فرج (ریشه)

ریشه «فرج» (FRǦ)؛ شکاف، باز شدن؛ شرمگاه زن و مرد. این ریشه 9 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

فرج: شكاف. وَ إِذَا السَّماءُ فُرِجَتْ‏ مرسلات: 9. آنگاه كه آسمان شكافته شود مثل‏ إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ‏ انشقاق: 1. جمع آن فروج است‏ أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ‏ فُرُوجٍ‏ ق: 6. يعنى آيا نگاه نكردند كه آسمانرا بالاى آنها چگونه ساختيم و زينت داديم كه شكافهائى ندارد (تا معيوبش كند).

وَ الَّذِينَ هُمْ‏ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُونَ‏ مؤمنون: 5. وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ‏ فُرُوجَهُنَ‏ نور: 31. فرج عبارت است از مخرج بول و غائط در زن و مرد. حفظ فرج در زن و مرد ظاهرا آنست كه آنرا از ناظر محرّم بپوشد (قاموس قرآن، ج5، ص157).

ساخت‌های صرفی در قرآن

فَرجَ (فعل مجرد. مجهول): 1 بار

فَرج (اسم): 8 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن فَرجَ فَرجَ فَرجَ فرج: شكاف قاموس قرآن، ج‏5، ص: 156
آفروآسیایی
سامی *pVrig- فرج 'open, enlarge, separate' "باز کردن، بزرگ کردن، جدا کردن"
عربی frg فرج

منابع

فرج (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2