صفح (ریشه): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''ریشه «صفح»''' (ṢFḤ)؛ گستردن، گشاده کردن. این ریشه جمعا 8 بار در قرآن کریم آمده است. == معنای لغوی == صفح: اغماض. ناديده گرفتن. راغب گويد: آن از عفو ابلغ است. طبرسى فرموده: صفح و عفو و تجاوز از ذنب بيك معنىاند (قاموس قرآن، ج4، ص131). == ساختهای صرفی در...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۶
ریشه «صفح» (ṢFḤ)؛ گستردن، گشاده کردن. این ریشه جمعا 8 بار در قرآن کریم آمده است.
معنای لغوی
صفح: اغماض. ناديده گرفتن. راغب گويد: آن از عفو ابلغ است. طبرسى فرموده: صفح و عفو و تجاوز از ذنب بيك معنىاند (قاموس قرآن، ج4، ص131).
ساختهای صرفی در قرآن
صَفَحَ (فعل مجرد): 6 بار
صَفح (اسم): 2 بار
برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: صفح (واژگان)
ریشهشناسی
زبان | واژه | آوانگاری | معنا | توضیحات | ارجاع | ||
فارسی | بینالمللی | فارسی | انگلیسی | ||||
آفروآسیایی باستان | c̣ef | صف | جاری شدن | flow, soak | Orel, 103 (no. 431) | ||
سامی باستان | ṢPW | صپو | جریان داشتن | flow | |||
عبری | צפח | صپح | ṢPḤ | ریشه با معنای نامعلوم | عربی. صَفَحَ: گستردن.
صَفیحَۀ: هرچیز پهن. صَحفَۀ: ظرف پهن |
Gesenius, 860 | |
צַפַּחַת | صَفَحَت | ṣafaḥat | کوزه، پارچ، به شکل مسطح یا پهن | jar, jug, of flat or broad shape | |||
צְפִיחִת | صپیحیت | ṣpiḥit | کیک پهن و تخت | flat cake, wafer | |||
اوگاریتی | - | DelOlmo, - | |||||
آرامی | צַפַּחַת | صَفَحَت | ṣafaḥat | یک خمیر سفت که روی یک سینی داغ ریخته شود. کلوچه | a tenacious batter dripped on a hot griddle, a sort of waffle | Jastrow, 1296 | |
آرامی رسمی | ṢPḤ 2 | گیرنده، کوزه | recipient, jar | Hoftijzer, 972 | |||
سریانی | ܨܦܝܐ | صپحا | ṣpḥā | صفحه، ظرف | b) a plate, dish | معنای دوم کلمه | PayneSmith, 483 |
ܨܦܝܚܐ | صَپیحتا | ṣapiḥtā | عربی. ورقه، صفحه فلز | Ar. a sheet, plate of metal | وامواژه از عربی | ||
مندایی | - | Macuch, - | |||||
فنیقی | - | ||||||
اکدی/آشوری | sapāh̬u | سَپاخو | منتشر کردن، پراکنده کردن | to scatter, disperse | Black, 316 | ||
حبشی | safḥa | سَفحَ | کشیده شدن،
دراز کردن، امتداد دادن، گسترده شدن، گسترش دادن، دراز کشیدن، باز کردن، گسترده کردن، بزرگ کردن، پهن کردن |
stretch forth,
stretch out, extend, spread out, expand, lay open, make broad, enlarge, widen |
آیا ارتباط عربی. سفح (ریختن) با صفح؟ | Leslau, 487-488 | |
سبائی (لحیانی) | ˁṣfḥt, hṣfḥt | سکو، سکوی پهن | platform | Gesenius, 860 | |||
عربی | صفح | پهن ساختن، گشاده کردن | مشکور، 485-486
Zammit, 255 |
منابع
صفح (واژگان)