اصحاب الجنة(صاحبان باغ سوخته)

از قرآن پدیا

اصحاب الجنة؛ صاحبان باغ سوخته که داستانشان در سوره قلم ذکر شده است.

شناسه اسمى اصحاب الجنه

داستان زندگی اصحاب الجنه در سوره قلم از آیه ۱۷ تا ۳۳ آمده ولی نامی از اشخاص آن برده نشده است. اصحاب الجنه صاحبان باغی بسیار سرسبز معروف به رضوان بودند. صاحب باغ که پیرمرد مؤمن و نیکوکاری بود، هر سال هنگام برداشت محصول مقدار مورد نیاز خود را بر می داشت و بقیه را به مستمندان می داد ولی بعد از مرگ او که فرزندانش صاحب باغ شدند، به خاطر نپرداختن حقوق مستمندان خداوند باغ ایشان را نابود کرد. (قلم/ ۲۶ و ۲۷)

زمان حادثه

برخی این حادثه را مربوط به کمی بعد از عروج عیسی و پیش از انتشار مسیحیت دانسته اند.

شناسه رفتاری و روانی اصحاب الجنه

الف) بخل ورزی

صاحبان باغ هنگامی که با محصول فراوان روبه رو شدند، به دلیل بخل و طمع فراوان گفتند ما به محصولات باغ نیازمندیم و می توانیم با برداشت محصول فراوان، هر سال ثروت خود را زیاد کنیم در واقع آنان با این تفکر، از پرداخت حقوق نیازمندان خودداری «اَن لا يدْخُلَنَهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينَ وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِينَ»؛ آنها حرکت کردند، در حالی که آهسته با هم می گفتند: مواظب باشید امروز حتی یک فقیر بر شما وارد نشود. (قلم/۲۵ و ۲۴)

ب) سرکشی و طغیان گری

دیگر ویژگی رفتاری اصحاب الجنه سرکشی و طغیان گری بوده است. آنان وقتی با باغ سوخته روبه رو شدند با خود گفتند: «قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ» وای بر ما که طغیان گر بودیم. (قلم/۳۱)

ج) ظلم و ستمگری

صاحبان باغ به دلیل محروم کردن نیازمندان از حقوقشان، وقتی با باغ سوخته روبه رو شدند، خطاب به یکدیگر گفتند: «قَالُوا سُبْحَانَ رَبَّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ»؛ منزه است پروردگار ما، به یقین ما ظالم بودیم». (قلم/۲۹)

البته در میان صاحبان باغ فرد عاقلی بوده که قرآن درباره او می فرماید: «قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْ لَا تُسَبِّحُونَ»؛ یکی از آنها که از همه عاقل تر بود گفت: آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمی گوید.» (قلم/۲۸) منظور از «أوسطهم»، عاقل ترين و عادل ترین فرد است.

شناسه فکری و عقيدتي اصحاب الجنه

الف) غفلت از یاد خدا

صاحبان باغ از ذکر و یاد خداوند غافل بودند و فقط یکی از آنها که عاقل تر بود، گفت: «آیا به شما نگفتم به یاد خدا باشید و طلب آمرزش کنید و با محروم کردن مستمندان، کفران نعمت نکنید. (قلم/۲۸)

ب) نادیده گرفتن قدرت خداوند

اصحاب الجنه به عوامل مادی توجه داشتند ولی به قدرت و مشیت خداوند اعتقادی نداشتند. بنابراین تصمیم گرفتند تمام میوه های باغ را بچینند، ولی «ان شاء الله» نگفتند. برخی مفسران این کار ایشان را نشانه بی توجهی یا بی اعتقادی به قدرت و مشیت الهی می دانند.

ج) توبه صاحبان باغ

وقتی صاحبان باغ وارد باغ سوخته شدند به گناه خود اعتراف کردند و گفتند: «عَسَى رَبَّنَا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلى رَبَّنا راغبون»؛ امیدواریم پروردگارمان ما را ببخشد و بهتر از آن به جای آن به ما بدهد چرا که ما به او علاقه مندیم. (قلم/۳۲) بنابر روایتی خداوند توبه آنان را پذیرفت و باغی بهتر از آن را به آنان داد.

د) كيفر اصحاب الجنه

خداوند عذاب فراگیری که شامل آتش و صاعقه بود شب هنگام از آسمان فرو فرستاد که موجب شد میوه ها و تمام درختان در آتش بسوزد و سیاه شود، چنان که از آن باغ سرسبز جز مشتی زغال و خاکستر چیزی بر جای نماند.

منابع

این مدخل برگرفته از کتاب اشخاص و گروه ها در قرآن است و مقاله آن هنوز به طور کامل تدوین نیافته است.