صمم (ریشه)

ریشه «صمم» (ṢMM)؛ کر، ناشنوا. این ریشه 15 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

صمم: اصل صمّ (بر وزن فلس) بمعنى سدّ و بستن است. «صَمَ‏ الْقَارُورَةَ: سَدَّهَا» صمم (بر وزن فرس) فقدان حسّ شنوائى است (بسته شدن شنوائى).

اصمّ بقول طبرسى كر مادر زاد است. از قول ديگران بر ميايد كه بمعنى مطلق كر است خواه مادر زاد باشد يا نه‏ «مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى‏ وَ الْأَصَمِ‏ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ» هود: 24. يعنى حكايت آندو فريق حكايت كور و كر مادر زاد و بينا و شنواست (قاموس قرآن، ج4، ص153).

ساخت‌های صرفی در قرآن

صَمَّ (فعل مجرد): 2 بار

اَصَمّ (صفت مشبهه، جمع: صُمّ): 12 بار

اَصَمَّ (فعل باب افعال): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن صَمَّ صَمَّ صَمَّ کر و ناشنوا بودن- صمم: اصل صمّ بمعنى سدّ و بستن است قاموس قرآن، ج‏4، ص: 153
آفروآسیایی
سامی *ṣmm {} *c̣mm صمم to be deaf ناشنوا بودن
عبری PB ṣummīm, ṣummām صُممِم\ صُممَم 'a person whose auricles are a shapeless mass' "کسی که گوش هایش توده ای بی شکل است" [Ja 1268]
سریانی ṣammā صَممَ 'surdus mutus' کر و لال [Brock 631]
گعز ṣamma, ṣamama (-ǝ- < *-i- or *-u-) صَممَ\ صَمَمَ 'to be deaf, dumb, not understand', taṣamama 'to keep silent, not listen, not answer' «کر و لال بودن، نفهمیدن»، "سکوت کردن، گوش نکردن، پاسخ ندادن" [LGz 557-8]
عربی ṣmm (-a-) صمم (-َ-) 'être sourd; boucher (un flacon, etc.); être bouché, obstrué (se dit du canal de l'ouie)' ناشنوا بودن؛ مسدود شدن (کانال شنوایی) [BK 1 1366]

منابع

صمم (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2