دیوانسالاران، مدیران، ویراستار
۴٬۸۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<div style="text-align:justify">↵' به '') |
Parsaeiyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
قرآن كریم دین را یكی از فطریات انسان میداند و مردم را به پاسخگویی به این نیاز درونی فرا میخواند: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ؛ پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ ، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند». (روم/ 30).<ref>[https://tabriz.iqna.ir/fa/news/3752825/%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 دین از منظر قرآن]</ref> بر اساس این آیه انسان از کودکی خداشناس است و دین در فطرت او شکل گرفته است. <ref>[https://shahrekord.iqna.ir/fa/news/1407850/%D8%AA%D8%AD%D9%85%DB%8C%D9%84-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B9-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA تحمیل دین به فرزندان، از موانع تربیت دینی است]</ref> | قرآن كریم دین را یكی از فطریات انسان میداند و مردم را به پاسخگویی به این نیاز درونی فرا میخواند: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ؛ پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ ، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند». (روم/ 30).<ref>[https://tabriz.iqna.ir/fa/news/3752825/%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 دین از منظر قرآن]</ref> بر اساس این آیه انسان از کودکی خداشناس است و دین در فطرت او شکل گرفته است. <ref>[https://shahrekord.iqna.ir/fa/news/1407850/%D8%AA%D8%AD%D9%85%DB%8C%D9%84-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B9-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA تحمیل دین به فرزندان، از موانع تربیت دینی است]</ref> | ||
== | == راههای دعوت به دین == | ||
در آیه 125 سوره مبارکه نحل، خداوند متعال برخی از راه¬های دعوت به دین را ذکر است. طبق این آیه راه¬های دعوت به دین عبارتند از: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [ شيوهاى ] كه نيكوتر است مجادله نماى . در حقيقت، پروردگار تو به [ حال ] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر، و او به [ حال ] راهيافتگان [ نيز ] داناتر است» .(نحل/ 125).<ref>[https://iqna.ir/fa/news/4071012/%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 دعوت دینی و تبلیغ دین در قرآن]</ref> روشهای دیگری که خداوند در قرآن از آنها یاد میکند «انذار» و «تبشیر» است؛ یعنی خداوند متعال، پیامبر(ص) را منذر «هشداردهنده نسبت به عواقب گناه» و مبشر «بشارتدهنده به سعادت انسان» مینامد. سؤال مهمی اینجا مطرح می¬شود و آن جایگاه استفاده از زور در دعوت دین است. برای پاسخ به این پرسش، محکمترین و اولین سند خود قرآن است. خداوند در آیه 21 و 22 سوره غاشیه میفرماید: «فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ؛ پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهندهاى بر آنان تسلطى ندارى»(غاشیه/ 21-22). «انّما» از ادات حصر است؛ یعنی تو فقط تذکردهندهای. این «فقط» یک جنبه اثباتی دارد و یک جنبه سلبی دارد. جنبه اثباتیاش این است که تذکر بده. جنبه سلبیاش این است که غیر از تذکر کاری نکن. اگر بنا بود همه هدایت شوند خداوند این کار را میکرد. وقتی خداوند این کار را نکرده است انبیا هم نباید چنین هدفی داشته باشند. «وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ؛ و اگر خدا مىخواست قطعاً آنان را بر هدايت گِرد مىآورد ، پس زنهار از نادانان مباش» (أنعام/ 35). هدایت موکول به اختیار انسان است. اصل این است که حقیقت به مردم برسد. وقتی هدایت ابلاغ شد کار پیامبر(ص) تمام است. آنگاه نوبت به انسان میرسد که یا این هدایت را بپذیرد یا نپذیرد. آیه ۱۹ سوره مزمل میفرماید: «إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً؛ قطعاً اين [ آيات ] اندرزى است ، تا هر كه بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد» (مزمل/، 19). <ref>[https://iqna.ir/fa/news/3761953/%D8%AA%D8%A3%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D9%87%DB%8C%D8%B2-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D8%AF%DB%8C%D9%86 تأکید قرآن بر پرهیز از اجبار مردم به پذیرش دین]</ref> | در آیه 125 سوره مبارکه نحل، خداوند متعال برخی از راه¬های دعوت به دین را ذکر است. طبق این آیه راه¬های دعوت به دین عبارتند از: «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ؛ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [ شيوهاى ] كه نيكوتر است مجادله نماى . در حقيقت، پروردگار تو به [ حال ] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر، و او به [ حال ] راهيافتگان [ نيز ] داناتر است» .(نحل/ 125).<ref>[https://iqna.ir/fa/news/4071012/%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%AA%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%BA-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 دعوت دینی و تبلیغ دین در قرآن]</ref> روشهای دیگری که خداوند در قرآن از آنها یاد میکند «انذار» و «تبشیر» است؛ یعنی خداوند متعال، پیامبر(ص) را منذر «هشداردهنده نسبت به عواقب گناه» و مبشر «بشارتدهنده به سعادت انسان» مینامد. سؤال مهمی اینجا مطرح می¬شود و آن جایگاه استفاده از زور در دعوت دین است. برای پاسخ به این پرسش، محکمترین و اولین سند خود قرآن است. خداوند در آیه 21 و 22 سوره غاشیه میفرماید: «فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ؛ پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهندهاى بر آنان تسلطى ندارى»(غاشیه/ 21-22). «انّما» از ادات حصر است؛ یعنی تو فقط تذکردهندهای. این «فقط» یک جنبه اثباتی دارد و یک جنبه سلبی دارد. جنبه اثباتیاش این است که تذکر بده. جنبه سلبیاش این است که غیر از تذکر کاری نکن. اگر بنا بود همه هدایت شوند خداوند این کار را میکرد. وقتی خداوند این کار را نکرده است انبیا هم نباید چنین هدفی داشته باشند. «وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ؛ و اگر خدا مىخواست قطعاً آنان را بر هدايت گِرد مىآورد ، پس زنهار از نادانان مباش» (أنعام/ 35). هدایت موکول به اختیار انسان است. اصل این است که حقیقت به مردم برسد. وقتی هدایت ابلاغ شد کار پیامبر(ص) تمام است. آنگاه نوبت به انسان میرسد که یا این هدایت را بپذیرد یا نپذیرد. آیه ۱۹ سوره مزمل میفرماید: «إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلاً؛ قطعاً اين [ آيات ] اندرزى است ، تا هر كه بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد» (مزمل/، 19). <ref>[https://iqna.ir/fa/news/3761953/%D8%AA%D8%A3%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D9%BE%D8%B1%D9%87%DB%8C%D8%B2-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AC%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D8%AF%DB%8C%D9%86 تأکید قرآن بر پرهیز از اجبار مردم به پذیرش دین]</ref> | ||