قاع (ریشه)

ریشه «قوع» (qāˁ)؛ زمین هموار، شن‌زار. این واژه دو بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

قاع: فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً. فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً طه: 105 و 106. قاع بمعنى زمين هموار است كه كوه و جنگل در آن نباشد (قاموس).

وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ‏ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً نور: 39. قيعة چنانكه در قاموس و اقرب و مجمع گفته جمع قاع است ولى آن ظاهرا در آيه مفرد است در كشّاف گفته قيعه بمعنى قاع و يا جمع قاع است‏ (قاموس قرآن، ج‏6، ص: 44).

ساخت‌های صرفی در قرآن

قاع (اسم. جمع: قیعَۀ): 2 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن قاع قاع قاع قاع بمعنى زمين هموار است كه كوه و جنگل در آن نباشد قاموس قرآن، ج‏6، ص: 44
آفروآسیایی *ḳaʕḥ- (?) قعح earth, sand زمین، شن و ماسه
سامی *ḳaʕ- قع earth زمین
مهری ḳāʕ قَاع
حرصوصی ḳā قَ 'land, ground' "زمین"
عربی ḳāʕ- (ḳwʕ) قَاع- (قوع) 'plaine, terrain plat; terraine bas où l'eau demeure stagnante' زمین دشت و هموار؛ زمین پست که در آن آب راکد باقی می ماند BK 2 835

منابع

قوع (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2