وقر (ریشه): تفاوت میان نسخه‌ها

از قرآن پدیا
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ریشه «وقر»''' ('''WQR''')؛ سنگینی، ارزشمندی، وقار؛ این ریشه جمعا 9 بار در قرآن آمده است. == معنای لغوی == وَقر: ثقل سامعه. وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذانِهِمْ‏ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى‏ (فصلت: 44). آنانكه ايمان نمياورند در گوشهايشان سنگي...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۶

ریشه «وقر» (WQR)؛ سنگینی، ارزشمندی، وقار؛ این ریشه جمعا 9 بار در قرآن آمده است.

معنای لغوی

وَقر: ثقل سامعه. وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذانِهِمْ‏ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى‏ (فصلت: 44). آنانكه ايمان نمياورند در گوشهايشان سنگينى هست- گوش بدهكار ندارند- قرآن بر آنها سبب كورى دل است‏. وِقْر بار سنگين. يا مطلق بار. وَقَار: عظمت. اسم است از توقير بمعنى تعظيم و آن در اصل بمعنى ثبوت است (مجمع) ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ‏ وَقاراً. وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً (نوح:13 و 14).

ساخت‌های صرفی در قرآن

وَقَّرَ (باب تفعیل): 1 بار

وَقار (مصدر): 1 بار

وَقر (اسم): 6 بار

وِقر (اسم): 1 بار

برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: وقر (واژگان)

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی لاتین
آفروآسیایی باستان Orel,
سامی باستان
عبری יָקַר یاقَر yāqar گرانبها، ارزشمند، قدردانی شده be precious, prized, appraised Gesenius, 429-430
יָקָר یاقار yāqār گرانبها، کمیاب، باشکوه، وزین precious, rare, splendid, weighty
יְקָר یقار yəqār ارزشمندی، قیمت، افتخار preciousness, price, honour
יַקּיר یَقّیر yaqqīr (لازم). خیلی باارزش، عزیز intrans. very precious, dear
اوگاریتی DelOlmo,
آرامی יְקַר یقَر yəqar سنگین بودن، عزیز بودن، گرانبها بودن to be heavy, to be dear, precious Jastrow, 592-593
יָקָר یاقار yāqār سنگین؛ عزیز، گرانقدر، شایسته؛ مفتخر heavy; dear, precious,

worthy; honored

יְקָר یقار yəqār افتخار، شرافت؛ ارزش، قیمت honor, dignity; value,

price.

سریانی ܝܩܪ ییقَر yiqar به طور کلی استعاره از سنگین بودن. سنگین شدن، مظلوم بودن to be heavy generally metaph.

to be heavy, weighed down, oppressed

PayneSmith, 196
ܝܩܪ

(صفت فاعلی)

سنگین، سنگین؛ عمیق، کسل کننده، سخت، وزین، محترم عزیز، گرانبها، پرهزینه، با ارزش heavy, ponderous; deep, dull, hard

weighty, honoured

dear,

precious,

costly, valuable

مندایی YQR یقر تکریم، احترام، ارج، ارج نهادن، قدر دانستن، ستایش to honour, respect,

reverence, hold precious, hold in esteem,

praise

Macuch, 193
فنیقی Krahmalkov,
اکدی/آشوری (w)aqāru کمیاب بودن (شدن)، گرانبها to be(come)

rare, precious

Black, 433
(w)aqqaru بسیار گرانبها very precious
حبشی Leslau,
سبائی wqr

mwqrt

سنگ، سنگ‌نگاره

سنگ تراشی

stone; inscribed stone

rock-boring

Beeston, 161
wqr یک اصطلاح تهیت؟ a term of salutation? Zammit, 439
عربی وقر سنگین و ارزشمند بودن، باوقار و با شرافت بودن مشکور، 989-990

Zammit, 439

منابع

وقر (واژگان)

منابع ریشه شناسی