صلصل (ریشه)

ریشه «صلصل» (ṢLṢL)؛ صلصال، گِل پیوسته و آمیخته. این ریشه 4 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

صلصال: اين كلمه چهار بار در قرآن مجيد آمده است و همه در خصوص خلقت انسان: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ‏ صَلْصالٍ‏ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‏ ... إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ‏ صَلْصالٍ‏ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‏ ... قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ‏ صَلْصالٍ‏ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» حجر: 26، 28، 33. «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ‏ صَلْصالٍ‏ كَالْفَخَّارِ» رحمن: 14.

صلصال را گل خشك گفته‏اند راغب گويد: «الطين الجافّ» طبرسى فرموده: «الطين اليابس» و بقولى بمعنى گل بدبو است. و اصل آن از «صَلَ‏ اللَّحْمُ» گوشت بدبو گرديد مى‏باشد. صحاح گويد: آن گل خالص آميخته بخاك است كه چون بخشكد (وقت دست زدن) صدا ميدهد و چون آنرا بپزند فخّار گويند (قاموس قرآن، ج4، ص146).

ساخت‌های صرفی در قرآن

صَلصال (اسم): 4 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن صَلصال صَلصال صَلصال صلصال: اين كلمه چهار بار در قرآن مجيد آمده است و همه در خصوص خلقت انسان: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ‏ صَلْصالٍ‏ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‏ قاموس قرآن، ج‏4، ص: 146
آفروآسیایی *ʔVc̣al- ءصل rope; attach طناب؛ بستن و ضمیمه کردن
آفروآسیایی
آفروآسیایی *c̣ul- صل pour, drip ریختن، چکه کردن 2 صل: گِل پیوسته
سامی *ʔ/wVṣVl- ءصل 'join' 1, 'attach' 2 'پیوستن' 1، 'پیوست' 2
سامی *waṣil- {} *wac̣il- وصل joint, articulation مفصل
سامی *mVṣul- مصل 'drip' "چکیدن"
فنیقی yṣlt یصلت 'joint (anat.)' مفصل [T 128]
عبری ʔṣl 2 ءصل
عبری ʔaṣṣīl ءَصصِل 'joint, armpit' "مفصل، زیر بغل" [KB 81]
آرامی یهودی ʔṣyl ءصیل 'elbow' 'آرنج' [Sok 72]
سریانی yaṣṣīlā یَصصِلَ 'cubitus' آرنج [Brock 306]
مندایی yaṣila یَصِلَ 'elbow, articulatiоn' "آرنج، مفصل بندی" [DM 186]
عربی wṣl 1 وصل
عربی wuṣl-, pl. ʔawṣāl- وُصل-\  ءَوصَل- 'articulation, jointure' مفصل [BK 2 1549].
عربی mṣl مصل


دو بن «صل»: 1- پیوستن. 2- ریختن. صلصال از کدام یک است؟ گِل پیوسته، یا گِل ریخته؟

منابع

صلصل (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2