آرتور جفری

از قرآن پدیا
آرتور جفری
آرتور جفری

آرتور جفری(Arthur Jeffery) (زاده 18 اکتبر 1892- درگذشت 12 اوت 1959)؛ از خاورشناسان تبشیری و قرآن پژوهان مسیحی که در زمینه زبان های سامی تخصص و تبحر داشت. وی از تخصص زبان شناسی و ترجمه برای مطالعات اسلامی بویژه قرآنی بهره برده است و طبق آن دیدگاه خود را در مورد اسلام و قرآن بیان داشته است. دیدگاه وی در مورد اسلام این است که متأثر از آموزه های مسیحی بوده و حتی با استفاده از روش زبان شناسی تاریخی و فقه اللغه زبان های سامی، ریشه برخی از واژگان قرآن را غیرعربی و برگرفته از زبان های دیگر همانند فارسی کهن، عبری و سریانی دانسته است. وی طبق این دیدگاه، به بررسی آموزه های اسلامی، پیامبرشناسی، موضوعات تطبیقی اسلام و مسیحیت، مفردات قرآن کریم پرداخته و به تألیف آثاری پرداخته است که برخی از آنها عبارتند از: ترجمه کتاب فضائل القرآنِ ابوعبید قاسم ‌بن سلاّم هروی به زبان انگلیسی، تدوین واژگان دخیل(غیر عربی) در قرآن کریم، مقاله ای با عنوان «قرآن به ‌مثابه امر مقدس، مقاله متنی متفاوت از سورۀ فاتحه، چاپ مجموعه‌ای با نام مقدمتان فی علوم القرآن که شامل دو مقدمه از تفسیرالمبانی فی نظم المعانی از مؤلفی ناشناخته در قرن پنجم و مقدمه تفسیر المحرّر الوجیز، تدوین مقالاتی همانند «قرائات ابن‌مِقْسَم»، «قرائات زیدبن علی» و «چند قرائت دیگر زیدبن علی»، تصحیح کتاب المَصاحِف ابوبکر عبداللّه‌بن سلیمان سجستانی.

آشنایی با آرتور جفری

آرتورجفری(Arthur Jeffery) یکی از خاورشناسان، قرآن پژوهان مسیحی و استاد استرالیایی زبان‌های سامی در ۱۸ اکتبر ۱۸۹۲ در ملبورن استرالیا بدنیا آمد. وی از سال ۱۹۲۱ در مدرسه خاورشناسی در قاهره و از سال ۱۹۳۸ تا زمان مرگش در خدمت دانشگاه کلمبیا و اتحادیه حوزه علمیه در شهر نیویورک بود.[۱] حوزه فعالیت وی در بخش مستشرقان تبشیری یا دینی ـ تبشیری جای می گیرد.[۲] وی ابتدا کشیش کلیسای مِتُدیست شد و در دانشگاه مِلبورن به تحصیل پرداخت. خدمت سربازی‌اش را در جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ ۱۹۱8) در هند گذراند و هم‌زمان در آنجا به تدریس در کالج مسیحی شهر مدراس مشغول شد. در سال ۱۹۲۱، مرکز مطالعات زبان وابسته به هیئت تبشیری آمریکایی در قاهره توسعه یافت و با عنوان مدرسه مطالعات شرقی، زیرنظر دانشگاه آمریکایی قاهره، به فعالیت پرداخت. چارلز واتسون، رئیس این دانشگاه، جفری را به همکاری با این نهاد تازه تأسیس دعوت کرد و این امر به اقامت جفری در قاهره انجامید.[۳]

جفری تحصیلات خود را در دانشگاه ادینبورو ادامه داد و در ۱۳۰۸ ش‌/ ۱۹۲۹ موفق به اخذ درجه دکتری شد. وی در ۱۳۱۷ ش‌/ ۱۹۳۸ قاهره را ترک کرد و بقیه عمر خود را در کلمبیا، در سمت رئیس و استاد دانشکده زبان‌های خاورمیانه و خاور نزدیک در دانشگاه کلمبیا، سپری نمود.[۴]

جفری در طول سال های تدریس و تحقیق در این مدرسه، تأثیر بسزایی در شکل‌گیریِ رویکردهای آموزشی ـ تحقیقاتی و نیز طرح های مطالعاتیِ آن داشت و خود فعالانه در تهیۀ منابع تحقیق و تشکیل کتابخانۀ مدرسه سهیم بود. سیاست کلی دانشگاه آمریکایی قاهره و به‌ویژه مدرسۀ مطالعات شرقی این دانشگاه، فراهم آوردن زمینه‌هایی برای گسترش درک متقابل میان اسلام و عرب و ایجاد فضای گفت وگوهای علمی، دینی و فرهنگی میان اندیشمندان و پژوهشگران مسیحی بود و جفری خود نقشی اساسی در برقراری چنین گفت‌و‌گوهایی داشت و این نکته در بسیاری از مطالعات دانشگاهی او منعکس شده است. در همین سالها وی تحصیلات خود را ادامه داد و موفق شد تا در سالهای ۱۹۲۹ و ۱۹۳۸م دو درجۀ دکتری در زبان‌شناسی تاریخی و ادبیات از دانشگاه ادینبرو دریافت کند.در ۱۹۳۸م جفری کرسیِ استادیِ زبانهای خاورمیانه و خاور نزدیک دانشگاه کلمبیا در نیویورک را به دست آورد و بدانجا منتقل شد.او تا پایان حیات در آنجا ماند و هم‌زمان نیز در یکی از مراکز مهم الهیات و نیویورک به‌تحقیق و تدریس اشتغال‌ داشت. وى در 10 مرداد 1338/ 2اوت 1959 در سوث میلفورد، نوا اسکوتیا، کانادا درگذشت.[۵]

حوزه مطالعات قرآنی آرتور جفری

آرتور جفری که در زندگیِ غیر دانشگاهی خود کشیشی معتقد و وابسته به کلیسای متدیست بود، قصد داشت تا با مطالعات موشکافانه در متن قرآن و تاریخِ پیدایش و شکل‌گیریِ اسلام، به مسیحیت خدمت کند و آن را میان اندیشمندان مسلمان رواج دهد. وی گاه در مقالات تحقیقی خود، به صراحت به این اهداف تبلیغی دینی اشاره کرده است. نشریۀ مشهور مسلم وُرد که جفری به عنوان ویراستار با آن همکاری داشت و بخش قابل ملاحظه‌ای از مقـالات خود را در آن منتشر ساخت نیز اساساً به هدف گفت‌وگو با مسلمانان، اما نه برای ایجاد درک و تفاهم متقابل، بلکه به قصد ترویج مسیحیت در سطح اندیشمندان و پژوهشگران مسلمان تأسیس شده بود؛ این نکته، یعنی تبلیغی بودنِ نشریه، تا ۱۹۲۹م / ۱۳۰۸ش به صراحت در صفحۀ عنوان هر دورۀ سالیانۀ آن ذکر می‌شد. غالب همکاران جفری در مدرسۀ مطالعات شرقی قاهره، خود از مبلغان مسیحی و در میان ویراستاران و مؤلفان اصلیِ نشریۀ مُسلِم وُرد‌ بوده‌اند؛ از میان آنان می‌توان به [javascript:void(0) ساموئل م. زوئمر] که سالها سر ویراستاریِ نشریه را به عهده داشت، اشاره کرد.[۶]

وی مطالعاتی در حوزه نسخه‌های خطی خاورمیانه داشته است که در مورد موضوعات قرآنی، سیره پیامبر اسلام‌، رابطه اسلام‌ و مسیحیت‌ و ترجمه متون‌ اسلامی‌ به‌ انگلیسی‌ نیز پژوهش‌هایی را ارائه کرده است. وی به همراه گوتهلف‌ برگشترسر تصمیم به چاپ قرآنی حاوی تمام قرائات موجود گرفت؛ اما با مرگ برگشترسر این تصمیم به سرانجام نرسید. یکی دیگر از آثار وی، ماده‌هایی برای تاریخ متون قرآن است: تدوین‌های قدیمی و لغات خارجی قرآن که رد ۳۱۸ لغت خارجی (غیر عربی) را در قرآن رهگیری کرده‌ است.[۷] از آثار دیگر وی می توان به مقاله ای در خصوص صحت و سقم تاریخیِ وجودِ مکاتباتی میان خلیفۀ اموی، عمر بن عبدالعزیز با امپراتور بیزانس، لئوی سوم دربارۀ مسیحیت و اسلام اشاره کرد که در صورت واقعیت داشتن، از مهم‌ترین وقایع تاریخِ گفتگو میان این دو دین به شمار می‌رود. جفری این مقاله را در ۱۹۴۴م / ۱۳۲۳ش در مجلۀ «مطالعاتِ کلامیِ هاروارد» منتشر ساخت. جفری در این دوره به تدوین مقالاتی همانند «قرائات ابن‌مِقْسَم»، «قرائات زیدبن علی» و «چند قرائت دیگر زیدبن علی» پرداخته و مسئله گردآوری برخی قرائات را بررسی کرده است. علاوه بر این، وی مقاله ای با عنوان «قرآن به ‌مثابه امر مقدس»[۸] منتشر کرد و در این مقاله، دیدگاه قرآن را در خصوص دیگر متون مقدس و وحی‌شده را بررسی می‌کند و اندیشۀ رسالت نبوی در اسلام را مأخوذ از «اهل کتاب» دانسته است. در ادامه این فعالیت‌ها، کتاب المَصاحِف ابوبکر عبداللّه‌بن سلیمان سجستانی[۹] را تصحیح و با مطالبی درباره مَصاحِف کهن مندرج در متون تفسیری، در رساله منابعی برای تاریخ قرآن چاپ کرد. او منابعی را که در بازسازی مصاحف کهن از آن‌ها استفاده نموده، معرفی کرده‌است.

همچنین، وی به بررسی مصحف سمرقند که به مصحفی از عهد عثمان شهرت دارد، پرداخت و موارد اختلاف کتابت این نسخه را با مصحف عثمان برشمرد. از آنجا که از مسائل مورد علاقه خاورشناسان در دوره جفری، گردآوری روایات و اخبار تاریخی مدعی نقصان قرآن بوده است، جفری نیز از جمله افرادی بوده است که در این مورد فعالیت داشته است و کتاب فضائل القرآنِ ابوعبید قاسم‌بن سلاّم هروی اثر وی در این مورد است. جفری با کمک اوتو پرتسل با نسخه خطی این کتاب در کتابخانه برلین آشنا شد و جفری بخشی از این کتاب را با عنوان «بابُ ما رُفِعَ مِنَ الْقُرآن بَعدَ نُزولِه و لَمْ یثْبُت فی المَصاحِفِ» به انگلیسی ترجمه نمود.[۱۰] از آثار دیگر وی در حوزۀ قرآن پژوهی، ترجمۀ انگلیسی او از ۶۴ سورۀ قرآن است که برای نخستین بار در ۱۹۵۸م / ۱۳۳۷ش به چاپ رسید. جفری در ابتدای بسیاری سوره‌ها یا در فواصلی میان متن سوره‌ها، بالغ بر ۳۵۰ یادداشت افزوده است که غالب آنها توضیحاتی مقدماتی دربارۀ نام سوره، مکی یا مدنی بودن آن و شأن نزول یا در مواردی اشاره به محتوای کلی آن است.[۱۱] طی این یادداشت ها جفری تا حد ممکن به ارتباط سوره‌ها با مسائل خاص سیاسی و اجتماعی صدر اسلام اشاره کرده است. مترجم گاه نظرات انتقادی خود را دربارۀ نکته یا نکاتی مربوط به سوره‌ها به این یادداشت ها افزوده است.

ترجمۀ جفری از لحاظ ادبی و زبان‌شناختی مستحکم و خواندنی است؛ اما پندار شخصی او مبنی بر تأثر متن قرآن کریم از منابع مسیحی در ترجمۀ وی انعکاس یافته است؛ چنان که در برگردان کلمۀ «جهنم»، به جای استفاده از واژۀ انگلیسی hell از واژۀ برگرفته از یونانی gehenna استفاده می‌کند که بر پایۀ تحلیل وی در فرهنگ واژه‌های دخیل در قرآن از ریشه‌های سریانی و آرامی برگرفته شده، و در نهایت منشأ مسیحی دارد. وی مقالۀ نسبتاً مفصلی دربارۀ ترجمۀ یوسف علی بر قرآن کریم نگاشته و ضمن ستودن نکات قوت آن، ترجمۀ وی را بیش از آنکه ترجمه‌ای دقیق، نقادانه و مبتنی بر زبان‌شناسی و فقه‌اللغۀ تاریخی بداند، نوعی «ترجمه ـ تفسیرِ» موعظه‌محور دانسته که بیشتر به هدف تبلیغ نگاشته شده است. وی همچنین تقطیع شعرگونۀ آیات در این ترجمه را از لحاظ ادبی نقد کرده است. برخی از انتقادات جفری از ترجمۀ یوسف علی قابل تأمل است، اما خود جفری نیز در آثار و ترجمه‌های خود پیوسته به دقتِ واژشناسانه، زبان‌شناختی و روشمندی تاریخی‌گرا پایبند نبوده است. از دیگر مقالات شایان ذکر جفری در حوزۀ قرآن‌پژوهی باید به تحقیق دربارۀ حروف مقطعۀ قرآن اشاره کرد که در ۱۹۲۴م در نشریۀ مُسلِم وُرد به چاپ رسید. جمع‌آوری این مقالات نوعی سیر تاریخی مطالعۀ تاریخ واژگان و متن قرآن از منظر خاورشناسی متأخر را به دست می‌دهد و جایگاه جفری را در آن میانه مشخص‌تر می‌سازد.

اثر دیگری جفری در حوزۀ علوم قرآنی، مبانی و مقدمات مطالعۀ متن قرآن است که به همراه متن تصحیح شدۀ المصاحف ابن ابی‌داوود در ۱۹۳۷م توسط انتشارات بریل در لیدن منتشر شد. در این اثر اطلاعات موجود از مصاحف غیر متداول قرآنی صحابه و تابعین طبقه‌بندی و مطالعه شده، و جفری سعی کرده است تا تفاوت های مهم‌تر آنان را با مصحف متداول نشان دهد. جفری همواره به مطالعۀ مصاحف غیر متداول علاقه داشته، و مطالعۀ او و مندلسون دربارۀ «مصحف سمرقند» نمودی از این علاقه است؛ تحقیقی که طی سالهای آغازین تدریس او در دانشگاه کلمبیا صورت گرفت و نتیجۀ آن طی مقاله‌ای نسبتاً مفصل در ۱۹۴۳م در «مجلۀ انجمن خاورشناسی آمریکا» به چاپ رسید. این مصحف که زمانی در کتابخانۀ سن پترزبورگ نگهداری می‌شد و در ۱۹۲۳م به سمرقند انتقال یافت و سپس به تاشکند بازگردانده شد، در روایات سلسلۀ نقشبندیه به خلیفۀ سوم عثمان نسبت داده شده است و گویا یکی از مریدان این طریقه آن را از قسطنطنیه برای خواجه عبدالله احرار آورده و به او هدیه کرده بوده است. طبق همان روایات خواجه احرار آن را همراه خود از تاشکند به جامع سمرقند برد و پس از آن، سالها برای زیارت در همان مسجد در معرض دید عموم قرار داشت. در ۱۸۷۰م توجه پژوهشگران به این مصحف جلب شد. جفری و مندلسون در مقالۀ یاد شده به نوع خط، تقسیم‌بندی آیات و سوره‌ها و نیز رسم الخط این مصحف توجه کرده و فهرستی مفصل از اختلافات نگارشی با مصاحف متداول تهیه کرده‌اند. به نظر جفری استفاده از خط کوفی، رسم‌الخط و نیز نبود نقطه و اعراب در این مصحف دلیل بر تعلق آن به سال های آغازین پیدایش اسلام نیست و بیشتر مربوط به گرایش برخی حلقه‌ها به استفاده نکردن از نقطه و اعراب بوده است. به نظر مؤلفان، این مصحف در سدۀ ۳ق/ ۹م به طور احتمالی در کوفه تحریر شده است.[۱۲]

جفری طی مقالۀ کوتاه با عنوان«متنی متفاوت از سورۀ فاتحه» که در ۱۹۳۹م در نشریۀ مسلم ورد منتشر ساخت این سوره را نه جزوی از متن قرآن، بلکه دعایی برای آغاز کتاب (دقیقاً «فاتحه الکتاب») دانسته است و تأکید می‌کند که این نظر تنها از آنِ برخی از خاورشناسان و قرآن‌پژوهان غربی نیست؛ بلکه کسی چون ابوبکر اصم نیز بر همین رأی بوده است. پس از این مقدمات، جفری نسخه‌های متفاوتی از سورۀ فاتحه را بررسی کرده است.[۱۳] در این مقاله، جفری متنی مشابه سوره فاتحه را به نقل از کتاب«تذکرة الائمه محمد باقر بن محمد تقی لاهیجی» با انتساب نادرست آن به محمدباقر مجلسی آورده‌ است که منبع هویت آن به نحو دقیق توسط وی بیان نشده است؛ درصورتی که سستی عبارات این متن عربی کاملاً واضح است و با این وجود، جفری هیچ اشاره‌ای به این مطلب نداشته است.[۱۴] پژوهش دیگر جفری، کتاب واژگان دخیل در قرآن است[۱۵] که با ترجمه فریدون بدره‌ای به چاپ رسیده ‌است.[۱۶]

علاوه بر این ترجمه، در مقاله «بررسی کتاب واژگان دخیل در قرآن آرتور جفری با محوریت واژگان عبری» تألیف محمدرضا آرام و محمد صادق بیاتی صداقت، در سه بخش کتاب واژگان دخیل در قرآن آرتور جفری با محوریت واژگان عبری نقد و بررسی شده است. ابتدا خلاصه‌ای در احوال و آثار علمی آرتور جفری و شخصیت اجتماعی وی ارائه شده و سپس چند ملاحظه کوتاه درباره کتاب او را یادآور گردیده و با سیری کوتاه در آیات مربوط، به بررسی واژه‌های دخیل در قرآن از دیدگاه مفسران و علمای علم لغت پرداخته است. پدیده توارد لغات و اخذ و عاریه زبانی از زبان دیگر به عنوان مقدمه‌ای لازم برای پیگیری موضوع واژگان دخیل است که به همراه ذکر اقوال و دلائل عمده قائلان به وقوع الفاظ اعجمی در قرآن، بخش دیگری از این پژوهش است. در ادامه ضمن بررسی پیشگفتار آرتور جفری که در کتاب خود آورده است، تقسیم‌بندی واژه‌ها توسط آرتور جفری و اعتقاد جفری مبنی بر اخذ بیشتر واژگان از منبع یهودی عبری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.[۱۷]

کتاب واژگان دخیل در قرآن جفری نیز حاصل نگرش خاص خاورشناسان به قرآن است. آنان اغلب با همان رویکرد نقد تاریخی متون مذهبی یهودیت و مسیحیت و با این تلقی که کتب وحیانی در فرآیندی تاریخی تدوین شده‌است، قرآن را بررسی کرده‌اند. در پی چنین رویکردی، این پرسش برای آنان مطرح شده که مطالب موجود در قرآن، اعم از اطلاعات یهودی و مسیحی، روایات عهدین و مطالب مشابه در ادبیات مسیحیت و یهودیت از کجا آمده و تا چه حد متأثر از فرهنگ یهودی یا مسیحی بوده‌است.[۱۸]

جفری در مقدمه مفصّل خود بر این کتاب، سیری از پیدایش این بحث را به همراه آرای عالمان مسلمان در این باره آورده‌است. پژوهش های مشابه خاورشناسان مقدم بر جفری چون مینگانا، هوروویتس و فرانکل از لحاظ گستره و اهمیت، با اثر او قابل قیاس نیستند. کتاب یادشده برای نخستین بار در ۱۹۳۸م در هند منتشر گردید. جالب توجه است که جفری برخی آراء لغت‌شناسان مسلمان به‌ویژه سیوطی را در مورد منشأ غیرعربی واژگان قرآن نقد کرده است. این اثر در نظر نخست اثری در حوزۀ زبان‌شناسی تاریخی و تاریخ متن قرآن است؛ اما به لحاظ محتوای غایی و انگیزه‌ها و نانوشته‌های پسِ متن، در واقع اثری است دربارۀ تاریخ پیدایش و شکل‌گیری واژگان و مفاهیمی که باورهای دینی اسلامی بر آنها استوار شده، و نیز تأکیدی غیر مستقیم بر میزان تأثر اسلام از ادیان و فرهنگ های دینی و اساطیری پیش از خود است.

در واقع، جفری به این نکته توجه داشته که وجود واژهای دخیل در قرآن می‌تواند مباحث کلامی مربوط بـه قدیم بودن قرآن را تحت تأثیر قرار دهد. جدای از اهمیت این اثرِ جفری در حوزه‌های زبان‌شناسی و قرآن‌پژوهی، برخی نتیجه‌گیری های وی در خصوص تقلیل آموزه‌های آغازینِ اسلام به آمیزه‌ای التقاطی از مفاهیم و باورهای دینی و سنتی رایج در شبه‌جزیره، افراطی می‌نماید. ضمن اینکه واضح است که ساختار بیرونیِ هیچ فرهنگ دینی هرگز بر زمینه‌ای کاملاً تهی استوار نبوده است. در واقع، جفری در نتیجه‌گیری های خود در خصوص زمینه‌های شکل‌گیریِ اسلام (به مثابۀ دین)، بیش از حد مقید به دستاوردهای زبان‌شناختی است. البته، این نگرش همساز با فضای غالب خاورشناسی در اواخر سدۀ ۱۹ و اوایل سدۀ ۲۰م است و محققانی چون نولدکه و ولهاوزن نیز اگرچه از زوایا و تأکیداتی دیگر بدان پرداخته اند اما با اساسی مشابه به مسئلۀ ظهور اسلام در شبه‌جزیره نگریسته‌اند.[۱۹]

تمایلات این‌چنینی مؤلف به‌رغم تلاش وی برای بی‌طرفی علمی، گاه در قضاوت های زبان‌شناختی او نیز اثر داشته است. [۲۰] در عین حال، تعیین روش صحیح برای بررسی واژگان دخیل در قرآن ازآن‌رو دارای اهمیت است که راه را بر سوءاستفاده‌هایی همچون ادعای تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه و متون غیرعربی عصر نزول می‌بندد. خاورشناسان با انگیزه‌های گوناگونی به مطالعه این موضوع پرداخته و نگاشته‌های متعددی را در دو سده اخیر به نگارش درآورده‌اند. در این‌ بین، آرتور جفری با کشف ریشه‌های تاریخی، گاه با توجه به اصل ساختاری و گاه کاربرد واژگان به توضیح بیش از ۳۲۰ واژه از واژگان قرآنی پرداخته و مدعی دخیل بودن آن‌ها شده است. مطالعات جفری در این زمینه به آسیب‌هایی روشی مبتلا شده است؛ همچون دخالت دادن برخی پیش‌فرض‌های نادرست، درک نادرست از ویژگی‌های قرآن، تتبع و استقرای ناقص، داوری‌های حدسی و غیر عالمانه که به اظهارنظرهای وی جهت‌دهی داده و منجر به برخی قضاوت‌ها و برداشت‌های نادرست در تعیین مصداق واژگان دخیل و چرایی کاربرد آن‌ها در قرآن شده است.[۲۱]

علاوه بر این، جفری در حوزه تحقیق متون کهن اسلامی، علاوه بر کتاب المصاحف، مقدمه تفسیر المبانی فی نظم المعانی[۲۲] را که ابومحمد حامد بن احمد بن جعفر بن بسطام طَحیری است، همراه با مقدمه تفسیر ابن‌عَطیه المحرّر الوجیز در مجموعه‌ای با نام مقدمتان فی علوم القرآن[۲۳] به چاپ رساند.[۲۴] البته، وی مؤلف تفسیر المبانی را فردی اندلسی دانسته است؛ در حالی‌که مؤلف این اثر از علمای کَرّامی نیشابور و به طور احتمالی، ابومحمد حامد بن احمد بن جعفر بن بسطام طَحیری بوده‌است. این کتاب مورد توجه برخی قرآن ‌پژوهان غربی بوده ‌است و حتی قبل از چاپ، نولدکه و شاگردانش از نسخه خطی آن برای تألیف تاریخ قرآن استفاده کرده‌اند. عبداللّه اسماعیل صاوی با تصحیح برخی اشکالات جفری، این کتاب را در ۱۳۵۱ ش‌/ ۱۹۷۲ به چاپ رساند. برخی از پژوهش های وی نیز در کتاب خاستگاه‌های قرآن نوشته فردی با نام مستعار ابن‌وراق آمده ‌است.

از دیگر مقالات قرآنی جفری «وضع فعلی مطالعات قرآنی»، «قرآن به مثابه کتاب آسمانی»، «تاریخ متن قرآن» و دو مقاله درباره تفسیر الهدایه و العرفان فی تفسیر القرآن بالقرآن، نوشته عالم مصری، محمد ابوزید است. جفری در حوزه مطالعات سیره، چند مقاله درباره زندگانی پیامبر با عناوین «آیا محمد (ص) از کودکی پیامبر بود؟»، «تأملی در تاریخی بودن پیامبر اسلام» و «مسیحیان در مکه» و همچنین، کتابی با نام «اسلام، محمد و دین او» نوشته‌ است که برای نخستین بار در ۱۹۵۸م در نیویورک منتشر شد. این اثر گزیده‌ای از متون اسلامی است که به قصد معرفی مقدماتی اسلام برای استفادۀ دانشجویان و پژوهشگران رشته‌های مطالعات ادیان و اسلام‌شناسی تدوین شده است. وی درباره رابطه اسلام و مسیحیت سه مقاله نوشت با عناوینِ «کتاب گرگوری تاتئو بر ضد مسلمانان»، «مجموعه‌ای از کتابها و جزوات نقد مسیحیت مورد استفاده مسلمانان قاهره» و «ادبیات نقد مسیحیت» در حوزه ترجمه متون، وی ترجمه کتاب شجرة الکون ابن‌عربی را در دو مقاله به چاپ رساند که بعدها متن کامل این ترجمه در ۱۳۴۱ش‌/۱۹۶۲ در لاهور به صورت کتاب منتشر شد. کتاب مهم وی در این حوزه گزیده‌ای درباره اسلام است که مجموعه ‌ای متنوع از فرهنگ و معارف اسلامی شامل قرآن، حدیث، فقه، سیره، کلام و تصوف است. در سال‌های اخیر، برخی از مقالات جفری تجدید چاپ شده‌است. رودی پارت در کتاب قرآن که حاوی مقالات قرآنی خاورشناسان است، مقاله «پیشرفت در مطالعه قرآن» وی را به چاپ رسانده‌است.[۲۵] علاوه بر این، مقاله‌های‌ آیه (Aya)، آزر (Azar)، ایوب‌ (Ayyub) و عصا ( (Asaاز دیگر مواردی است که در این بخش می توان از آنها یاد کرد. [۲۶]

شایان ذکر است که در ۱۹۹۸م / ۱۳۳۷ش برخی از مقالات و مطالعات جفری دربارۀ تاریخ متن قرآن که عمدتاً برای نخستین بار در نشریۀ مسلم ورد به چاپ رسیده بودند، مجدداً در مجموعه مقالاتی با عنوان خاستگاه های قرآن مقالاتی کلاسیک دربارۀ کتاب مقدس اسلام با تدوین و ویرایش یک پژوهشگر سکولار پاکستانی‌تبار ساکن غرب که خود را در آثارش با کنیۀ مستعار ابن وراق معرفی می‌کند، به چاپ رسیده است. علاوه بر این، مقاله «پیشرفت‌ در مطالعه قرآن‌» جفری‌ نیز در همین کتاب به‌ چاپ‌ رسیده است .برخی‌ از پژوهش‌های‌ وی‌ نیز در کتاب‌ «خاستگاه‌های‌ قرآن‌» نوشته فردی‌ با نام‌ مستعار ابن‌وراق‌ آمده‌ است‌.[۲۷]

دیدگاه آرتور جفری در مورد آموزه های اسلامی

یکی از دیدگاه های جفری در مورد آموزه های اسلامی این است که این آموزه ها از اعتقادات و آموزه‌های مسیحی تأثیر پذیرفته است. وی در این خصوص نیز نظر تکراری خود را به‌کار می‌گیرد و اندیشۀ ظهور نجات‌بخشی به نام محمد المهدی (ع) را واکنش مسلمانان برای جبران کم‌رنگی نقش اسلام در مقابل مسیحیت در روایات مربوط به آخرالزمان قلمداد می‌کند. چکیده‌ای از اندیشه‌ها و رویکردهای آغازینِ وی در این خصوص را می‌توان در مقاله‌ به چاپ رسیده با عنوان «التقاط در اسلام» در ۱۹۲۲م در نشریۀ مسلم وُرد جست‌وجو کرد.[۲۸] وی این دیدگاه را در مقاله نزول [بازگشت] عیسى (ع) در آخرت شناسی دین محمد در دورۀ تدریس و تحقیق در دانشگاه کلمبیا و در مقاله مسیحیان در مکه چاپ شده در سال ۱۹۲۹م در نشریۀ مسلم وُرد منعکس کرده است. در مقاله مسیحیان در مکه گزارشی از سفرهای دانشمندان و جهانگردان مسیحی به مکه و دریافت آنان از فضای دینی و فرهنگی شهر ارائه داده است. وی در این مقاله، عرفان اسلامی را کاملاً التقاطی دانسته و آموزه‌های جوهری آن مانند وحدت وجود و اتحاد عاقل و معقول و محب و محبوب را ناشی از تأثیرات و دانتۀ هندویی و فلسفۀ عرفانی نوافلاطونیان دانسته و اصالتی درونی برای صورت اسلامی این تعلیمات قائل نشده است. جفری در این بررسی ها تمایز اساسی میان اگزوتریسم (ساختار بیرونی) و ازوتریسم (سازوکار و محرک درونی حیات دینی و معنوی) را در ساختار ادیان ابراهیمی کاملاً نادیده گرفته است.[۲۹]

تمایل جفری به جستجوی شخصیت تاریخی پیامبر گرامی اسلام (ص) از میان تصاویر اسطوره‌ای متعدد و پیچیده ‌ای که در منابع مختلف اسلامی یافت می‌شوند، در واقع نمودی از گرایش بیش از حد او به واقعی انگاشتن «تاریخ» در مقابل «اسطوره» است، آنچه می‌توان نوعی «اسطوره زدایی علمی» نامید؛ پدیده‌ای که البته در نیمۀ اول قرن ۲۰م رویکرد غالب مطالعات دانشگاهی گسترده‌ای بود که در شاخه‌های متفاوت معارف بشری صورت می‌گرفت و جفری نیز هم در مقام زبان‌شناس و هم به عنوان متخصص تاریخ ادیان‌ سامی ازنمایندگان سرسخت‌ و سخت‌گیر این رویکرد محسوب می‌شود. مقالۀ او با عنوان «جست و جو برای محمد [ص] تاریخی» که در ۱۹۲۶م در نشریۀ مسلم ورد به چاپ رسید، نمونۀ بارز دیگری از این رویکرد به دست می‌دهد.

جفری در این مقاله «اسطوره» را با «افسانه» یکسان می‌انگارد و اسطوره پردازی های پیرامون شخصیت رسول اکرم (ص) توسط غالب مفسران، محدثان، مورخان و عرفای مسلمان را اساساً، متأثر از نوع نگاه کلام و ادبیات مسیحی به مقولۀ پیامبر نجات بخش می‌پندارد.جفری به عنوان کشیشی مسیحی به «معنویت» اسلامی اعتقادی نداشت و اسلام را حتى از روزهای آغازینِ آن بیشتر چون نظامی سیاسی ـ اجتماعی درک می‌کرد تا یک دین؛ وی نوع نگاه اسلام به مفاهیم امت و حکومت را متأثر از تمدن های کهن خاورمیانه چون سومر می‌دانست. آراء وی در این خصوص در مقالۀ اهمیت سیاسی اسلام انعکاس یافته است. قطعه‌های بسیاری از ترجمه‌های جفری از آیات قرآن، احادیث یا آثار کهن دانشمندان اسلامی مانند احیاء علوم الدین غزالی در سرتاسر این اثر یافت می‌شود. [۳۰]

ترجمۀ کامل رسالۀ شجرة الکون ابن عربی از دیگر آثار شایان ذکر آرتور جفری است که طی دو شمارۀ پیاپی در نشریۀ پژوهشی است به چاپ رسید. مقدمۀ نسبتاً مفصل جفری بر این ترجمه، درآمدی بر مطالعه‌ای تطبیقی دربارۀ مفهوم لوگوس کلمه در تعالیم الهیاتی و فلسفی ادیان مختلف است، ادیانی که با طرق و تأکیدات متفاوت، بنیان‌گذاران خود را به مثابۀ تشخص «کلمۀ نیمه ازلیِ مقدم بر خلقت» در نظر می‌گیرند. جفری تعالیمِ ادیانی را مورد توجه قرار داده است که به عنوان همسایگان فرهنگی جهان اسلام می‌توانسته‌اند بر صورت‌بندی برخی از آراء متکلمان، فلاسفه و عارفان مسلمان تأثیرگذار بوده باشند. در حقیقت علتِ اصلیِ توجه جفری به رسالۀ شجرة الکون، رویکردِ خاص ابن عربی به تشخص روحانی حضرت محمد (ص) در این اثر بوده است. جفری به نقل از شیخ مصطفى مراغی مصری اشاره می‌کند که یکی از دلیلهایی که سبب می‌شود تا مسیحیان اروپایی درک درستی از اندیشۀ مسلمانان نداشته باشند، توجه نکردن به اهمیت و جایگاه شخص رسول اکرم (ص) نزد آنان و غفلت از تعالیم کلامی و عرفانی مربوط به این مبحث نزد اندیشمندان مسلمان است.

جفری توجه تعالیم ادیان و سنتهای عرفانی مختلف به لوگوس به مثابۀ «کلمۀ نیمه ازلیِ مقدم بر خلقت»، «نور»، «صانع مخلوقات» و «انسان کامل» را در نظر گرفته، و سپس بر همین پایه و با نظر به این مقدمات، بر اهمیت و جایگاه این رسالۀ ابن عربی در صورت‌بندی تعالیم فلسفی ـ عرفانی اسلامی در خصوص شخص حضرت محمد (ص) تأکید کرده است. بنا بر غالب این آموزه‌ها، آن حضرت در هیئت سماوی خود، حقیقت و نور مقدم بر خلقت، واسطۀ فعل الهی برای خلق عالم و «انسان کامل» است. جفری بر تأثیرپذیریِ مستقیم عناصر و جنبه‌هایی از این تعالیم از منـابع یهودی ـ مسیحی، مزدایی، نو افلاطونی، هرمسی، گنوستیک و مانوی اشاره می‌کند و به هیچ‌وجه آنها را منبعث از تعالیم راستین اسلامی یا متن قرآن نمی‌داند.[۳۱]

توجه جفری به شخصیت رسول اکرم (ص) در آثار دیگر او نیز منعکس است که از آن میان می‌توان به مقالۀ او با عنوان آیا محمد [ص] از کودکی پیامبر بود؟ اشاره کرد. وی در این مقاله جانب‌دارانه سعی دارد تا با کنار هم گذاشتن برخی روایات ثابت کند که حضرت محمد (ص) پیش از بعثت نه تنها از حنفای ابراهیمی نبوده؛ بلکه چون بسیاری از مکیان موحد هم نبوده، و به آداب و رسوم دورۀ جاهلی مقید بوده است. وی بر آن است که اصرار مسلمانان بر موحد بودنِ رسول اکرم (ص) پیش از اسلام ناشی از نوعی حس رقابت با روایات مسیحی و بودایی دربارۀ شخصیت های عیسى (ع) و بودا پیش از رسالتشان بوده است؛ اما نکتۀ جالب توجه اینجاست که او در پایان مقاله تأکید می‌کند که وی با این کار قصد دارد تا شخصیت واقعی و تاریخی حضرت محمد (ص) را از میان هاله‌های مبهم اساطیری باز یابد و احیاء کند به رغم دانش وسیع جفری در حوزۀ زبان‌شناسیِ سامی و تسلط بر جنبه‌هایی از تاریخ پیچیدۀ حیات اجتماعی، فرهنگی و دینی منطقۀ خاورمیانه، به خصوص شبه جزیرۀ عربستان، محدودیت درک او در خصوص آنچه می‌توان آن را «بینش اسطوره‌ای» نامید، در عمدۀ آثار او مشهود است.[۳۲]

دیدگاه آرتور جفری در مورد آموزه های قرآنی

آرتور جفری از جمله کسانی بوده است که در مورد واژگان قرآنی پژوهش به عمل آورده است. وی در کتاب واژه‌های دخيل در قرآن كريم مقدمه‌ای تحقیقی و نسبتاً طولانی دربارۀ زمینه‌های فرهنگی و دینیِ شبه‌جزیره در آستانۀ شکل‌گیریِ اسلام و نیز تاریخ عقاید و مجادلات علما و اربابِ لغتِ مسلمانان دربارۀ واژگان اصالتاً غیر عربی دخیل در متن قرآن به تحریر درآورده است.[۳۳] در این اثر ۳۲0 واژه بررسی شده اند که به صورت مدخل های پشت سر هم و به ترتیب الفبای عربی مرتب شده‌اند. این واژه ها با روش زبان‌شناسی تاریخی و ارزیابی با استفاده از دانش فقه‌اللغۀ زبان های سامی و نیز دانش وسیع او دربارۀ تواریخ و فرهنگ های مربوط به متون قرآن، عهدین و آپوکریفا مورد موشکافی شده است. در خلال بررسی واژگان به ۵۶ زبان و لهجه اشاره شده و در بررسی واژگان نیز همواره اهمِ آراء لغت‌شناسان مسلمان و خاور شناسانِ پیش از جفری مورد نظر بوده است.[۳۴]

برای نمونه، جفری تحقیقات و توجه ویژه ای در مورد واژه «الله» بیان داشته است که دانشمندان غربي به طور تقریبی، متّفق القول هستند كه سر منشأ اين واژه را بايد در يكي از دين‌هاي كهن جستجو كرد. دائرة المعارف اسلامي كه به زبان انگليسي تدوين شده نيز از احتمال آرامي بودن واژه فوق سخن گفته اند و اصالت سرياني يا عبري براي لفظ جلاله در نظر گرفته اند؛ در صورتی که تحقیقات بيشتر دانشمندان مسلمان که قائل به وجود مبدأ اوليه يا منشأ اشتقاق آن در زبان و لغت عربي بوده اند و وجود منشأ غيرعربي را براي آن نپذيرفته اند.[۳۵] واژه دیگر که جفری، اصالت آن را غیر عربی می داند، واژه «استبرق» است که ريشه‌ی آن را پارسی می‌داند كه واكه‌ «ك» در استبرك پارسی ميانه به «قـ» گوهريده و در تازی به ريخت «استبرق» در آمده‌است.[۳۶] ابراهیم به معنای پدر مهربان و کلمه حواریون مشتق از حواریا (واژه‌ای حبشی) به معنای رسول و فرستاده نیز از جمله نمونه های واژه های غیرعربی در قرآن بیان شده است.[۳۷]

منابع

ایکنا

دانشنامه پژوهه؛ ابراهیم در منایع اسلامی

دانشنامه جهان اسلام؛ جفری آرتور

دانشنامه حوزه

دائره المعارف اسلامی؛ جفری

ویکی پدیا

ویکی شیعه؛ تفسیر قرآن

ویکی فقه

ویکی نور

ارجاعات

  1. . ویکی پدیا؛ ویکی نور
  2. . نرم‌افزار «قرآن و مستشرقان» در مشهد تولید شد؛ جنگ جهانی باورهای مطلق‌نگر مستشرقان به قرآن را فرو ریخت.
  3. . ویکی پدیا؛ قرآن پژوهی های معاصر غربی از مناهج تا نتایج
  4. . ویکی فقه
  5. . دائره المعارف اسلامی؛ جفری
  6. . دائره المعارف اسلامی؛ جفری
  7. . ویکی فقه
  8. . مطالعات قرآنی در غرب؛ وامدار مطالعات کتاب مقدس
  9. . دانشنامه حوزه.
  10. . ویکی فقه.
  11. . دائره المعارف اسلامی؛ جفری
  12. . دائره المعارف اسلامی؛ جفری
  13. . دائره المعارف اسلامی؛ جفری
  14. . ویکی پدیا
  15. . انتشار كتاب «درآمدی بر واژه‌های دخيل در قرآن»
  16. . «فرقه اسماعيليه» مجدداً به بازار كتاب آمد.
  17. . دوفصلنامه قرآن‌پژوهي خاورشناسان به ایستگاه ۲۴ رسید
  18. . دائره¬المعارف اسلامی؛ جفری
  19. . دائره¬المعارف اسلامی؛ جفری
  20. .ویکی پدیا؛ ویکی فقه؛ اسلام‌پژوهی روحانيان مسيحی با انگيزه مسيحی كردن مسلمانان بوده است
  21. . دوفصلنامه قرآن‌پژوهی خاورشناسان در ایستگاه ۳۱
  22. . ویکی شیعه؛ تفسیر قرآن
  23. . دانشنامه حوزه؛ عطف تفاسیر غربی درباره قرآن از شکل جدلی به پژوهشی؛نخستين تحقيقات غربی درباره اسلام با تصحيح متون همراه بوده است
  24. . انقلاب اسلامی و ارتقای پايان‌نامه و رساله‌های دانشگاهی در حوزه ادبيات قرآنی؛ دائره المعارف اسلامی؛ جفری؛ عطف تفاسیر غربی درباره قرآن از شکل جدلی به پژوهشی؛ ۲۵ رمضان؛ سالروز درگذشت «ابن عطيه»، محدث و مفسر بزرگ اندلسی
  25. .ویکی پدیا؛ ویکی فقه
  26. . ویکی نور؛ ویکی فقه
  27. . ویکی فقه؛ دانشنامه جهان اسلام؛ جفری آرتور
  28. . دائره¬المعارف اسلامی؛ جفری
  29. . دائره¬المعارف اسلامی؛ جفری
  30. . دائره¬المعارف اسلامی؛ جفری
  31. دائره المعارف اسلامی؛ جفری
  32. . دائره¬المعارف اسلامی؛ جفری
  33. . فرهنگ اسلامی جاذبه آموختن زبان فارسی را دوچندان كرد
  34. . «ایزوتسو» و طرحی نو در قرآن‌پژوهی معاصر
  35. . نقد و بررسی دیدگاه اشتقاق لفظ جلاله‌ از زبان‌های غیرعربی
  36. . واژه‌های كليدی سوره هل اتی در وبلاگ «چشمه سلسبيل»؛ ريشه‌يابی واژه‌های پارسی قرآن؛ بيگانگان مشتاقانه‌تر به پژوهش‌های قرآنی پرداخته ‌اند؛ ريشه‌يابی واژه‌های پارسی قرآن در وبلاگ «آريو برزن»؛ واژگان فارسی به كار رفته در قرآن از نگاه وبلاگستان
  37. .دانشنامه پژوهه؛ ابراهیم در منایع اسلامی