ظلل (سایه)

ریشه «ظلل» (ẒLL)؛ سایه. این ریشه 24 بار در قرآن کریم بدین معنا آمده است.

معنای لغوی

ظِل: (بكسر ظاء) سايه. گفته‏اند: آن از فى‏ء اعم است گويند: ظِلُ‏ اللَّيْلِ. ظِلُ‏ الجنة هر موضعيكه آفتاب بدان نرسيده ظلّ گويند. ولى فى‏ء فقط بمحلى گفته ميشود كه آفتاب از آن بر گشته.

«فَسَقى‏ لَهُما ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى‏ الظِّلِ‏» قصص: 24. براى آندو آب كشيد سپس بسايه بر گشت. جمع آن ظلال است (بكسر ظاء) «وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ‏ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها» انسان: 14.

ظل ظليل: يعنى زندگى لذّت بخش در مجمع فرموده براى مبالغه شى‏ء را بمثل لفظش توصيف ميكنند مثل: يوم ايوم. ليل اليل، داهية دهياء. «لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ نُدْخِلُهُمْ‏ ظِلًّا ظَلِيلًا» نساء: 57. ظليل به تنهائى بمعنى سايه‏دار است (قاموس قرآن، ج4، ص268).

ساخت‌های صرفی در قرآن

ظَلَّلَ (فعل باب تفعیل): 2 بار

ظَلیل (صفت فعیل): 2 بار

ظِلّ (اسم): 14 بار

ظُلَّة (اسم): 6 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن ظَلَّلَ ظَلَّلَ ظَلَّلَ ظِل: سايه قاموس قرآن، ج‏4، ص: 268
آفروآسیایی *č̣al-/*č̣il- ظل shadow سایه
سامی *t_̣il(l)- ظل 'shadow' 'سایه'
اکدی ṣillu صِللُ
اگاریتی ẓl ظل
عبری ṣel صِل
آرامی ṭull- طُلل-
گعز ṣelālāt صِلَلَت
جبالی ẓelel ظِلِل
عربی ẓill- ظِلل-

منابع

ظلل (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2