نویت»، پسر «رعویل»، پسر «قره»، پسر «عنقا» پسر «مدین» پسر «ابراهیم بن خلیل» است.
مادر او دختر حضرت لوط است. نام دختران شعیب یکی صفوره و دیگری لیاء بوده است. نام دختر بزرگ را صفرا و برخی صفیرا نیز ذکر کرده اند. از دختران شعیب در قرآن به عنوان الگوی حیا و وقار یاد شده است. این یاد کرد در سوره قصص صورت گرفته است: موسی دید مردم گوسفندان خود را سیراب می کنند، ولی دختران شعیب کنار ایستاده اند. به آنان گفت چرا گوسفندان را آب نمی دهید؟ گفتند: ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همه خارج شوند. علامه طبرسی می فرماید: حضرت موسی از گفتارشان متوجه شد علت کناره گیری آنان به خاطر نوعی تعفف و تحجب (عفت و حیاء) است. در ادامه، خداوند مستقیماً به این ویژگی اشاره می کند: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَي استحياء ...» پس یکی از آن دو زن در حالی که به آزرم گام بر می داشت - نزد وی آمد.... (قصص/۲۵)
شناسه قومی شعیب
قوم حضرت شعیب را از نظر اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی منحرف بودند. به چند نمونه اشاره میکنیم
الف) شرک و بت پرستی: دعوت پیوسته شعیب به توحید و نفی خدایان دیگر، نشانه شرک و بت پرستی قومش است. آنان به معاد نیز اعتقاد نداشتند: «فقـال يـا قـوم وَارْجُوا اليوم الآخر»(عنكبوت/۳۶)
ب) فساد اقتصادی: قوم شعیب از نعمتهای الهی مانند رفاه فراوانی نعمت و رونق اقتصادی برخوردار بودند، اما به دلیل خودخواهی و زیاده طلبی، کم فروشی می کردند و قوانین این معامله صحیح را زیر پا می گذاشتند. قرآن از قول شعیب می فرماید: «أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ وَ لَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ» حق پیمانه را ادا کنید کم فروشی نکنید و دیگران را به خسارت نیفکنید و با ترازوی صحیح وزن کنید و حق مردم را کم نگذارید و در زمین برای فساد تلاش نکنید (شعراء/ ۲۶؛ ۱۸۱ - ۱۸۲ و ۱۸۳)
علت اینکه از میان همه گناهان این قوم کم فروشی و نقص در میزان نام برده شده، دلالت بر این دارد که این گناه در بین آنان شیوع بیشتری داشته و در آن افراط می کردند، به حدی که فساد آن چشم گیر بوده است.
برخی منظور از فساد در زمین را شامل همه گناهان مانند ستمگری حرام کردن حلال خداوند و برعکس دانسته اند. برخی دیگر مراد از آن را مفاسد و ناهنجاری هایی چون راهزنی غارت اموال، هتک حرمت زنان و کشتن انسانها می دانند.
ج) لجاجت و گستاخی: لجاجت و گستاخی یکی دیگر از انحرافات اخلاقی قوم شعیب بود. آنان در برابر دعوت منطقی شعیب ایستاده و او را جاهل، سفیه و کم عقل می خواندند و با صراحت به او می گفتند: «إِنَّكَ لأنت السفية الجاهل»؛ تو قطعاً کم عقل و نادان هستی».
د) استهزاء و مسخره کردن: شعيب بسیار نماز میخواند و کافران او را مسخره می کردند و می گفتند: آیا نمازت به تو فرمان میدهد که ما خدای نیاکان خویش را رها کرده از تصرف دلخواه در اموالمان خودداری کنیم؛ چنین سخن سفیهانه از انسان حلیم چون تو دور است.
علامه طباطبایی نیز می فرماید: اینکه قوم شعیب امر و نهی او را از نماز میدانستند اساسش بر تمسخر و استهزاء بوده است.
ح) تكبر: قوم شعیب به دلیل غرور و تکبر فراوان خود را نیرومند و پیامبرشان را ضعيف الجثه و ناتوان دیده و او را تهدید به سنگسار میکردند« قالُوا يَا شُعَيبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزِ» (هود/۹۱)
ای شعیب بسیاری از آنچه را می گویی ما نمی فهمیم، و ما تو را در میان خود ضعیف می یابیم و اگر به خاطر قبیله کوچکت نبود، تو را سنگسار می کردیم و تو در برابر ما قدرتی نداری. رهطه در این آیه اشاره به کمی جمعیت قوم شعیب بود و «رجم» به معنی سنگ باران کردن است. اینکه قوم شعیب فقط به دلیل احترام و حرمت قبیله، مانع از کشتن او می شدند، نوعی توهین و تحقیر برای آن حضرت است.
ط) تکذیب پیامبر: به توحید و نهی آنان از فساد و کم فروشی او را جادوگر و دروغگو خواندند و به دلیل این گستاخی و جسارت به عذاب الهی گرفتار شدند. قرآن در این باره می فرماید: «فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ» (شعراء/۱۸۹) منظور از عذاب يوم الظله، حرارت و بادهای مسموم و گرم است. درباره چگونگی عذاب آنان گفته شده خداوند هفت شبانه روز گرمای شدیدی را بر آنان مسلط کرد و باد را ساکن گردانید طوری که نفس کشیدن بر آنان دشوار شد و آرامش را از آنان گرفت پناه بردن به درون خانه ها و استفاده از آب و سایه نیز برای خنک شدن بر آنان فایده نداشت. بعد از این هفت روز خداوند ابری (ظله) به سوی آنان فرستاد اصحاب ایکه به سوی سایه آن ابر رفتند و ناگهان از آن ابر آتش بارید (صاعقه) و همه آنان را نابود کرد.
شناسه جغرافیایی شعیب
شعیب از طرف خداوند به سوی دو قوم «مدین» و «ایکه» فرستاده شد که هر کدام را جداگانه و به اختصار توضیح می دهیم.
مدین:
این واژه ده بار در قرآن آمده و در سه مورد، به عنوان شهری که شعیب به سوی آن مبعوث گردیده، یاد شده است. (طه/ ۲۰ و ۴۰). «مدین» واژه ای عربی است و از «مدن بالمکان» به معنای در جای معینی ساکن شده، گرفته شده و نام قبیله ای در اقلیم سوم و نام شهر قوم شعیب است. معنای لغوی مدن؛ مدینه بر وزن قبیله به معنای شهر است و جمع آن مدن است.
نام کنونی مدین را «معان» و موقعیت جغرافیایی آن را میان مدینه و شام، مقابل سرزمین تبوک در ساحل دریای سرخ (قلزم) گفته اند. برخی امتداد آن را از شرق خلیج عقبه تا جنوب شرقی سینا دانسته اند.
ایکه:
به معنای درخت و جمع آن «ایک» به معنای انبوه درختان است. چون آن قوم در منطقه ای پر از آب و درخت با میوه فراوان زندگی می کردند. ایکه خوانده شده اند.
علامه طباطبایی میگوید «ایکه» میان مدینه و شام قرار دارد که نزدیک «مدین» است.
یاقوت حموی گفته است: به اعتقاد اهل تبوک، «ایکه» همان تبوک است که آخرین غزوه پیامبر در آنجا واقع شده است، ولی این نظریه در تفاسیر نیامده است. بنابراین، ایکه باید همان «مدین» باشد که مجاور تبوک است.
شناسه زبانی شعیب
حضرت شعیب اصالتاً عرب بود و به زبان عربی صحبت می کرد.