قضاوت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''قضاوت'''؛ حکم و داوری در میان مردم برای رفع نزاع و خصومت. منصبی الهی است که از جانب خداوند به پیامبران و ائمه(ع) اعطاشده و در صورت عدم دسترسی به آنان، فقیه جامعالشرایط عهدهدار آن خواهد بود. == تعریف قضا == قضا در لغت بر معانی بسياری ازجمله حكم...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۶
قضاوت؛ حکم و داوری در میان مردم برای رفع نزاع و خصومت. منصبی الهی است که از جانب خداوند به پیامبران و ائمه(ع) اعطاشده و در صورت عدم دسترسی به آنان، فقیه جامعالشرایط عهدهدار آن خواهد بود.
تعریف قضا
قضا در لغت بر معانی بسياری ازجمله حكم و فرمان،[۱] خلق و پديد آوردن،[۲] امر،[۳] اراده[۴] و فصل خصومت[۵] اطلاق شده است. همچنین در قاموسالمحیط به معنی حکم کردن بین دو نفر یا بیشتر، پرداختن، پروا کردن، حجامت و قرض را دادن آمده است. اصل این کلمه، «قضای» بوده که «ی» تبدیل به همزه شده است.[۶] بهترین تعبیر فقهی برای قضا، اعمال ولايت شرعی در جهت حكم بين مردم هنگام نزاع و خصومت و حكم نمودن در مصالح عمومی با شروط مقرره است. قضا آن سلطه و ولايتی است كه از طرف امام و اولیالامر به دادرسان اعطاشده است. ولايتی كه در تعريف قضا ذکرشده است عموميت دارد يعنی شامل ولايت پيامبر(ص) و ائمه طاهرين(ع) و كسانی كه از طرف ايشان منصوباند میشود.[۷]
جایگاه قضاوت در اسلام
در اسلام، قضاوت، حق ذاتی خداوند است[۸] و خدا احکمالحاکمین است و اوست که برای مقام قضاوت، کسانی را انتخاب میکند که علم و عدل داشته و ضمانت اجرای عدالت را داشته باشند.[۹] در نظام سیاسی اسلام، ازنظر منطقی برای عادلانه و عالمانه بودن قضاوت، تضمین وجود دارد؛ زیرا انبیاء و ائمه عالم و عادلاند. در دورهی غیبت کبرا که حکومتهای اضطراری تشکیل میشود، فقیه باید علم به عدل داشته و عادل باشد.[۱۰] بر اساس نظریهی ولایتفقیه، فقیه میتواند به نیابت از امام معصوم(ع) اشخاصی را برای قضاوت در زمان غیبت منصوب کند.[۱۱]
پیشینه قضاوت در اسلام
در تاريخ اسلام، قضاوت امر مهم و اساسی برای برقراری عدالت حقيقی ميان انسانها بوده است و پيامبر(ص) الگوی بارز اجرای مساوات و مأمور حقيقی گسترش عدل بودهاند.[۱۲] تا قبل از هجرت پيامبر اکرم(ص) چيزى به نام دادسرا يا دادگاه وجود نداشت؛ چون تعداد مسلمانان كم و مراجعات اندك بود و نيازى به تشكيلات قضایى نبود؛ اما پس از هجرت به مدينه و گسترش اسلام، بهتدریج به نيازهاى قضایى جامعه اسلامى افزوده شد بهگونهای كه كمكم پيامبر(ص) فرصت قضاوت نمىيافتند. نخستين فردى كه از طرف پيامبر اکرم(ص) مأموريت قضایی يافت، امام على(ع) بودند که اين سمت در طول عمر مبارك رسول اكرم(ص) تداوم يافت. با گسترش حوزهی حكومتى اسلام، در مواردى ضرورت ايجاب كرد كه افراد غيرمتخصص بامعلومات اندك قضایى باراهنماییهای لازم به قضاوت بپردازند که در اين مورد، انتصاب معقلبنيسار به امر قضاوت را میتوان نام برد. بهتدریج كارها و مراجعات پيامبر(ص) بهقدری زياد شد كه ایشان در مدينه هم نمىتوانستند به تمامکارهای قضایى برسند و گاهى افرادى را مأمور میكردند تا قضاوت كنند. به هر صورت تا زمانى كه پيامبر(ص) زنده بودند زمينه براى تشكيل يك نظام قضایى منسجم فراهم نشد؛ اما اصول و قواعد قضاوت پايهگذارى گردید. اين جريان پس از پيامبر در زمان حكومت ابوبكر و تا اواسط حكومت عمر ادامه داشت. در اواسط حكومت عمر كه فتوحات عظيمى نصيب مسلمين شد و زندگى ساده صدر اسلام به اشرافيت و تجاوز به حقوق همديگر تبديل شد؛ خلیفهی دوم به اين فكر افتاد كه يك سيستم قضایى رسمى ايجاد كند.[۱۳]
اهمیت قضاوت در جامعه
داوری بر اساس عدالت و حقیقت، مؤثرترین عامل در گسترش عدالت و امنیت اجتماعی است.[۱۴] قضاوت بر حق، موجب رفع مخاصمات و اختلافات و ايجاد صلح و صفا در ميان افراد، تثبيت حق و عدالت در جامعه و اصلاح آن و نهایتاً تقرب به خداوند و احساس آرامش خاطر است.[۱۵] قضاوت، مسیری است که حق جویان را امیدوار میسازد و زورمداران را از رسیدن به آمال و آرزوهای نا بهجا بازمیدارد و حقوق ازدسترفته را بر اساس قوانین دقیق و قابلاجرا بهحق داران بازمیگرداند. اگر چنانچه امر مهم قضاوت در جامعه وجود نداشته باشد، جامعه دچار هرجومرج خواهد شد و جان، مال و ناموس مردم دچار خطر خواهد شد و امنیت اجتماعی آسیب خواهد دید.[۱۶] بنابراین، برخورداری از یک رسیدگی قانونمدارانه، عادلانه و منصفانه در یک دادگاه بیطرف از حقوق اساسی مردم است.[۱۷]
ارکان قضاوت
در تشکیل دادگاه و قوام قضاوت، چند چیز نقش اساسى دارد که بدون آنها، قضاوت انجام نمیگیرد که عبارتاند از: ۱- قاضى: کسى که قضاوت و داورى کند و حکم صادر نماید. ۲- مدعى: کسى که حقى را از دیگرى مطالبه میکند و علیه او اقامه دعوا مىنماید. ۳- مدعى علیه: کسى که علیه او اقامه دعوا میگردد و حقى از او خواسته مىشود. ۴- مدعى به: چیزى که در مورد آن اقامهی دعوا مىشود.[۱۸]
ویژگیهای قاضی
مسئله قضاوت یکی از کارهای ضروری در اسلام است و باید افراد لایق و واجد شرایط این پست حساس و مهم را اداره نمایند و یکی از واجبات کفایی است. اگر در منصب قضاوت افراد لایق و واجدالشرایط کنارهگیری کنند، قطعاً افراد نالایق این پست را اشغال نموده و برخلاف دستور خداوند حکم صادر میکنند و ظلم و ناحق جامعه را فرامیگیرد.[۱۹] بر اساس آیهی ۴۹ سوره مائده،[۲۰] لازمهی داوری در میان مردم، علم و آگاهی است و قاضی باید نسبت به احکام شریعت، مسائل حقوقی، اجتماعی، دینی و مسائل روز جامعه آگاه باشد و با توجه به آیه ۵۸ سوره نساء،[۲۱] عدالت را رعایت نماید. همچنین با توجه به آیهی ۲۶ سورهی ص،[۲۲] از شروط اساسی قضاوت، پرهیز از هوای نفس و قضاوت بهحق یا همان تقوا و تعهدی است که باید همراه با تخصص باشد.[۲۳] از طرفی فقها، برای قاضی كه حكم و قضاوتش در محكمهی شرع نافذ و قابلقبول باشد شرايطی همچون بلوغ، عقل، ذكورت، ايمان، عدالت، توانايی برنوشتن و آزاد بودن (حريت) ذكر نمودهاند.[۲۴] دستهای شرط کردهاند که قاضی باید مجتهد مطلق باشد. عدهای تجزی در اجتهاد را کافی دانستهاند و حتّی گروهی گفتهاند که قاضی باید مجتهد اعلم باشد. بعضی نیز علم به احکام شرعی را ولو از روی تقلید، برای قضاوت کافی میدانند.[۲۵] همچنین قاضی باید حاذق، پاکدامن، شجاع، صبور و حلیم باشد. از فشارها و انتقادات و حتی تهدیدات خسته نشود. در حال عصبانیت، ناراحتی، کسالت روحی و جسمی قضاوت نکند. از مدیریت قوی برخوردار باشد. در انجاموظیفه و تکالیف دینی و قانونی خود سستی نکند. مراقبت شدید داشته باشد و با نفس اماره و خواستههای دل مبارزه کند. در احترام کردن و کیفیت برخورد با هر دو طرف دعوا یکسان و مساوی باشد. در قضاوت خود را در محضر خداوند بداند و بهحق قضاوت کند و از هیچیک از طرفین دعوا چیزی بهعنوان هدیه و رشوه نپذیرد.[۲۶] باوجود عالم بودن، قاضی باید از حضور علما بهرهمند باشد تا آنچه میگوید کاملاً متقن، محكم و قابل استناد باشد.[۲۷] همچنین، پرهیز از خوردن مال به باطل، سلامت نفس، قدرت تشخیص و عدم تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی،[۲۸] اخلاقمداری در کمال قدرت و صلابت[۲۹] و حلالزاده بودن[۳۰] از دیگر شرایط ذکرشده برای متصدی منصب قضاوت است.
شیوهی صحیح قضاوت
قاضى میتواند با استناد به علم خود، شهادت دو نفر عادل (بینه) و اقرار یا سوگند یکى از دو طرف دعوا، داورى کند. در صورت حصول علم، قاضى نمىتواند طبق بینهاى که مخالف علم وى گواهى میدهند، قضاوت نماید؛ چنانکه نمىتواند به سوگند کسى که او را دروغگو میشناسد ترتیب اثر دهد. در مواردى که قاضى طبق ملاکهاى یادشده داورى نماید، نقض حکم وى حتى از سوى حاکم اسلامى جایز نیست مگر وى شرایط قضاوت را نداشته یا حکمش برخلاف کتاب و سنت باشد.[۳۱] اگر قاضى بدون اینکه در مقدمات داورى کوتاهى کرده باشد، برخلاف واقع حکمى صادر کند، ضامن نبوده و خطایش از بیتالمال جبران مىشود.[۳۲] از طرفی، اصولی مانند اصل برائت، ممنوعیت شکنجه، اصل منع تجسس، اصل مساوات و قانون اساسی، شخصی بودن مجازات در فرهنگ داوری اسلام وجود دارد.[۳۳] یکی از بهترین ضمانتهای اجرایی و سیستمی در سلامت دستگاه قضایی و اعتماد عمومی مردم نسبت به دستگاههای قضایی رعایت علنی و عمومی بودن قضاوتها است.[۳۴] توجه کامل به دفاع متهمان و اعطای حق دفاع به آنان و مؤکد نمودن قضاوت با برگرداندن قسم به مدعی، دادن مهلت معین به کسی که مدعی است شهودی دارد که غایب هستند یا دلیلی دارد که در آینده میتواند ارائه کند و حق تعیین وکیل از موارد تأکید شده توسط امیرالمؤمنین(ع) در امر قضاوت است. همچنین، داوری و مصالحه قبل از قضاوت را امام(ع) در موارد متعددی بهعنوان اصلی از اصول قضایی، مورد تأکید قرار دادهاند.[۳۵]
اهمیت قضاوت در قرآن
درآیات مختلفی از قرآن کریم، مانند آیهی ۵۱ سوره نور[۳۶] و ۶۵ سورهی نساء[۳۷] به نقش حساس قضاوت و اهمیت آن اشارهشده است و در آموزههای اسلام، سوءظن و قضاوت مردم نسبت به یکدیگر نهی شده است[۳۸].[۳۹] همچنین درآیات ۱۱ تا ۲۱ سورهی نور به مؤمنان روش صحیح برخورد در برابر شایعات گوشزد شده است.[۴۰] خداوند متعال در آیه ۳۶ سورهی اسراء، انسان را از پیروی کردن آنچه به آن آگاهى ندارد، نهی میکند و طبق این آیه تنها باید از علم و یقین پیروی نمود.[۴۱]
قضاوت در روایات
با توجه به آیات و روایات، قاضی در یک نگاه، نمایندهی خداوند و با فضیلتترین انسانها[۴۲] و در نگاه دیگر از شقیترین مردم شمردهشده است؛ زیرا به تعبیر امیر مؤمنان(ع) او در جایگاهی مینشیند که یا انبیا و اوصیا در آن قرار میگیرند و یا اشقیا بر آن تکیه میزنند[۴۳] و فاصله این دو، فاصلهی بهشت و دوزخ است![۴۴] امام صادق(ع) درباره قاضیها فرمودند كه تنها گروهی كه با علم و دانسته بهحق حكم میكنند به بهشت میروند و باقی، اهل دوزخاند. در روايات آمده است كه حكم بهحق يك قاضی ارزش و بركت ۴۰ روز باران بر ملتی را در بردارد.[۴۵] همچنین در روایات اسلامی به مواردی مانند اهمیت مسئولیت قضاوت،[۴۶] تأکید بر رعایت عدالت در قضاوت،[۴۷] بیان عواقب سنگین و خطرناک قضاوتهای بیحساب، بیقاعده و بدون آگاهی، پرهیز از قضاوت اشتباه با سکوت بیجا، تأکید بر قضاوت عادلانه بهعنوان بخشی از حقیقت ادیان،[۴۸] سفارش به برخورد صحیح قاضی با افراد،[۴۹] بیان ویژگیهای قاضی و توجه والی به قضاوتهای قاضی و بخشش مالی به او تا رفع کامل نیازهایش و گرامی داشتن او ازنظر مقام و منزلت تا نزدیکان والی به نفوذ در او طمع نکنند،[۵۰] اشارهشده است.
منابع
ایکنا
پورتال جامع علوم و معارف قرآن
دانشنامه اسلامی
ویکی فقه
ارجاعات
- ↑ وَ اللَّهُ يَقْضىِ بِالْحَقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشىَْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِير؛ « و خداست كه به حقّ داورى مىكند و كسانى را كه در برابر او مىخوانند [عاجزند و] به چيزى داورى نمىكنند؛ در حقيقت، خداست كه خود شنواى بيناست» (غافر/۲۰)
- ↑ فَقَضَئهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فىِ يَوْمَينِْ وَ أَوْحَى فىِ كلُِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا؛ « پس آنها را [به صورت] هفت آسمان، در دو هنگام مقرّر داشت و در هر آسمانى كار [مربوط به] آن را وحى فرمود» (فصلت/۱۲).
- ↑ وَ قَضىَ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا؛ «و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد.» (اسرا/۲۳).
- ↑ قَالَتْ رَبِّ أَنىَ يَكُونُ لىِ وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنىِ بَشَرٌ قَالَ كَذَالِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضىَ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُون؛ [مريم] گفت: «پروردگارا، چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آنكه بشرى به من دست نزده است؟» گفت: «چنين است [كار پروردگار]. خدا هر چه بخواهد مىآفريند؛ چون به كارى فرمان دهد، فقط به آن مىگويد: «باش»؛ پس مىباشد.» (آلعمران/۴۷).
- ↑ نگاهی به مقاله «قضاوت در اسلام»
- ↑ قضاوت از نگاه قرآن
- ↑ نگاهی به مقاله «قضاوت در اسلام»
- ↑ (غافر/۲۰)
- ↑ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنزَلْنَا الحَْدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِىٌّ عَزِيز؛ « به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند و آهن را كه در آن براى مردم خطرى سخت و سودهايى است، پديد آورديم تا خدا معلوم بدارد چه كسى در نهان، او و پيامبرانش را يارى مىكند. آرى، خدا نيرومند شكست ناپذير است.» (حدید/25) و اللَّهُ الَّذِى أَنزَلَ الْكِتَابَ بِالحَْقِّ وَ الْمِيزَانَ وَ مَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيب؛ « خدا همان كسى است كه كتاب و وسيله سنجش را به حق فرود آورد و تو چه مىدانى شايد رستاخيز نزديك باشد.» (شوری/17).
- ↑ آیتالله اراکی: قضاوت در اسلام متکی به علم و عدل است / بنبست نظامهای دموکراسی در مواجهه با قضاوت
- ↑ ویکیجو
- ↑ وزير دادگستری قطر: اسلام پرچمدار حقيقی قضاوت عادلانه در ميان اديان آسمانی است
- ↑ نگاهی به مقاله «قضاوت در اسلام»
- ↑ پژوهشگر قرآنی در گفتوگو با ایکنا مطرح کرد؛ عواملی که انسان را به قضاوت آگاهانه و ناآگاهانه وادار میکند
- ↑ قضاوت در قرآن، داوری مبتنی بر آگاهی و عدالت است
- ↑ آیت الله میردامادی در گفت و گو با ایکنا بیان کرد: تأکید قرآن بر نقش حساس جایگاه قضاوت و لزوم قاضی لایق
- ↑ هیچ مقامی حق دخالت در قضاوت و رأی قاضی را ندارد
- ↑ دانشنامه اسلامی
- ↑ آیت الله میردامادی در گفت و گو با ایکنا بیان کرد: تأکید قرآن بر نقش حساس جایگاه قضاوت و لزوم قاضی لایق
- ↑ وَ أَنِ احْكُم بَيْنهَُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَ لَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ؛ «و ميان آنان به موجب آنچه خدا نازل كرده، داورى كن و از هواهايشان پيروى مكن و از آنان بر حذر باش؛ مبادا تو را در بخشى از آنچه خدا بر تو نازل كرده به فتنه دراندازند.» (مائده/49).
- ↑ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَكَمْتُم بَينَْ النَّاسِ أَن تحَْكُمُواْ بِالْعَدْلِ؛ «خدا به شما فرمان مىدهد كه سپردهها را به صاحبان آنها ردّ كنيد؛ و چون ميان مردم داورى مىكنيد، به عدالت داورى كنيد.» (نساء/58).
- ↑ يَادَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فىِ الْأَرْضِ فَاحْكُم بَينَْ النَّاسِ بِالحَْقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ؛ «اى داوود، ما تو را در زمين خليفه [و جانشين] گردانيديم؛ پس ميان مردم به حقّ داورى كن و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به دركند» (ص/26).
- ↑ رعایت عدالت؛ مهمترین مسئله در قضاوت
- ↑ [C:\Users\shesami\Desktop\بررسی پايان نامههای قرآنی كارشناسی ارشد\ ۸۵ بررسی پايان نامههای قرآنی كارشناسی ارشد/ ۸۵/ «آداب قضاوت» در اسلام بررسی شد]
- ↑ ویکیجو
- ↑ آیت الله میردامادی در گفت و گو با ایکنا بیان کرد: تأکید قرآن بر نقش حساس جایگاه قضاوت و لزوم قاضی لایق
- ↑ آیتالله دژكام: قضاوت اسلامی باید به عنوان شرط ایمان لحاظ شود
- ↑ آیتالله دری نجفآبادی: قضاوت عدالتمحور جز در سایه اسلام محقق نمیشود/بینش امام(ره)؛ منشور عزت و کرامت
- ↑ رعایت عدالت؛ مهمترین مسئله در قضاوت
- ↑ دانشنامه اسلامی
- ↑ تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۳۶8.
- ↑ شرایع الاسلام، ج ۴-۳، جزء چهارم، ص ۷۴.
- ↑ امامجمعه بخش مرکزی یزد مطرح کرد؛ اصول فرهنگ داوری و قضاوت در اسلام / بایدها و نبایدها
- ↑ اخلاق در حوزه قضاوت به دو بعد فردی و ساختاری تقسیم میشود
- ↑ اصول قضاوت از منظر امام علی(ع)
- ↑ إِنَّمَا كاَنَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُواْ إِلىَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكمَُ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُواْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُون؛ « گفتار مؤمنان- وقتى به سوى خدا و پيامبرش خوانده شوند تا ميانشان داورى كند- تنها اين است كه مىگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم.» اينانند كه رستگارند.» (نور/51).
- ↑ فَلَا وَ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يجَِدُواْ فىِ أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا؛ « ولى چنين نيست، به پروردگارت قَسَم كه ايمان نمىآورند، مگر آنكه تو را در مورد آنچه ميان آنان مايه اختلاف است داور گردانند؛ سپس از حكمى كه كردهاى در دلهايشان احساس ناراحتى [و ترديد] نكنند و كاملًا سرِ تسليم فرود آورند.» (نساء/65).
- ↑ يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لَا تجََسَّسُواْ وَ لَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَ يحُِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيم؛ « اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند؛ آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن كراهت داريد. [پس] از خدا بترسيد، كه خدا توبهپذير مهربان است.» (حجرات/12).
- ↑ قضاوت هایی که به قیمت زندگی دیگران تمام می شود
- ↑ پژوهشگر قرآنی در گفتوگو با ایکنا مطرح کرد؛ عواملی که انسان را به قضاوت آگاهانه و ناآگاهانه وادار میکند
- ↑ قضاوت در مورد دیگران از دیدگاه قرآن
- ↑ (ص/26).
- ↑ حرعاملی، وسائل الشیعة، ج ۱۸، ص۷.
- ↑ ویکی فقه
- ↑ مسند قضاوت در ديدگاه اسلامی، جايگاهی الهی است
- ↑ آیت الله میردامادی در گفت و گو با ایکنا بیان کرد: تأکید قرآن بر نقش حساس جایگاه قضاوت و لزوم قاضی لایق
- ↑ پاسداشت آداب قضاوت در سیره علوی
- ↑ پژوهشگر قرآنی در گفتوگو با ایکنا مطرح کرد؛ عواملی که انسان را به قضاوت آگاهانه و ناآگاهانه وادار میکند
- ↑ اخلاقمداری در قضاوت نهادینه شود
- ↑ هیچ مقامی حق دخالت در قضاوت و رأی قاضی را ندارد