ریشه «دفع» (DFˁ)؛ کنار زدن، حمایت کردن، پرداخت کردن. این ریشه و مشتقات و ساخت‌هایش، جمعا 10 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

دفع: دادن. كنار كردن. حمايت نمودن. دفع چون با «الى» متعدى شود بمعنى دادن است مثل‏ «فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ ...» نساء: 6 و چون با «عن» متعدى شود بمعنى حمايت و يارى آيد نحو «إِنَّ اللَّهَ‏ يُدافِعُ‏ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا» حج: 38 خدا از مؤمنين حتما دفاع و حمايت ميكند، مفاعله در آيه ظاهرا براى مبالغه است. و چون بنفسه متعدى شود بمعنى كنار و دور كردن آيد مثل‏ «ادْفَعْ‏ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ، السَّيِّئَةَ» مؤمنون: 96 سيّئة مفعول «ادفع» است يعنى بدى را با طريق نيكو دفع كن (قاموس قرآن، ج2، ص350).

ساخت‌های صرفی در قرآن

دَفَعَ (فعل مجرد): 5 بار

دَفع (اسم): 2 بار

دافِع (اسم فاعل): 2 بار

دافَعَ (فعل باب مفاعله): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن دَفَعَ دَفَعَ دَفَعَ دفع: دادن قاموس قرآن، ج‏2، ص: 350
آفروآسیایی *dup- دف push فشار دادن دف
سامی *dVp- دف 'push' 'فشار دادن' دف
عبری dpy دفی
مهری dōfa دُفَ
حرصوصی dōfa دُفَ

منابع

دفع (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2