عضد (ریشه)
ریشه «عضد» (ˁḌD)؛ بازو، یاور. این ریشه 2 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
عضد: (بفتح عين و ضم ضاد) ما بين آرنج تا شانه چنانكه ذراع از آرنج است تا سرانگشتان. عضد بطور استعاره به يار و كمك گفته ميشود وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً كهف: 51. من گمراه كنندگانرا يار و مدد نگرفتهام.
در آيه سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَ نَجْعَلُ لَكُما سُلْطاناً قصص: 35. مراد آنست كه دست تو را با برادرت قوى ميكنيم يعنى او را يار و شريك تو ميگردانيم (قاموس قرآن، ج5، ص13).
ساختهای صرفی در قرآن
عَضُد (اسم): 2 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | عَضُد | عَضُد | عَضُد | عضد: ما بين آرنج تا شانه چنانكه ذراع از آرنج است تا سرانگشتان | قاموس قرآن، ج5، ص: 13 | |
آفروآسیایی | *ʕVĉ̣Vd- | عضد | hand, arm | دست، بازو | ||
سامی | *ʕa/iṣ̂Vd- | عضد | 'arm' | "بازو" | ||
جبالی | ʕíz_́ɛ́d | عِ9ِ́د | 'upper arm' | "بازوی بالا" | JJ 21 | |
عربی | ʕaḍ(u/i)d- | عَض(ُ/ِ)د | BK 2 279 |