فوت (ریشه)

ریشه «فوت» (FWT)؛ رفتن، از دست رفتن، دور شدن. این ریشه 5 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

فوت: از دست رفتن. راغب گفته فوت دور شدن چيزى است كه درك آن ناممكن باشد وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ‏ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ‏ سباء: 51. ايكاش ببينى آنگاه كه بفزع (مرگ) افتادند و فوت از گرفتارى نيست و گرفته شدند از مكان نزديك يعنى: آنگاه قدرت كنار شدن از عذاب و گرفتارى را ندارند.

لِكَيْلا تَحْزَنُوا عَلى‏ ما فاتَكُمْ‏ وَ لا ما أَصابَكُمْ‏ آل عمران: 153. تا غمگين نباشيد بر آنچه از دستتان رفته و نه بمصيبتى كه بشما رسيده است.

(تفاوت) الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى‏ فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ‏ تَفاوُتٍ‏ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى‏ مِنْ فُطُورٍ ملك: 3. تفاوت بمعنى تباعد دو چيز و از دست دادن همديگر است (قاموس قرآن، ج5، ص206).

ساخت‌های صرفی در قرآن

فاتَ (فعل مجرد): 3 بار

فَوت (اسم): 1 بار

تَفاوُت (مصدر باب تفاعل): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن فاتَ فاتَ فاتَ فوت: از دست رفتن قاموس قرآن، ج‏5، ص: 206
آفروآسیایی *fat-/*fit- فت move حرکت
سامی *pVwVt- فوت 'pass, go (of time)' "عبور، گذر  (زمان)
عربی fwt فوت

منابع

فوت (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2