صلو (ریشه)

ریشه «صلو» (ṢLW)؛ صلاه، نماز، دعا. این ریشه در این معنا، 98 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

صلوة: توجّه و انعطاف. در الميزان ذيل آيه 43 سوره احزاب فرموده: معنى جامع صلوة چنانكه از موارد استعمال آن بدست ميايد انعطاف است، باختلاف نسبت متفاوت ميشود.

در قرآن مجيد گاهى بمعنى دعا آمده مثل‏ «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِ‏ عَلَيْهِمْ إِنَ‏ صَلاتَكَ‏ سَكَنٌ لَهُمْ» توبه: 103. از اموالشان زكوة بگير. تو آنها را بدان وسيله پاك و پاكيزه ميكنى و وقت زكات گرفتن بر آنها دعا كن كه دعاى تو براى آنها آرامش است.

«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ‏ يُصَلُّونَ‏ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً» احزاب: 56. يعنى: خدا و فرشتگانش بر پيغمبر صلوات ميفرستند و او را ثنا ميگويند و تعظيمش ميكنند، يا خدا بر او رحمت ميكند و ملائكه دعا و استغفار. اى اهل ايمان شما هم بر او صلوات بفرستيد و از خدا رحمت بخواهيد و سلام كنيد (قاموس قرآن، ج4، ص148).

ساخت‌های صرفی در قرآن

صَلوة (اسم): 81 بار

صَلَوات (اسم، جمع): 1 بار

صَلَّیَ1 (فعل باب تفعیل): 12 بار

مُصَلِّی (اسم فاعل، باب تفعیل): 3 بار

مُصَلَّی (اسم مفعول، باب تفعیل): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن صَلوة صَلوة صَلوة صلوة: توجّه و انعطاف قاموس قرآن، ج‏4، ص: 146
آفروآسیایی *ʔVc̣al- ءصل rope; attach طناب؛ بستن و ضمیمه کردن
آفروآسیایی *c̣aʔal-/*c̣awal- صءل jump پرش *c̣aʔal-/*c̣awal-
آفروآسیایی
سامی *ʔ/wVṣVl- ءصل 'join' 1, 'attach' 2 'پیوستن' 1، 'پیوست' 2
سامی *ṣVwVl- صول 'rush at, jump at' 1, 'jump in fright' 2 «یورش بر، پرش بر سر» 1، «پرش در وحشت» 2
سامی *ṣll ~ *ṣwl صلل 'to float over deep waters' شناور شدن بر فراز آبهای عمیق 2 صل: شناوری؟ - صل: پیوستن
اگاریتی mṣlt مصلت 'fountain' (acc. to Gibson; 'tintineo' «فواره» (مطابق با گیبسون؛

tintineo

acc. to DLU 298)
عبری ʔṣl 2 ءصل
عبری ṣll صلل 'to sink' , mǝṣūlā 'the deep (sea), the depth (of the Nile)' «غرق شدن» «عمیق (دریا)، عمق (نیل)» HAL 1027

(ibid. 623)

آرامی یهودی mǝṣūlā مصُلَ 'deep' "عمیق"
آرامی جدید NSyr. miṣwāl- مِصوَل- 'basin for washing seeds' لگن برای شستشوی دانه ها
گعز ṣal(l)ala صَل(ل)َلَ 'to float upon, come to the surface, swim' شناور شدن، به سطح آمدن، شنا کردن (LGz 555)
جبالی ṣell 2 صِلل
عربی wṣl 1 وصل
عربی ṣwl صول
عربی miṣwāl- مِصوَل- 'basin for washing seeds' لگن برای شستشوی دانه ها


سه ریشه مجزا «صل»: 1- پیوستن. 2- یورش. 3- شناوری. کدام یک ریشه صلاۀ است؟

منابع

صلو (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2