پرش به محتوا

تخته (مترادف): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۴: خط ۲۴:


=== «زُبر» ===
=== «زُبر» ===
الزُّبْرَة: تكّه بزرگى از آهن، جمع آن- زُبَر- خداى تعالى گويد: (آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ- 96/ كهف) گفته‏اند- الزُّبْرَة مِنَ الشَّعَر- كه جمعش- زُبُر- است يعنى دسته موى (يال شير نر و هر حيوان نرينه‏اى) كه بطور استعاره به هر چيز جدا شده هم گفته مى‏شود.
در آيه: (فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ‏ زُبُراً- 53/ مؤمنون) يعنى از يكديگر بريدند و گروهها و احزاب مختلفى شدند.
زَبَرْتُ‏ الكتابَ: نامه و كتاب را با خط درشت نوشتم.
زَبُور: هم، هر كتابى است كه خطّش و نوشته‏اش درشت باشد و نام- زَبُور- ويژه كتابى است كه بر داود عليه السلام نازل شده است، در آيات: (وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً- 55/ اسراء) و (وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ- 105/ انبياء) كه با ضمّه حرف (ز) يعنى (زُبُور) هم خوانده شده، در آن صورت (زُبُور) جمع- زَبُور- خواهد بود، چنانكه جمع ظريف- ظروف است و يا اينكه- زُبُور- جمع- زِبْر- با كسره حرف (ز) است و- زِبْر- مصدرى است كه جمعش- زُبُر- و هر نوشته‏اى مثل كتاب را به آن ناميدند و سپس به- زُبُر- جمع بسته شده مثل كُتُب كه جمع- كِتَاب- است.
گفته شده بلكه- زَبُور- هر كتابى است از ميان كتب الهى كه آگاهى بر آن مشكل باشد، در آيات:
(وَ إِنَّهُ لَفِي‏ زُبُرِ الْأَوَّلِينَ‏- 196/ شعراء) و (وَ الزُّبُرِ وَ الْكِتابِ الْمُنِيرِ- 184/ آل عمران) و (أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ- 43/ قمر).
عدّه‏اى از علماء گفته‏اند: زَبُور اسمى است براى كتابى كه محتوايش به‏ حكمت‏هاى عقلانى محصور باشد بدون اينكه احكام شرعى داشته باشد (مثل صحيفه سجّاديه منسوب به امام على بن حسين عليه السلام كه چون احكام شرعى در آن نيست آن را- زبور آل محمّد- ناميده‏اند). ولى:
واژه كتاب (قرآن) به آن چيزى گفته مى‏شود كه متضمّن و در برگيرنده احكام شرعى و حكمت‏هاى عقلى باشد و چيزى كه بر اين معنى دلالت مى‏كند اينست كه زبور داود عليه السلام هيچ چيز از احكام را در بر ندارد.
زِئْبُر الثوب: خز و پرز و ضخامت جامه و لباس كه معروف است (و نيز كيسه ضخيم پارچه‏اى بنام پلنگ پوش يا لباس نمدين كه از پشم شتر درست مى‏كنند).
أَزْبَرُ: هر چيز ضخيم و پر پشت و با يال و كوپال و از اين معنى عبارت هَاجَ‏ زَبْرُؤُه‏: در باره كسى است كه خشمگين مى‏شود.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 136-135</ref>


=== «الواح» ===
=== «الواح» ===
لَوْح‏ از- الواح كشتى گرفته شده، چوبهاى پهن كشتى در آيه گفت:
وَ حَمَلْناهُ عَلى‏ ذاتِ‏ أَلْواحٍ‏ وَ دُسُرٍ- القمر/ 13).
در مورد حضرت نوح و كشتى محكم اساس اوست. و هم چنين هر چوب پهنى و هر چيزى كه بر او مينويسند- لوح- ناميده شده يعنى صفحه.
فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ- البروج/ 22).
معنى لوح محفوظ و كيفيت آن بر ما پوشيده است، مگر آنچه را كه از اخبار براى ما روايت شده است كه لوح محفوظ به- نامه و كتاب- تعبير شده است در آيه گفت:
إِنَّ ذلِكَ فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ- 5 و 6/ حج).
لُوح‏ به ضمه و اشباع حرف لام بر وزن نوح- بمعنى تشنگى است- دَابَّةٌ مِلْوَاحٌ‏- حيوانى كه زود تشنه ميشود و نيز بمعنى جو و هواى ميان آسمان و زمين گروه زيادى لوح در معنى عطش را با فتحه لام ميخوانند و در معنى هوا با ضمه حرف لام اما غير از ضمه جائز نيست.
- لَوَّحَهُ‏ الحرُّ- گرما رنگش را تغيير داده و- لَاحَ‏ الحرُّ لَوْحاً- تشنگى ظاهر شده مثل لمح و لَاحَ‏ البرق- برق درخشيد- أَلَاحَ‏- وقتى است كه گرما شدت كند و- أَلَاحَ‏ بسيفه- با شمشيرش به او اشاره كرد.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 170-169</ref>


== ارجاعات ==
== ارجاعات ==
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
ویراستار
۸٬۵۱۰

ویرایش