عفو (گذشت)
ریشه «عفو» (ˁFW)؛ گذشت، ازاله و زدودن. این ریشه در این معنا 33 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
عفو: گذشت. بخشودن گناه. راغب گفته: عفو بمعنى قصد گرفتن چيزى است گويند: «عَفاهُ وَ اعْتَفاهُ» او را قصد كرد براى اخذ آنچه نزد اوست.
راغب عفو از ذنب را قصد ازاله گناه گفته است بنظر او تقرير عَفَا اللَّهُ عَنْكَ توبه: 43. اين است: «قَصَدَ اللَّهُ إِزَالَةَ الذَّنْبِ عَنْكَ».
بهر حال معنى معمول آن همان گذشت و بخشودن و ناديده گرفتن است مثل عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ مائده: 95.
وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ آل عمران: 134. و چون پيوسته در قرآن با «عن» متعدّى شده حتما بايد آنرا گذشت و چشم پوشى معنى كرد (قاموس قرآن، ج5، ص19-20).
ساختهای صرفی در قرآن
عَفَوَ (فعل مجرد): 27 بار
عافی (اسم فاعل): 1 بار
عَفُوّ (صفت فعول): 5 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | عَفَوَ | عَفَوَ | عَفَوَ | عفو: گذشت | قاموس قرآن، ج5، ص: 19 | |
آفروآسیایی | ||||||
سامی | *ʕāpiy- | عفی | 'heal, cure' 1, 'health' 2 | "شفا، درمان" 1، "سلامت" 2 | ||
مهری | ʔafyēt 2 | ءَفیِت | ||||
حرصوصی | ʔafyet 2 | ءَفیِت | ||||
عربی | ʕfw 1, ʕāfiy-at- 2 | عفو \ عَفِی-َت- |