شید (ریشه)

ریشه «شید» (ŠYD)؛ محکم کردن، شیار کردن؟، این ریشه دو بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

شيد: بفتح (ش) گچ كارى كردن. بالا بردن. و آن بكسر (ش) گچ و نحو آن است (اقرب) «وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ» حج: 45. يعنى اى بسا چاه كهنه بى آببر و اى بسا قصر بلند يا گچ كارى شده‏ «أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ‏ مُشَيَّدَةٍ» نساء: 78. راغب گويد: «شيّد قواعده» يعنى پايه‏هاى آنرا محكم كرد گوئى با گچ بنا كرده. بروج مشيّده يعنى برجهاى محكم يا مرتفع (قاموس قرآن، ج4، ص94).

ساخت‌های صرفی در قرآن

مَشید (اسم مفعول): 1 بار

مُشَیَّدَة (اسم مفعول، باب تفعیل): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن مَشید مَشید مَشید شيد: بفتح (ش) گچ كارى كردن قاموس قرآن، ج‏4، ص: 94
آفروآسیایی *ĉdd ~ *ĉdʔ/*ĉʔd شدد to hoe (border-furrows); measure/survey and apportion field-plots بیل زدن (شیارهای مرزی)؛ اندازه گیری/بررسی و تقسیم قواره های مزرعه
آفروآسیایی *sad- سد rope طناب
آفروآسیایی
سامی *ŝdd ~ *ŝʔd شدد to hoe border-furrows; to measure a field, distribute plots بیل زدن (شیارهای مرزی)؛ اندازه گیری یک مزرعه، توزیع کردن قواره های مزرعه
سامی *ma-šad- م 'bast cord' "بند ناف"
سامی *ŝid-/*ŝud- شد 'squeeze' 1, 'load, put on' 2 "فشرده کردن" 1، "بار کردن، پوشیدن" 2
اکدی šadādu شَدَدُ 'to measure, survey a field' OAkk. on "اندازه گیری، بررسی یک میدان" (CAD š1, 27; AHw, 1121)
عبری ŝdd (pi.) شدد () 'to harrow, plough border-furrows', pB. ŝad 'furrow' «خراب کردن، شیارهای مرزی را شخم زدن» (HAL, 1306);

(Ja., 1523)

آرامی یهودی sdd (pa.) سدد (فَ.) 'to plough' شخم زدن (HAL, 1306)
جبالی ŝedd 2 شِدد
عربی masad- مَسَد-
عربی šdd شدد


دو ریشه احتمالی: شد (شیار زدن)، یا شد (طناب، محکم کردن) ؟

منابع

شید (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2