شیخ (ریشه)

ریشه «شیخ» (ŠYH̬)؛ شیخ، مرد بزرگ، پیرمرد. این واژه 4 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

شيخ: پير. بقولى از چهل سالگى و بقولى از پنجاه و بقولى از پنجاه و يك تا آخر عمر است و بقولى تا هشتاد است (اقرب) «يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَيْخاً كَبِيراً» يوسف: 78. جمع آن در قرآن شيوخ آمده‏ «ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً» غافر: 67 (قاموس قرآن، ج4، ص94).

ساخت‌های صرفی در قرآن

شَیخ (اسم): 4 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن شَیخ شَیخ شَیخ شيخ: پير قاموس قرآن، ج‏4، ص: 94
آفروآسیایی
سامی *ŝVyVḫ- شیخ 'to grow (in size or age)' رشد کردن (در اندازه یا سن)
اکدی šâḫu (šiāḫum) شَخُ (شَِخُم) 'to grow (in size or age)' SB, šīḫu 'tall, high, stately' رشد کردن (در اندازه یا سن)' «بلند، بلندمرتبه، باشکوه» CAD š1 106.

š2 418.

ibid. š2 418

مهری ŝōḫ شُخ 'big' (m. only) 'big, old, oldest, senior' (šayḫ 'chief' < Arab.) "بزرگ" (فقط مذکر) «بزرگ، پیر، مسن‌ترین، ارشد». شیخ: "رئیس" < عربی.) JM 391
حرصوصی ŝōḫ شُخ 'big' (m. only) "بزرگ"
عربی šyḫ شیخ 'ê. vieillard, devenir vieux', šayḫ- 'vieillard; ancien, sheikh' پیرمرد، پیر شدن، پیرمرد; قدیم، شیخ BK 1 1296

منابع

شیخ (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2