جنگ نرم: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «جنگ نرم<ref>ارجاعات این مقاله به ماهنامۀ رایحه، شمارۀ95 سال ششم، آذرماه 1390 است که به موضوع «جنگ نرم» اختصاص دارد.</ref> جنگ نرم: جنگ علیه باورها، اعتقادات، افکار، اندیشهها و ارزشهای یک جامعه. واژه جنگ نرم تعبیری نوظهور است اما مفهوم آن در طول تار...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۴۰
جنگ نرم[۱] جنگ نرم: جنگ علیه باورها، اعتقادات، افکار، اندیشهها و ارزشهای یک جامعه. واژه جنگ نرم تعبیری نوظهور است اما مفهوم آن در طول تاریخ بشر سابقه دارد. حوزۀ جنگ نرم حوزه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده و ابزارهای مورد استفاده در آن ادوات فکری ـ فرهنگی است. در جنگ نرم اهدافی همچون تأثیرگذاری بر انتخابها، الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویتهای فرهنگی دنبال میشود. تهاجم به دین، فکر و آرمان ملتها، خدشه بر روحیه و از بین بردن عزم، اراده و مقاومت یک ملت، از آثار جنگ نرم محسوب میشود. استفاده از شیوههای تخریبی و شایعه، دروغپردازی، بزرگنمایی و کوچکنمایی با ابزارهای تبلیغاتی، نفاق و دورویی نمونههایی از ابزارهای دشمن در جنگ نرم به شمار میروند. برخی از راهکارهای مقابله با جنگ نرم دشمن عبارتند از ثبیت و تحکیم اصول اعتقادی، رصد برنامههای دشمن توسط نخبگان، آگاهی و بصیرت، الگوسازی و معرفی اسوه. فهرست مطالب تعریف جنگ نرم 2 تعریف تهدید نرم و مولفههای آن 2 تفاوتهای جنگ نرم و سخت 3 پیشینه جنگ نرم 3 اشکال و مصادیق جنگ نرم 4 آثار جنگ نرم 5 راهکارهای مقابله با جنگ نرم دشمن 5 جنگ نرم در قرآن کریم 7 راهکارهای قرآن در مقابله با جنگ نرم 8 ابزار و اقدامات دشمن در جنگ نرم 10
تعریف جنگ نرم
اصولاً جنگهایی که از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده میشود، به عنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات فکری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق میکنند. در واقع تعریف علمی جنگ نرم عبارت است از استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن به منظور تاثیرگذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوههایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی میشود.[۲]
به عبارت دیگر جنگ نرم شیوهای است که طرفین برای سربازگیری از طرف مقابل قصد غلبه بر یکدیگر را دارند؛ در این جنگ از سلاحها و ابزارهای جنگی خبری نیست؛ کلمات، جملات و پیامها برای تسخیر ذهن طرف مقابل توسط اتاق فکر جنگ نرم طراحی میشود و رسانهها به عنوان خط مقدم جبهه نبرد نرم به انتقال این مفاهیم میپردازند.[۳]
تعریف تهدید نرم و مولفههای آن تهدید نرم را میتوان تحولاتی دانست که موجب دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوهای رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی میشود. تهدید نرم نوعی سلطه کامل در ابعاد سهگانه حکومت، اقتصاد و فرهنگ است که از طریق استحاله الگوهای رفتاری ملی در این حوزهها و جایگزینی الگوهای نظام سلطهای تهدید محقق میشود. با این نگرش، تمامی اقداماتی که موجب شود تا اهداف و ارزشهای حیاتی یک نظام سیاسی زیر ساختهای فکری، باورها و الگوهای رفتاری در حوزه اقتصاد فرهنگ و سیاست به خطر افتد، یا موجب ایجاد تغییر و دگرگونی اساسی در عوامل تعیین کننده هویت ملی یک کشور شود، تهدید نرم به شمار میآید. در تهدید نرم بدون منازعه و لشکرکشی فیزیکی، کشور مهاجم اراده خود را بر یک ملت تحمیل و آن را در ابعاد گوناگون با روشهای نرمافزارانه اشغال میکند. تردید در مبانی و زیرساختهای فکری یک نظام سیاسی، بحران در ارزشها، باورهای اساسی و الگوهای رفتاری جامعه و بحرانهای پنجگانه سیاسی هویت، مقبولیت مشارکت نفوذ و توزیع را میتوان از مؤلفههای این تهدید نام برد. تغییرات حاصل از تهدید نرم، ماهوی، آرام، ذهنی، تدریجی و نرمافزارانه است. این تهدید همراه با آرامش و خالی از روشهای فیزیکی و با استفاده از ابزارهای تبلیغات، رسانه، احزاب، تشکلهای صنفی و قشری و شیوه القاء و اقناع انجام میپذیرد. در حال حاضر جهانیسازی فرهنگ مترادف با مفهوم تهدید نرم تلقی میشود.[۴] تفاوتهای جنگ نرم و سخت 1. حوزه تهدید نرم، حوزه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است در حالی که حوزه تهدید سخت امنیتی - نظامی میباشد. 2. تهدیدات نرم، پیچیده و محصول پردازش ذهنی نخبگان، و اندازهگیری آن مشکل است در حالی که تهديدات سخت، عینی، واقعی و محسوس است و میتوان آن را با ارائه برخی از معیارها، اندازه گیری کرد. 3. روش اعمال تهدیدات سخت، استفاده از زور و اجبار است در حالی که در تهدید نرم، از روش القاء و اقناعسازی بهرهگیری میشود. 4. هدف در تهدیدات سخت، تخریب و حذف فیزیکی حریف و تصرف و اشغال سرزمین است. در حالی که در تهدید نرم، هدف تأثیرگذاری بر انتخابها، فرایند تصمیمگیری و الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویتهای فرهنگی است. 5. مفهوم امنیت در رهیافتهای نرمافزارانه شامل امنیت ارزشها و هویتهای اجتماعی است در حالی که این مفهوم در رهیافتهای سخت افزارانه به معنای نبود تهدید خارجی تلقی میشود. 6. تهدیدات سخت، محسوس و همراه با عکسالعمل و برانگیختن است. در حالی که تهدیدات نرم به دلیل ماهیت غیرعینی و نامحسوس آن، عمدتاً فاقد عکسالعمل است 7. مرجع امنیت در حوزه تهدیدات سخت عمدتا دولتها هستند. 8. کاربرد قدرت سخت در رویکرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظامهای سیاسی - امنیتی مخالف یا معارض است در حالی که کاربرد قدرت نرم در رویکردهای امنیتی جدید علیه نظامهای سیاسی مخالف یا معارض مترادف با فرهنگسازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگوهای رفتاری نظامهای لیبرال و دمکراسی تلقی میشود.[۵]
پیشینه جنگ نرم هر چند واژه جنگ نرم تعبیر جدید و نوظهوری است، اما مفهوم جنگ نرم در طول تاریخ بشر سابقه دارد. خداوند پیامبران را با دلائل، آیات و بینات به سوی جامعه غافل فرستاد تا برای آنها شریعت، عدالت و عبودیت را ارائه دهند و راه و روش صحیح را برای مردم تبیین کنند؛ از این رو پیامبران اولین ضربات فکری و فرهنگی را بر پیکره امت کفر و طاغوت فرود آوردند و مبارزه حق و باطل شروع شد؛ بنابراین آغازگر مقابله با جنگ نرم و تبلیغاتی باطل، پیامبران الهی بودند.[۶] بنابراین میتوان گفت جنگ نرم از آغاز پیدایش کفر و ایمان، ظلم و عدالت، حق و باطل با تعابیر مختلفی در جوامع انسانی مطرح شده است و در هر زمان با شکل و مقتضیات و شرایط زمان خاص خودش مطابقت داشته و امروزه این شیوه جنگ نرم و تبلیغات با ابزار بسیار سریع و گسترده تکنولوژی صورت میگیرد.[۷] با برخورد دو فکر و اندیشه جنگ نرم روی میدهد، به دلیل نامحسوس بودن این جنگ به آن جنگ نرم گفته میشود و به این دلیل که فکر و اندیشه در طول تاریخ وجود داشته است میتوان گفت جنگ نرم همواره در طول تاریخ وجود داشته است. در طول تاریخ اسلام نیز چنین برخوردهایی در قالب مناظرهها، گفتگوها و برخوردهای فکری و عقیدتی وجود داشته که آنها را میتوان از مصادیق جنگ نرم عنوان کرد.[۸] در صدر اسلام دشمنان شبهاتی وارد میکردند، جوسازیهای روانی در جامعه ایجاد میکردند؛ شایعاتی که علیه پیامبر (ص) و مومنین ایجاد میشد، تهمتهایی که برای جاهطلبی و رسیدن به قدرت از سوی دشمنان به مومنین زده میشد، جریان جنگ نرمی بود که آن زمان به اشکال مختلف علیه اسلام وجود داشت تا بنیانهای حکومت نوپای اسلامی را متزلزل کنند.[۹]
اشکال و مصادیق جنگ نرم جنگ نرم را میتوان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانهای دانست که جامعه را نشانه گرفته است و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا میدارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانهای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و.... از اشکال جنگ نرم است.[۱۰] همچنین ایجاد بحرانهای اجتماعی و سیاسی، ایجاد شایعات، نشر اکاذیب، تضعیف نظام، بیاعتمادی نسبت به حکومت و ایجاد اختلاف در میان نیروهای جامعه بخشی از مصادیق جنگ نرم دشمن است.[۱۱]
آثار جنگ نرم ابعاد این جنگ و تهدید گستردهتر و و مخربتر است زیرا دین، فکر و آرمان ملتها را آماج تهاجم خود قرار میدهد. تهدید نرم به روحیه به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد میکند. عزم و اراده ملت را از بین میبرد. مقاومت و دفاع از آرمان و سیاستهای نظام را تضعیف میکند. فروپاشی روانی یک ملت میتواند مقدمهای برای فروپاشی سیاسی ـ امنیتی و ساختارهای آن باشد.[۱۲] راهکارهای مقابله با جنگ نرم دشمن ثبیت و تحکیم اصول اعتقادی: در درجه اول باید همانگونه که در جنگ نرم، قصد غارت اندیشهها و اعتقادات دینی و سیاسی جوانان میشود، با تثبیت و تحکیم این اصول به مقابله با آن پرداخت؛ باید پایگاههای این اعتقادات و اندیشهها را به روی مردم باز کرد و از ورود علل افتادن جامعه در دام دشمن جلوگیری شود.[۱۳] تعلیم: توجه به عنصر تعلیم از دیگر راهکارهای مقابله با جنگ نرم است. پیامبران و اوصیای الهی و علمای دین به عنوان مرزبانان فکر، اندیشه، باورها و اعتقادات راستین و اصیل، تولید قدرت نرم میکردند؛ لذا برای انسان بازگشت به تعالیم اولیا و اوصیا بسیار مهم و اثر گذار است. توجه به آموزههای اصیل اسلام ناب محمدی و همراهی با ولایت و ولایتپذیری از موارد دیگری است که باعث تولید قدرت نرم میشود.[۱۴] تربیت نیرو: باید در حوزههای مختلف نیرو تربیت کرد؛ نیرویی که درک قضایا داشته باشد و بتواند در موضوعات مختلف در جریان جنگ نرم حساسیت ایجاد کند و نسبت به ابعاد اتفاقی که در حال روی دادن است، شناخت داشته باشد.[۱۵] باید نیروها در رشتههای مختلف تا سطحی تربیت شوند که بتوانند تمام ابعاد جنگ نرم را شناسایی کنند و اگر این امر اتفاق بیفتد حرکت بزرگی صورت خواهد گرفت. وقتی این کار صورت گرفت فضا گسترش پیدا میکند، این نیروها میتوانند نیروهای پراکنده را دور هم جمع کنند و به یک انرژی و پتانسیل سازمانیافته در برابر جنگ نرم دشمن تبدیل کنند؛ اگر بتوان صد نفر در حوزههای متعدد تربیت کرد و هر کدام در طول ماه یک مقاله در موضوعات و زمینههای مختلف ارائه و یا نسبت به یک موضوع هشدار دهند، میتوان در این عرصه تأثیر بسزایی دریافت کرد.[۱۶] رصد برنامههای دشمن توسط اساتید و نخبگان: باید در برابر طراحیهای دشمن از سوی اساتید و نخبگان برنامهای در نظر گرفته شده، قرارگاههای عملیاتی و تاکتیکی ایجاد شوند. نخبگان جامعه می بایست به لحاظ اطلاعاتی برنامههای دشمن را رصد کرده و راهحل ارائه کنند. متون آموزشی در مقاطع مختلف تحصیلی باید به جنگ نرم بپردازند، جلسات پرسش و پاسخ در زمینههای جنگ نرم ایجاد شود و رسانهها به عنوان عنصری تاثیرگذار به عنوان بازوان نظام به مقابله با دشمن بپردازند.[۱۷] آگاهی و فهم جنگ نرم: اگر با جنگ نرم، ابزارش، اهدافش، سازوکارهایش، کیفیت طراحی و مهندسی آن و چگونگی اقدام شیوهها، روشها، تاکتیکها و تکنیکهای آن آشنایی صورت گیرد، میتوان اقشار جامعه را برای مقابله با این جنگ آماده کرد تا تحت تأثیر آن قرار نگیرند.[۱۸] بصیرت: ابزار موفقیت در جنگ نرم بصیرت، بینش، آگاهی و تکیه بر اصول است.[۱۹] توجه نکردن به شایعات دروغها و افزایش آگاهی مردم و بهانه به دست دشمن ندادن از مصادیق مقابله با جنگ نرم است.[۲۰] الگوسازی و معرفی اسوه: از مهمترین راهکارهای مقابله با جنگ نرم الگوسازی و معرفی اسوه است. به عنوان مثال بازآفرینی صحنههای دفاع مقدس در قالب راهیان نور و تولید فیلمها، نمایش، رمان و گرامیداشت یاد و خاطره مجاهدتها و رشادتهای دلاوران دفاع مقدس باعث تقویت عزم و اراده و روحیه جهاد و شهادتطلبی در نسلهای بعدی میشود فرهنگ جهاد و ایثار به عنوان الگو و اسوه، تولید قدرت نرم در برابر جنگ نرم دشمن میکند.[۲۱] نقش حوزههای علمیه: حوزههای علمیه با تکیه بر فقه غنی اسلامی و برنامههای فراوانی که دارند، خود جنگ نرمی علیه منافع استکبار هستند و به عنوان یک دانشگاه عظیم و فراگیر در کشور همچون یک رسانه تاثیرگذار تئوریهای دشمنان را نقادی و به چالش میکشند.[۲۲] وحدت حوزه و دانشگاه: وحدت حوزه و دانشگاه میتواند راهکار مناسبی برای ایجاد سنگر در برابر جنگ نرم باشد. در طرح موضوع و طرح مسئله دانشگاهها هستند که میتوانند نقش جدی ایفا کنند و حوزه نیز در تبیین موضوعات و تعیین حکم تأثیرگذار خواهد بود.[۲۳] مسجد و محراب: مسجد و محراب از صدر اسلام تا امروز پایگاه مبارزه و مقاومت بوده و امروز نیز همین نقش را در مواجهه با جنگ نرم دارد. محراب یعنی جایی که امام میایستد و مسجد به گفتۀ امام (ره)، پایگاه اصلی برای مقابله با تهاجم دشمنان است، لذا در درجه اول مساجد از اهمیت بالایی برخوردار است، یعنی آنجایی که انسان از همه چیز رها میشود و در مقابل خداوند قرار میگیرد و آن روح و قطره وجودیش به دریای بیکران اراده خداوند متصل میشود.[۲۴] تشکیل اتاق فکر: در مقابله با جنگ نرم دشمن باید طبق موازین شرعی، عقلانی، معرفتی، مستدل و مبرهن حرکت کرد. استفاده از اندیشمندان و متفکران در مقابله با جنگ نرم ضروری است، تاکتیک و استراتژی از ابزارهای مهم در این جنگ هستند، برای مشخص کردن استراتژیها، شیوهها و ابزار احتیاج به تشکیل اتاق فکر هست این متفکران باید استراتژیستهایی جهانشناس باشند، شیوههای نرم دشمن را شناسایی و راهکار ارائه دهند، با فضای سایبر که دشمن نقطه قوت خود را در استفاده از آن میداند نیز آشنایی پیدا کنند.[۲۵] حمایت از نخبگان: حمایت مادی و معنوی در کنار توجیه نخبگان جامعه به حقانیت راه اسلام و انقلاب به عنوان فرماندهان و افسران جنگ نرم میتواند یکی از راهکارهای مقابله با جنگ نرم و جلوگیری از ریزشها باشد.[۲۶] علاوه بر نکات پیشگفته، گسترش اعتقادات الهی و اسلامی، روشنگری و آگاهی بخشیدن به جامعه حل مشکلات اقتصادی و ازدواج جوانان و تأمین نیازهای واقعی نسل جوان میتواند جامعه اسلامی را در برابر جنگ نرم و تهاجم بیگانه بیمه و مقاوم کند.[۲۷] جنگ نرم در قرآن کریم در آیات قرآن کریم در برابر دشمنان دین، فقط مسائل جنگ فیزیکی از جنبه تهاجمی و دفاعی مطرح نشده است. با نگاه دقیق نسبت به قرآن، در مورد جنگ نرم مطالب زیادی استخراج خواهد شد. یهود و مشرکین سعی داشتند با ایجاد شبهه در اراده مسلمانها تزلزل ایجاد کنند و خداوند به پیامبر اسلام دستور داد تا پاسخ آنها را بدهد. یهود و نصاری میگفتند ما پسران خدا و دوستان خدا هستیم، خداوند به پیامبر میفرماید به آنها بگو پس چرا عذاب میشوید؟ در بحث مرگ خداوند از آنها میخواهد که اگر راست میگویند مرگ را از خود دور کنند. تعبیر «الَّذِینَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهُ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ» در قرآن در مورد مشرکان آمده است، مانع شدن از نشر آیین خداوند از دید مشرکان به معنای انحراف ایجاد کردن در آیین اسلام است و این یکی از ابعاد جنگ نرم دشمنان علیه اسلام بوده است.[۲۸] در قرآن کریم ابعاد جنگ نرم مشخص شده و خداوند آن را افشا کرده است. یکی دیگر از ترفندهای نرم دشمنان این بود که برای ایجاد تزلزل در مسلمانها اول صبح به مسلمانها میگفتند به اسلام ایمان آوردیم و هنگام غروب میگفتند دین شما برای ما فایدهای ندارد و ما به دین سابق خود بر میگردیم، قرآن کریم همه این موارد را پیشبینی کرده و به مسلمانها هشدار داده است. اسلام از ابتدا با ترفندهای دشمنان درگیر بوده و ماهیت آنها را افشا کرده است و خداوند متعال نیز فتنهها را به مردم معرفی کرده است.[۲۹] مشرکان و منافقین در جنگ نرم هر چند از ابزار غیر خشونتآمیز استفاده میکنند اما همان اهداف سلطهگری خود را دارند، یکی از مهمترین ابزار آنها در ابتدای اسلام استفاده از شایعه بود. در قرآن نمونههای زیادی از شایعات دشمن علیه پیامبر (ص)، مسلمانان و اسلام آمده است. تضعیف جبهه حق از سوی منافقین از دید قرآن مخفی نمانده است. از همان ابتدای رشد اسلام، تلاش دشمن برای محو این دین با استفاده از ابزار فیزیکی و نرم آغاز شد. تاریخ اسلام مملو از عملکرد نفاقآمیز دشمنان و استفاده از شایعه، تهمت، تمسخر و جوسازی علیه مسلمانان بوده است لذا جنگ نرم برای مسلمانان واژه غریبی نیست.[۳۰]
راهکارهای قرآن در مقابله با جنگ نرم
اساسا راهکارهایی که قرآن در مقابله با جنگ نرم ارائه میدهد تکیه بر ارزشها، ابا نداشتن از ابراز ارزشهای دینی مذهبی و شعارهای انقلابی است.[۳۱]
قرآن دستورالعمل مقابله با جنگ نرم دارد. تقواپیشگی سلاح مسلمانان در برابر جنگ نرم است و موجب استحکام جبهه حق و انسجام امت اسلامی میشود. در کنار آن آمادگی همیشگی در برابر دشمن با تجهیز به بهترین سلاحها دشمن را در استفاده از ابزارهای جنگ نرم پشیمان میکند.[۳۲] در آیه ۱۲۵ سوره نحل آمده است، «ادع إلى سبيل رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» این آیه نشان میدهد که در جنگ نرم باید بر اساس حکمت، منطق و استدلال فلسفی و عقلی حرکت شود. همچنین میتوان از طریق موعظه و مجادله احسن یا همان مناظره برای مقابله با جنگ نرم وارد صحنه شد. در آیه دیگری از قرآن آمده است که «الَّذینَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»؛ یعنی بندگانی را که بهترین را میشنوند و تصدیق میکنند را بشارت بده. این آیه نشان میدهد که برای نفی یا اثبات فکر و نظریهای ابتدا باید آنها را شناخت و بعد با آن برخورد کرد. بنابراین در جنگ نرم نیز ابتدا باید مهاجمان را شناخت و پس از آن با منطق و استدلال منطق آنها را رد کرد. در قرآن کریم به پیامبر مکرم اسلام (ص) توصیه شده است که به مشرکان و کافران بگوید تا برهان خود را در برابر برهان اسلام بیاورند؛ «قُلْ هَاتُوا برْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ»[۳۳] محوریت راهکارهایی که قرآن برای جنگ نرم معرفی کرده، ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقواست؛ تقویت ایمان و تقوای جامعه، توجه به مسئله امربه معروف و نهی از منکر، تقویت نیروهای انسانی در بعد معرفتی، تربیت اخلاقی و بصیرتافزایی سیاسی از جمله این راهکارهاست.[۳۴] قرآن با استدلال، منطق و بیان قرآنی به مبارزه با مخالفان راه حقیقت و کسانی که سد راه کمالات انسانی هستند، برخاسته است. این همان برخورد نرم قرآن با مخالفان حقیقت و راستگویی است. البته برخورد سخت با دشمنان نیز وجود دارد و در جای خود لازم است. قرآن زمینههای ایجاد فضای منفی فکری را از بین میبرد، لذا اینکه دشمن در جنگ نرم قصد تاثیرگذاری در افکار مردم را دارد در صدر اسلام نیز از سوی دشمنان اسلام وجود داشته است و قرآن با منطق و دلایل روشن با آن به مقابله برخاسته است و در فضای کنونی که جنگ نرم مستکبرین علیه انقلاب تشدید شده است میتوان از قرآن بیشترین بهره را برد. یکی دیگر از راهکارهای قرآن در مقابله با جنگ نرم این است که انسان با صراحت و قاطعیت در برابر یک امر باطل موضع خود را بیان کند، قرآن مواضع خود را با یک صراحت خیلی روشن بیان میکند، برخلاف آن که برخی القاء میکنند که در این زمینه غیر مستقیم و با لحن آرام میتوان حرف زد، قرآن اصول خود را قاطع و صریح عنوان میکند. صراحت لهجه در بیان حق کمک میکند تا اهل حق در مسیر خود لحظهای در بیان مواضع کوتاه نیایند و با صراحت حرف خود را بزنند و دشمن نیز از این مواضع محکم اهل حق بترسد. بیان ادله برای مواضع از سوی قرآن مورد تاکید است، کسی میتواند با صراحت بگوید هر دلیلی میتوانید بیاورید که از حقانیت خود کاملا مطمئن باشد. قرآن در موقعیتهای مختلف از مخالفان اسلام میخواهد تا سخن خود را بگویند، اما استدلال را فراموش نکنند. قرآن از همه میخواهد هر نظری که دارند بیان کنند و هر سخنی که برای استدلالشان ممکن است مفید واقع شود بگویند و از سوی دیگر پاسخ سخنان و سوالات خود را نیز بشنوند. تحدی و دعوت قرآن برای اینکه همه در میدان استدلال وارد شوند نشان میدهد، در حوزههایی که در جریانات فکری وجود دارد باید طرف مقابل را که حق نیست در یک موضع انفعال قرار داد. باید از آنها خواست که هر چه دارند بیاورند، نه اینکه منتظر ماند طرف مقابل شبهه ایجاد کند و بعد به آن پاسخ داد. زیرا دشمن تلاش میکند با ایجاد شبهات ما را در موضع ضعف قرار دهد، وقتی حضرت موسی (ع) با ساحران برخورد میکند، به آنها میفرماید شما شروع کنید هر چه دارید به میدان بیاورید. موسی به آنها میدان میدهد و آنها همه هنرهای خود را به میدان آوردند و در این میان هنر حضرت موسی معنی پیدا میکند و اولین کسانی که میفهمند کار موسی(ع) متفاوت است خود ساحران هستند.[۳۵] قرآن با تأکید بر بیداری و ایجاد هوشیاری، غفلت، ناآگاهی و بی توجهی را بزرگترین آفت در جامعه میداند که دشمن میکوشد تا از این غفلت کمال استفاده را داشته باشد. قرآن معتقد است که فرهنگ دینی و الهی را باید در میان جوامع اسلامی غنی کرد؛ یعنی با توجه به اینکه جنگ نرم یک مقوله فرهنگی است لذا با استفاده از فرهنگ به مقابله فرهنگ باید گام برداشت. مسئلهای که قرآن در این امر مورد توجه قرار داده توسعه آگاهی است؛ در مرحله اول هشدار میدهد که انسان متوجه حقایق شود و سعی کند آگاهیها وبصیرت خود را فربه کند؛ یعنی مسلمانان تا میتوانند به گستره آموزهها و مطالعات دینی و معنویشان بیفزایند؛ هر چه فکر و جان مسلمانان از آموزههای الهی، معنوی و سالم غنی باشد جایی برای مطالب سست و ناروا نخواهد بود.[۳۶] در برابر جنگ نرم دشمن، قرآن موضع تهاجمی اتخاذ کرده است، وقتی فرعون حضرت موسی(ع) را متهم به ایجاد فساد در زمین میکند قرآن با پاسخ کوبنده جواب فرعون را میدهد زیرا اگر به جنگ روانی دشمن پاسخ قاطع داده نشود دشمن اذهان مردم را منحرف می کند.[۳۷] از منظر قرآن مهمترین و اولین مرحله از وادادگی در جنگ نرم خود فراموشی و خود ناشناسی و فاصله انداختن بین انسان و خود واقعی او است.[۳۸] ابزار و اقدامات دشمن در جنگ نرم تخریب و تبلیغ: استفاده از شیوههای تخریبی و شایعه، فریب، حیله، دروغپردازی، بزرگنمایی و کوچکنمایی با ابزارهای تبلیغاتی، شیوههای دشمن در این جنگ است که اهداف اصلی خود را به شکل غیر مستقیم مورد هجوم قرار میدهد. ابزارهای تبلیغات، رسانه، احزاب، شبههپراکنی، تریبونهای آزاد، جوسازی روانی و.... است و هدف، فتح سنگرهای فکری و عقیدتی یک جامعه اســـــت.[۳۹] رسانه: رسانهها، امواج ماهوارهای، اینترنت، تصاویر مستهجن، محصولات صوتی و تصویری از ابزارهایی است که در این عرصه مورد استفاده قرار میگیرد و امروز به راحتی این محصولات در جامعه عرضه میشود.[۴۰] نفاق و دورویی: دشمن در این عرصه از توپ و تانک و جنگ افزار نظامی استفاده نمیکند؛ باید وارد بنا شود و از درون این تخریب را صورت دهد؛ اگر بخواهند از درون این بنا را تخریب کنند چهرهها را میپوشانند تا کسی متوجه حضور آنها نشود؛ لذا چهرهها گریم میشود، نقاب به چهرهها میآید، لباس خودی بر تن میکنند و شاید شعارهای خودی نیز سر دهند.[۴۱] نمادسازی: دشمن میخواهد تا جامعه را سکولار کند؛ لذا اباحیگری را ترویج میدهد و در ماهواره با حیلههای تصویری و ایجاد جذابیت، اقدام به حساسیتزدایی از ارزشهای اجتماعی و خانوادگی میکند، به طوری که شخص آگاهانه نسبت به ارزشها بیتفاوت میشود و در این صورت است که برگرداندن شخصیت او کار دشواری خواهد بود.[۴۲] هدف قرار دادن پایههای اصلی: امروز برای تخریب نظامهای سیاسی دنیا، این نظام و بنا را مورد بررسی قرار میدهند که از چه پایههایی شکل گرفته است و ستون اصلی آن نظام چه چیزی است و چگونه باید از بین برود؛ لذا پایههای اصلی نظام را مورد هدف قرار میدهند. پایین آوردن آستانه حساسیت: در جنگ رودررو در تهاجم مستقیم و فیزیکی میتوان خطر را حس کرد و حساسیت به خرج داد؛ اما در جنگ نرم اولین کاری که دشمن انجام میدهد این است که آستانه حساسیت را پایین میآورد و سعی میکند غفلت را بر جامعه حاکم کند؛ در مقابل جامعه باید هوشیار باشد و بر اساس هوشیاری برای مقابله با دشمن با ابزار مناسب مقابله کند.[۴۳] استفاده از نیروهای داخلی: دشمن سعی میکند نیروهای داخلی جوامع را تبدیل به نیروی خود کند در حالیکه نظام و یا حاکمیت آنها را نیروی خودی تلقی میکند. دشمن برای رسیدن به این هدف روشهای نرمی اتخاذ میکند؛ از روشهای خشونتآمیز، قاطعانه وابزارهای سخت استفاده نمیکند؛ از مسیرها و روشهای مطلوب هوای نفس انسان وارد میشود و به تدریج ارزشهای جامعه را تبدیل به ضد ارزش میکند و ارزشهای خود را جایگزین آن میکند؛ در نهایت ضد ارزشها در جامعه گسترش پیدا میکند. دشمن سعی میکند با القا و ایجاد تردید در مورد ارزشها و اصول اعتقادی دینی و سیاسی جامعه، مثل قانون اساسی و ولایت فقیه و باز کردن فضای هوای نفسانی با تأمین و تزیین این نیازها، جامعه را به سمت خود بکشد؛ این عوامل دست به دست هم میدهد تا تعدادی از نیروها به سمت آنان کشیده، جزو نیروهای آنان شوند.[۴۴] جاذبه و دافعه: دشمن جاذبه خود را بالا میبرد و بیشتر بینشها و نظام ارزشی انسانها را مورد هدف قرار می دهد. دشمن اعتقاد دارد اگر در بینشها انحراف ایجاد کند، انسانها جذب نظرات او میشوند. در این جنگ دشمن مغلطههای گوناگونی به کار میبرد.[۴۵] دشمن در جنگ نرم بینشها را دستکاری میکند و دچار تغییر میسازد، حق را باطل جلوه میدهد و باطل را حق نشان میدهد تا کانون تصمیمگیری تنها مختص به مستکبرین باشد.
- ↑ ارجاعات این مقاله به ماهنامۀ رایحه، شمارۀ95 سال ششم، آذرماه 1390 است که به موضوع «جنگ نرم» اختصاص دارد.
- ↑ ص6
- ↑ ص17
- ↑ ص30
- ↑ ص30 و 31
- ↑ ص76
- ↑ ص77
- ↑ ص58
- ↑ 60
- ↑ ص6
- ↑ ص66
- ↑ ص32
- ↑ ص16
- ↑ ص59
- ↑ ص25
- ↑ ص26
- ↑ ص75
- ↑ 43
- ↑ ص45
- ↑ ص57
- ↑ ص59
- ↑ ص57
- ↑ ص68
- ↑ ص79
- ↑ ص82
- ↑ ص92
- ↑ ص83
- ↑ ص48
- ↑ 49
- ↑ ص51
- ↑ ص14
- ↑ ص53
- ↑ 58
- ↑ ص59
- ↑ 60و61
- ↑ 65و66
- ↑ ص67
- ↑ ص88
- ↑ ص85
- ↑ ص46
- ↑ ص45
- ↑ ص54
- ↑ ص14
- ↑ ص16
- ↑ ص18