ثروت اندوزی
ثروت اندوزی؛ به معنای اندوختن و جمع کردن ثروت در انحصار شخص یا اشخاص معدود و خاص است. ممکن است که انباشت ثروت به صورت مخرب یا سازنده برای فرد یا جامعه باشد. در قرآن نیز افرادی همانند قارون، فرعون و دنیاگران یهودی به دنبال انباشت ثروت از راه های نامشروع بوده اندکه در نتیجه این انباشت، بحران های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جامعه پدید می آمد؛ چراکه انباشت ثروت به دلیل عدم انفاق ثروتمندان به فقرا و یا پرداخت دیگر وجوهات همانند مالیات و خمس شکاف طبقاتی پدید می آورد و مصرف گرایی را بیشتر کرده و تولید را کاهش می دهد؛ اما ثروت به نوبه خود امری ناپسند نیست؛ به شرطی که سبب تولید و رونق اقتصادی شود و فقر و بیکاری را از بین ببرد. حضرت سلیمان (ع) در قرآن به عنوان فردی معرفی شده است که دارای ثروت زیاد از راه به کارگیری نیروی انسانی و جنی در جهت تولید و ساخت بوده است. تولیدی که ثروت زیاد را به صورت ایستا قرار ندهد و چرخه اقتصادی و تولید را به گردش درآورد در نزد اسلام مطلوب به شمار می آید.
ثروت اندوزی در اصطلاح
ثروتاندوزی نوعی افزون خواهی یا زیاده خواهی در جمع آوری ثروت است که افراد به دلایل متعددی به دنبال آن هستند. برخی از افراد به دلیل حرص و طمع زیاد[۱]و برای داشتن قدرت بیشتر دست به چنین اقدامی می زنند و برخی دیگر برای رفع نیاز و تولید به این امر مبادرت می ورزند. از این رو، ثروت می تواند در جهت مخرب یا سازندگی جامعه جمع شود. ثروت اندوزی در جهت سازندگی برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی تأثیرگذار است و می تواند موجبات رفاه عمومی و آسایش شهروندان را فراهم آورد و از اختلاف طبقاتی جلوگیری به عمل آورد؛ اما ثروت اندوزی در جهت مخرب از چرخش صحیح ثروت بین افراد جلوگیری به عمل می آورد و ثروت در انحصار افراد معدودی انباشت می شود و صرفه تولیدی ندارد.[۲]
ثروت اندوزی در قرآن
ثروت اندوزی در قرآن به دو گونه سازنده و مخرب تقسیم شده است. ثروت اندوزی سازنده، به جمع آوری ثروت از راه مشروع گفته می شود که با هدف رفع نیازهای زندگی و کمک به همنوعان و فقرا همراه باشد. به بیان قرآن، ثروت اندوزی مثبت همان ثروتی است که خیر و برکت[۳] دارد و برای خدمت به جامعه مفید می باشد. از این رو، زمانی که ثروت اندوزی راکد نباشد و برای خدمت و خیررسانی باشد، مفید واقع می شود.[۴] در حقیقت، تعبیر «خیر» از مال[۵]، اشاره به همین ثروت اندوزی سازنده و مفید برای جامعه دارد و ثروت و سرمایه وسیله ای برای رسیدن به کمال و سعادت و رفاه عمومی است و دقیقا، به همین دلیل است که بيكاری، تنبلی، كم كاری، ناپايداری در كار به شدت در قرآن توبيخ و سرزنش شده[۶] و ثروت با اعتقاد به قضا و قدر الهی، رزاقيت خداوند، توكل، زهد و صبر حاصل می شود. [۷]
برطبق این معنا، مال و ثروت نه تنها ارزش اقتصادی پیدا می کند؛ بلکه جنبه انسانی یافته و مانع طغیان و سرکشی انسان[۸] می شود. اما ثروت اندوزی مخرب، به جمع ثروت از راه نامشروع[۹] گفته می شود که با ظلم و تعدی به دست آمده[۱۰] و در مسیر بی عدالتی و ظلم به دیگران، کشتن و یا راه های نامشروع دیگر خرج می شود و حتی ممکن است که با وجود ناسپاسی و تعدی، ثروت به یکباره از دست رود؛ چرا که ثروت راک و در انحصار شخص یا گروه خاصی قرار داشته باشد، طغیان و سرکشی برای فرد و اغتشاش و ناآرامی برای جامعه به بار آورد[۱۱]
ثروت اندوزی با برخی از نام ها همانند تكاثر[۱۲]و کنوز به معنای انباشت مال و ثروت و قدرت زیاد و اتراف به معنای مصارف بیتعهدی در اثر انباشت ثروت در قرآن به مردم شناسانده شده تا از این عمل زشت دوری کنند. مبارزه مردم با این نوع از شیوه جمع ثروت به دلیل نادانی افراد ایجاد می شود که بر گمان هستند، انباشت ثروت و مصرف گرایی بهتر از کار تولیدی و استمرار نیروهای فعال[۱۳] در جامعه است.[۱۴] از این رو، قرآن با شیوه جاهلانه جمع آوری ثروت مخالفت می ورزد و طریق عقلانی آن که همان تعدیل ثروت است را پیشنهاد می کند.[۱۵] در این رابطه، قرآن اشخاصی همانند قارون[۱۶] را معرفی می کند که ثروت اندوزی مخرب داشته است و این به دلیل رفتار جاهلانه و عدم کمک به فقرا و مسکینان بوده است.[۱۷] از این حیث، ثروت زیاد برای قارون[۱۸] نه تنها سودی نداشته؛ بلکه بساط تعدی و جور نیز برای او هموار کرده بود.[۱۹] نمونه دیگری از ثروت اندوزان مخرب در قرآن، دنیاگران یهود[۲۰] هستند که از راه های نامشروع ثروت اندوزی می کنند.[۲۱] کار آنها رباخواری و واسطه گری بوده است[۲۲] و از انفاق به نیازمندان و کمک به آنها گریزان بودند.[۲۳]
نمونه دیگر، ثروت اندوزی فرعون[۲۴] بوده است که نه تنها موجبات فقر و فساد را فراهم کردند؛ بلکه سبب گمراهی مردم و غفلت آنها از خدا و جهان آخرت نیز شده بودند.[۲۵] در مقابل این جامعه قارونی، جامعه سلیمانی قرار دارد که به عنوان جامعه ایمانی بر خردورزی، تلاشگری و تولیدگری در عرصه اقتصاد تأکید دارد و به تفاخر مالی نمی اندیشد؛ چرا که حضرت سلیمان(ع) دارای قدرت و ثروت عظیمی بود؛ اما ثروت وی راکد نبود و در خدمت به دیگران خرج میشد. علاوه بر این، زکات، انفاق و کمک به فقرا توسط حضرت سلیمان (ع)[۲۶] انجام می شد و به همین دلیل ثروت اندوزی وی جنبه خیر داشته و سرکشی و ناسپاسی در آن راه نداشته است.[۲۷]
همه این توجه و خیراندیشی و رفاه عمومی در جامعه ایمانی، در پرتو الطاف و عنایت الهی و سپاس در برابر نعمت های او ایجاد می شود. از این حیث، توجه به پرستش خداوند و توجه به زندگی اخروی[۲۸] در تحرکات اقتصادی نقش عمده ای دارد؛ چرا که اعتقاد توحیدی که همه مالها، مواهب و سرمایهها از آن خداست، دلالت دارد بر اینکه انسان میتواند از مال و ثروت بهره و استفاده صحیح ببرد؛ ولی حق ندارد آنرا وسیله طغیانگری و ظلم و فساد قرار داده و در غیر راه صحیح و مشروع مصرف کند. این اعتقاد یک ارزش است و اثر فراوانی در زندگی انسان دارد و از ویژگیهای اقتصاد اسلامی است. [۲۹] بر این اساس، اگر ثروت اندوزی برای کسب سعادت و موجب تقویت[۳۰] ارکان جامعه شود، پسندیده و با ارزش است؛ اما اگر ثروت سبب دلبستگی انسان و موجبات طغیان و بدبختی وی فراهم آورد، ناپسند و مطرود است.[۳۱]
پیامدهای ثروت اندوزی مخرب در قرآن
ثروت اندوزی مخرب پیامدهای ناگواری برای فرد و جامعه در پی خواهد داشت.[۳۲] یکی از پیامدهای آن مصرف گرایی، لذت جویی و برتری جویی[۳۳] است که گریبانگیر ثروت اندوزان[۳۴] جامعه می شود. یکی دیگر از پیامدهای آن، انحرافات اخلاقی[۳۵]، بیتوجهی به هدف اصلی انسان در آفرینش و دچار شدن به ظاهربینی می شود.[۳۶] همه این مسائل سبب می شود که افراد دچار رذیلت های اخلاقی همانند دور شدن از تقوا،[۳۷] عیب جویی[۳۸] از افراد[۳۹]، عجب و حق گریزی[۴۰] و کبرورزی و خودبزرگ بینی شوند؛ چرا که به سبب طغیان[۴۱] و سرکشی ناشی از ثروت خود را بی نیاز و بزرگتر از دیگران[۴۲]و حتی خود را بزرگتر خداوند متعال می بینند.
درواقع، غرور[۴۳] ناشی از همین ثروت اندوزی سبب می شود که از پرستش خدا[۴۴] رویگردان [۴۵][۴۶] شوند و از آخرت غافل شوند و نتیجه غفلت از آخرت[۴۷] نیز چیزی جز عذاب خداوند متعال نیست.[۴۸] یکی دیگر از پیامدهای ثروت اندوزی، دوری از جهاد[۴۹] است. به بیان دیگر، ثروتمندان و مرفهان در زمان جنگ و سختی از اولین کسانی هستند که جامعه جنگ زده را رها می کنند و به سمت مناطق غیرجنگی کوچ می کنند تا از آسیب در امان باشند.
راهکارهای جلوگیری از ثروت اندوزی مخرب در قرآن
قرآن کریم برای اقتصاد میانه رو، تولید ثروت و جمعآوری مال را با رعایت موازین شرعی بلامانع دانسته است؛ اما انباشت ثروت را برای انسان تا اندازهای جایز دانسته است که در راه خدا استفاده شده و پرداخت مالیات آن و انفاق به فقیران در برنامه اقتصادی باشد.[۵۰] اصلاح الگوی مصرف یکی از راهکارهای دست یابی به اقتصاد میانه رو و جلوگیری از ثروت اندوزی به شکل مخرب است. برای دستیابی به اصلاح الگوی مصرف نیاز است که قناعت، و دوری از اسراف و تبذیر در مصرف کردن منابع و امکانات رعایت شود.[۵۱] قناعت به معنای راضی بودن به روزی اعطا شده توسط خداوند و استفاده در حد ضرورت است و بقیه اموال را می تواند در تولید یا کمک به فقرا به کار گیرد؛ چرا که حرص و طمع بسیار در کسب و استفاده از امکانات، انسان را دچار سختی می کند و هر اندازه مصرف زیاد شود، حرص و طمع بیشتر خواهد شد.[۵۲]
یکی دیگر از راهکارها، پرداخت خمس[۵۳]، زکات، وام قرض الحسنه[۵۴] و انفاق به فقرا و نیازمندان است.[۵۵] البته، نبايد ثروت ثروتمندان در جهت ترحم بر فقرا مورد استفاده قرار گيرد؛ بلکه مسئله این است که نبايد اين ثروت در انحصار افراد معدود و خاص باشد. این امر سبب افزايش فاصله طبقاتی و بروز بحرانهای اجتماعی می شود. علاوه بر این، ثروت جامعه بايد به صورت سرمايه مولد در جامعه تزريق شود تا ا حركت و فعاليت اقتصادی در جامعه افزايش پيدا كند.[۵۶]
یکی دیگر از راهکارها، پرداخت خمس[۵۷]و زکات است. زکات[۵۸] به عنوان يك ماليات اسلامی تا حد زيادی منجر به گردش سرمايه و خروج جامعه از وضعيت ثروتاندوزی خواهد شد. از این رو، اگر پرداختكننده زكات، بر پايه رفتار مصرفكننده مسلمان عمل كند، ثروت خود را به منابع فعال واقعی و به نوعی تبديل به سرمايه مولد در اقتصاد خواهد كرد. يكی از عوامل تحقق توازن اقتصادی و توزيع عادلانه درآمدها و ثروت در اقتصاد اسلامی، پرداخت مالياتهای اسلامی است.
ماليات در توازن اقتصادی و برقراری عدالت اجتماعی در جامعه نقش مهمی را ايفا مینمايد. از نظر فقه اسلام، زكات از جمله مهمترين مالياتهای اسلامی محسوب میشود. بايد توجه داشت كه زكات ماليات بر دارايی ناخالص است. يعنی زكات ماليات بر سود نيست. به ديگر سخن زكات زياده مالیاست كه سال برآن گذشته و موارد تعلق زكات به مال، از قبل در احكام دين مشخص شدهاست. زكات يك واجب دينی الزام آور و «حق الله معلوم» در مال مسلمين است. در اسلام از اين رو به اين حق زكات میگويند كه وسيله پاك كردن اموال افراد از حقوق نيازمندان و افزايش دارايیهای قبلی است.[۵۹]
منابع
طباطبايى، محمدحسين، (1374)، ترجمه تفسير الميزان، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
مکارم شیرازی، ناصر، (1377)، اخلاق در قرآن، قم: مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع).
ارجاعات
- ↑ . ثروتاندوزی و رفاهطلبی مسئولان فرهنگ دینی و ایمانی را نابود میکند.
- ↑ .دانشنامه حوزه؛ ثروت اندوزی؛ تمرکز ثروت در اسلام.
- ↑ . كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ؛ «بر شما مقرر شده است كه چون يكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر مالى بر جاى گذارد، براى پدر و مادر و خويشاوندان [خود] به طور پسنديده وصيت كند؛ [اين كار] حقى است بر پرهيزگاران». (بقره/180).
- ↑ . ثروتاندوزی در اسلام مذمت نمیشود.
- ↑ . وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ؛ «و راستى او سخت شيفته مال است». (عادیات/8)
- ↑ . وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛ «و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست« (نجم/39).
- ↑ . اصول اساسی در نظام اقتصادی اسلام بررسی شد.
- ↑ . مال و ثروت؛ شاخصی در نظام اقتصادی اسلام.
- ↑ . وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ «و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد، و [به عنوان رشوه قسمتى از] آن را به قضات مدهيد تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخوريد، در حالى كه خودتان [هم خوب] مىدانيد». (بقره/188).
- ↑ . وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا و ميراث [ضعيفان] را چپاولگرانه مىخوريد؛ و مال را دوست داريد، دوست داشتنى بسيار. (20)
- ↑ . ثروتاندوزی در اسلام مذمت نمیشود
- ↑ . أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ؛ «تفاخر به بيشترداشتن شما را غافل داشت تا كارتان به گورستان رسيد» (تكاثر/۱-۲). اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَكُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ؛ «بدانيد كه زندگى دنيا در حقيقت بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى شما به يكديگر و فزونجویى در اموال و فرزندان است [مثل آنها] چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رستنى آن [باران] به شگفتى اندازد سپس [آن كشت] خشك شود و آن را زرد بينى آنگاه خاشاك شود و در آخرت [دنيا پرستان را] عذابى سخت است و [مؤمنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است و زندگانى دنيا جز كالاى فريبنده نيست» (حدید/20)
- ↑ . مال و ثروت؛ شاخصی در نظام اقتصادی اسلام.
- ↑ . آیات قرآن در نقطه مقابل ثروتاندوزی قرار دارند.
- ↑ . پيروی از سيره امام علی(ع) در مبارزه با تكاثر؛ راه سعادت جامعه اسلامی.
- ↑ . إِنَّ قارُونَ كانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَيْهِمْ وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ؛ «قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم كرد، و از گنجينهها آن قدر به او داده بوديم كه كليدهاى آنها بر گروه نيرومندى سنگين مىآمد، آن گاه كه قوم وى بدو گفتند: «شادى مكن كه خدا شادىكنندگان را دوست نمىدارد». (قصص/76)
- ↑ . فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ إِنَّ هؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ وَ إِنَّهُمْ لَنا لَغائِظُونَ وَ إِنَّا لَجَمِيعٌ حاذِرُونَ فَأَخْرَجْناهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ كُنُوزٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ؛ «پس فرعون مأموران جمعآورى [خود را] به شهرها فرستاد، [و گفت:] «اينها عدّهاى ناچيزند. و راستى آنها ما را بر سر خشم آوردهاند، و [لى] ما همگى به حال آمادهباش درآمدهايم.» سرانجام، ما آنان را از باغستانها و چشمهسارها، و گنجينهها و جايگاههاى پرناز و نعمت بيرون كرديم» (شعراء/58-53).
- ↑ .ویکی اهل بیت؛ قارون
- ↑ . ثروتاندوزی در اسلام مذمت نمیشود
- ↑ . يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان، اموال مردم را به ناروا مىخورند، و [آنان را] از راه خدا باز مىدارند، و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مىكنند و آن را در راه خدا هزينه نمىكنند، ايشان را از عذابى دردناك خبر ده». (توبه/34)
- ↑ . مال اندوزی؛ خصوصیتی نهی شده در قرآن
- ↑ .ویکی شیعه؛ آیه کنز
- ↑ . مال اندوزی؛ خصوصیتی نهی شده در قرآن
- ↑ . وَ قالَ مُوسى رَبَّنا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَ مَلَأَهُ زِينَةً وَ أَمْوالًا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا رَبَّنا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلى قُلُوبِهِمْ فَلا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ؛و موسى گفت: «پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنيا زيور و اموال دادهاى، پروردگارا، تا [خلق را] از راه تو گمراه كنند، پروردگارا، اموالشان را نابود كن و آنان را دلسخت گردان كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند.» (یونس/88)
- ↑ . مال و ثروت؛ دانشنامه پژوهه
- ↑ . يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ. وَ قُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ؛ «[آن متخصّصان] براى او هر چه مىخواست: از نمازخانهها و مجسّمهها و ظروف بزرگ مانند حوضچهها و ديگهاى چسبيده به زمين مىساختند. اى خاندان داوود، شكرگزار باشيد. و از بندگان من اندكى سپاسگزارند». (سبأ/13)
- ↑ سوره همزه و نکوهش زر اندوزان بیتقوا
- ↑ . يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چون براى نماز جمعه ندا درداده شد، به سوى ذكر خدا بشتابيد، و داد و ستد را واگذاريد. اگر بدانيد اين براى شما بهتر است. و چون نماز گزارده شد، در [روى] زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد، باشد كه شما رستگار گرديد». (جمعه/10-9)
- ↑ . مال و ثروت؛ شاخصی در نظام اقتصادی اسلام
- ↑ . وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا؛ و اموال خود را- كه خداوند آن را وسيله قوام [زندگى] شما قرار داده- به سفيهان مدهيد، و [لى] از [عوايد] آن به ايشان بخورانيد و آنان را پوشاك دهيد؛ و با آنان سخنى پسنديده بگوييد. (نساء/5)
- ↑ .ویکی فقه؛ حکم ثروت اندوزی (قرآن)
- ↑ . قرآن، مبنای آداب و سبک زندگی قرار گیرد؛ترویج زندگی قرآنی در گرو تصحیح رابطه با خداست
- ↑ . قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ؛و گفتند: «ما دارايى و فرزندانمان از همه بيشتر است و ما عذاب نخواهيم شد.» بگو: «پروردگار من است كه روزى را براى هر كس كه بخواهد گشاده يا تنگ مى گرداند؛ ليكن بيشتر مردم نمىدانند.» (سبأ/35 و 36)
- ↑ . ثروتاندوزی، مصرفگرایی، لذتجویی و شهرتپرستی روح مدرنیته را تشکیل میدهند
- ↑ . آیات قرآن در نقطه مقابل ثروتاندوزی قرار دارند
- ↑ . ثروتاندوزی، مصرفگرایی، لذتجویی و شهرتپرستی روح مدرنیته را تشکیل میدهند
- ↑ . فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الْأَدْنى وَ يَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنا وَ إِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَ دَرَسُوا ما فِيهِ وَ الدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ؛ آنگاه بعد از آنان، جانشينانى وارث كتاب [آسمانى] شدند كه متاع اين دنياى پست را مىگيرند و مىگويند: «بخشيده خواهيم شد.» و اگر متاعى مانند آن به ايشان برسد [باز] آن را مىستانند. آيا از آنان پيمان كتاب [آسمانى] گرفته نشده كه جز به حقّ نسبت به خدا سخن نگويند، با اينكه آنچه را كه در آن [كتاب] است آموختهاند؟ و سراى آخرت براى كسانى كه پروا پيشه مىكنند بهتر است. آيا باز تعقّل نمىكنيد؟» (اعراف /169)
- ↑ . سوره همزه و نکوهش زر اندوزان بیتقوا
- ↑ . وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍالَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُیَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ؛ « وای بر هر عیب جوی بدگوی همان که ثروتی فراهم آورده و پی در پی آن را شمرد و ذخیره کرد».
- ↑ . فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ؛ تا كار [دين] شان را ميان خود قطعه قطعه كردند [و] دسته دسته شدند: هر دستهاى به آنچه نزدشان بود، دل خوش كردند». (أنبیاء/53)
- ↑ . وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى؛ «و امّا آنكه بخل ورزيد و خود را بىنياز ديد، و [پاداش] نيكوتر را به دروغ گرفت، بزودى راهِ دشوارى به او خواهيم نمود. و چون هلاك شد، [ديگر] مالِ او به كارش نمىآيد» (ليل /11-8)
- ↑ .طباطبایی، 1374، ج20، ص365؛ مکارم شیرازی، 1374، ج27، ص307؛ شدیدترین تهدیدهای قرآن مخصوص چه کسانی است؟
- ↑ . وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعا وَ كانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالًا وَ أَعَزُّ نَفَرا. كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً؛ و براى آنان، آن دو مرد را مَثَل بزن كه به يكى از آنها دو باغ انگور داديم و پيرامون آن دو [باغ] را با درختان خرما پوشانديم، و ميان آن دو را كشتزارى قرار داديمهر يك از اين دو باغ محصول خود را [به موقع] مىداد و از [صاحبش] چيزى دريغ نمىورزيد، و ميان آن دو [باغ] نهرى روان كرده بوديم. و براى او ميوه فراوان بود. پس به رفيقش- در حالى كه با او گفت و گو مىكرد- گفت: «مال من از تو بيشتر است و از حيث افراد از تو نيرومندترم.» (كهف /32 - 34)
- ↑ . أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى أَ رَأَيْتَ الَّذِي يَنْهى عَبْداً إِذا صَلَّى؛ «همين كه خود را بىنياز پندارد. در حقيقت، بازگشت به سوى پروردگار توست. آيا ديدى آن كس را كه باز مىداشت، بندهاى را آن گاه كه نماز مىگزارد؟»(علق/10-7)
- ↑ . ثروت بدون تربیت؛ عامل گرفتاری انسان در دام غرور
- ↑ . نسخه قرآنی شادمانی مومنانه/ نسبت بین دین، شادی و سرور چیست؟
- ↑ . َوْمَ یُحْمَى عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لأَنفُسِكُمْ فَذُوقُواْ مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ؛ روزى كه آن [گنجينه]ها را در آتش دوزخ بگدازند و پيشانى و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ كنند [و گويند] اين است آنچه براى خود اندوختيد پس [كيفر] آنچه را مىاندوختيد بچشيد» (توبه/۳۵)
- ↑ . منش اقتصادی خديجه كبری(س)؛ الگويی برای تمام اعصار
- ↑ . وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ؛ و چون سورهاى نازل شود كه به خدا ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد كنيد، ثروتمندانشان از تو عذر و اجازه خواهند و گويند: «بگذار كه ما با خانهنشينان باشيم.» (توبه/86)
- ↑ . تجمل گرایی زمینهساز صفات رذیله اخلاقی است
- ↑ . ثبات اقتصادی در جامعه با اعتدال در مصرف محقق میشود
- ↑ رابطه ثروت و قناعت از دید قرآن و روایات چیست؟؛. آثار تلاوت قرآن؛ از بخشش گناهان تا دفع فتنه ها؛مسابقه ثروتاندوزی برای مسئولان اسلامی ناپسند است؛ ویدئوکست | حکم اسلام در جمعآوری ثروت
- ↑ . «مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَیْ لَا یَكُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ چيزهائی را كه خداوند از اهالی اين آباديها به پيغمبرش ارمغان داشته است ، متعلق به خدا و پيغمبر و خويشاوندان ( پيغمبر ) و يتيمان و مستمندان و مسافران در راه مانده میباشد . اين بدان خاطر است كه اموال تنها در ميان اشخاص ثروتمند شما دست بدست نگردد (و نيازمندان از آن محروم نشوند). چيزهائی را كه پيغمبر برای شما (از احكام الهی) آورده است اجراء كنيد و از چيزهائی كه شما را از آن بازداشته است، دست بكشيد. از خدا بترسيد كه خدا عقوبت سختی دارد»(حشر/ ۷)
- ↑ . «مَن ذَا الَّذی یُقرِضُ اللهَ قَرضًا حَسَنًا فَیُضعِفَهُ لَهُ اَضعافًا كَثیرَةً واللهُ یَقبِضُ ویَبصُطُ واِلَیهِ تُرجَعون، کیست که به خدا قرضالحسنهای دهد، (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟ و خداوند است که (روزی بندگان را) محدود یا گسترده میسازد، (و انفاق، هرگز باعث کمبود روزی آنها نمیشود)؛ و به سوی او باز میگردید(و پاداش خود را خواهید گرفت)»(بقره/245)
- ↑ . آیات قرآن در نقطه مقابل ثروتاندوزی قرار دارند؛ مالاندوزی حلال اشکال شرعی ندارد
- ↑ . پيروی از سيره امام علی(ع) در مبارزه با تكاثر؛ راه سعادت جامعه اسلامی
- ↑ . «مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَیْ لَا یَكُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ چيزهائی را كه خداوند از اهالی اين آباديها به پيغمبرش ارمغان داشته است ، متعلق به خدا و پيغمبر و خويشاوندان ( پيغمبر ) و يتيمان و مستمندان و مسافران در راه مانده میباشد . اين بدان خاطر است كه اموال تنها در ميان اشخاص ثروتمند شما دست بدست نگردد (و نيازمندان از آن محروم نشوند). چيزهائی را كه پيغمبر برای شما (از احكام الهی) آورده است اجراء كنيد و از چيزهائی كه شما را از آن بازداشته است، دست بكشيد. از خدا بترسيد كه خدا عقوبت سختی دارد»(حشر/ ۷)
- ↑ . الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ؛ «همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مىدارند و زكات مىدهند و به كارهاى پسنديده وامىدارند، و از كارهاى ناپسند باز مىدارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست». (حج/41)
- ↑ . تاثير زكات بر كاهش ثروتاندوزی و توسعه اقتصادی در جامعه