تمم (ریشه)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۴ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ریشه «تمم» (TMM)؛ کامل کردن، به‌پایان رساندن. این ریشه جمعا 22 بار در آیات قرآنی آمده است.

معنای لغوی

تمام: بآخر رسيدن. وَ أَتْمَمْتُ‏ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي‏ (مائده: 3). وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ‏ يُتِمَ‏ الرَّضاعَةَ (بقره:233). ثُمَّ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ‏ تَماماً عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَ تَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ ... (انعام: 154). پس بموسى كتاب داديم براى آخر رسيدن و تمام شدن بر آنكه نيكو كارى كرد و براى تفصيل هر چيز (قاموس قرآن، ج1، ص284).

ساخت‌های صرفی در قرآن

تَمَّ (فعل مجرد): 4 بار

تَمام (اسم): 1 بار

اَتَمَّ (فعل باب افعال): 16 بار

مُتِمّ (اسم فاعل، باب افعال): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن تَمَّ تَمَّ تَمَّ تمام: بآخر رسيدن قاموس قرآن، ج‏1، ص: 284
آفروآسیایی *tVm- تم all, whole همه، کل
سامی *tmm تمم (to be) completed تکمیل شده (شدن)
اگاریتی tm تم 'completo' "کامل"
فنیقی tm تم 'finished, completed' "تمام شده، کامل شده"
عبری tmm تمم 'to be completed, finished' "تکمیل شدن، تمام شدن"
سریانی pa. tammem فَ. تَممِم 'to make complete' "کامل کردن"
مندایی tmm تمم 'to be, become, remain, stay' "بودن، شدن، ماندن"
عربی tmm تمم 'to be complete, accomplished' "کامل بودن، کامل شدن"

منابع

تمم (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2