سلب کردن چیزی از کسی (مترادف): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مترادفات قرآنی سلب کردن چیزی از کسی== مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «سلب»، «غصب»، «نال»، «خطف». ==مترادفات «سلب کردن چیزی از کسی» در قرآن== {| class="wikitable" |+ !واژه !مشاهده ریشه شناسی واژه !مشاهده مشتقات واژه !نمونه آیات |- |سلب |سلب (ریشه)|ر...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۳: خط ۱۳:
|[[سلب (ریشه)|ریشه سلب]]
|[[سلب (ریشه)|ریشه سلب]]
|[[سلب (واژگان)|مشتقات سلب]]
|[[سلب (واژگان)|مشتقات سلب]]
|
|{{AFRAME|Surah=22|Ayah=73}}
|-
|-
|غصب
|غصب
|[[غصب (ریشه)|ریشه غصب]]
|[[غصب (ریشه)|ریشه غصب]]
|[[غصب (واژگان)|مشتقات غصب]]
|[[غصب (واژگان)|مشتقات غصب]]
|
|{{AFRAME|Surah=18|Ayah=79}}
|-
|-
|نال
|نال
|[[نیل (ریشه)|ریشه نیل]]
|[[نیل (ریشه)|ریشه نیل]]
|[[نیل (واژگان)|مشتقات نیل]]
|[[نیل (واژگان)|مشتقات نیل]]
|
|{{AFRAME|Surah=33|Ayah=25}}
|-
|-
|خطف
|خطف
|[[خطف (ریشه)|ریشه خطف]]
|[[خطف (ریشه)|ریشه خطف]]
|[[خطف (واژگان)|مشتقات خطف]]
|[[خطف (واژگان)|مشتقات خطف]]
|
|{{AFRAME|Surah=2|Ayah=20}}
|}
|}


==معانی مترادفات قرآنی سلب کردن چیزی از کسی==
==معانی مترادفات قرآنی سلب کردن چیزی از کسی==


=== «سلب» ===
===«سلب»===
السلب‏ چيزى را با زور از ديگرى گرفتن و بركندن.


=== «غصب» ===
خداى تعالى گويد: (و إن‏ يسلبهم‏ الذباب شيئا لا يستنقذوه منه‏ 73/ حج) السليب‏:


=== «نال» ===
مردى كه متاعش گرفته شده و همچنين شترى كه نوزادش گرفته شده.


=== «خطف» ===
سلب‏ همان مسلوب است و به پوست كنده شده از درخت هم سلب گويند.
 
سلب در شعر شاعر كه مى‏گويد:فى‏ السلب‏ السود و فى الأمساح. يعنى: در لباسها و در پوستهاى سياه كه گفته‏اند همان جامه سياهى است كه مصيبت‏ديده‏ها مى‏پوشند، گويى كه آن لباس به خاطر اينكه لباسهاى قبلى را دور كرده- سلب- ناميده شده.
 
تسلبت‏ المرأة: مثل- أحدت المرأة- است يعنى آن زن در سوگ شوهرش سياه‏ پوشيد.
 
أساليب‏: فنون گوناگون.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 240-239</ref>
 
===«غصب»===
غصب: گرفتن چيزى بنا حق.
 
«غصبه‏ غصبا: اخذه قهرا و ظلما» و كان وراءهم ملك يأخذ كل سفينة غصبا كهف: 79. در پس آنها شاهى بود كه هر كشتى را بنا حق ميگرفت.
 
اين كلمه فقط يكبار در كلام الله مجيد آمده است.<ref>قاموس قرآن، ج‏5، ص: 102</ref>
 
===«نال»===
نيل‏ يعنى چيزى كه انسان با دستش آنرا دريافت ميكند و ميگيرد.
 
در آيه گفت: لن‏ تنالوا البر- آل عمران/ 92 و و لا ينالون‏ من عدو نيلا- التوبه/ 120 و لم‏ ينالوا خيرا- الاحزاب/ 25<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 411</ref>
 
===«خطف»===
الخطف‏ و الاختطاف‏- يعنى ربودن چيزى با شتاب و سرعت، فعلش- خطف‏ يخطف‏ و خطف‏ يخطف‏ است كه بهر دو صورت خوانده شده و (از باب تعب و ضرب).
 
خداى تعالى گويد: إلا من خطف‏ الخطفة- 10/ صافات) وصف شياطين است كه استراق سمع مى‏كنند.
 
و فتخطفه الطير أو تهوي به الريح‏- 31/ حج) (يعنى گوئى كه از چنگال باز شكارى گريخته، يا باد او را سرنگون كرده) و آيه‏ يكاد البرق يخطف أبصارهم‏- 20/ بقره) و يتخطف‏ الناس من حولهم‏- 67/ عنكبوت) يعنى كشته و غارت مى‏شوند.
 
الخطاف‏- پرستو است كه گوئى با سرعت پروازش چيزى را ربوده، و مى‏برد. و همچنين‏ خطاف‏- آهن سر كجى است (چنگك) كه دلو را از چاه به سرعت بر مى‏كشد و نيز آهنى كه محور چرخ چاه روى آن قرار دارد گوئى كه آنرا مى‏ربايد و جمع مى‏كند. جمع آن‏ خطاطيف‏ است، باز مخطف‏ باز شكارى كه بسرعت شكار را مى‏گيرد.
 
خطيف‏- با چالاكى و سرعت رفتن، و شتافتن.
 
أخطف‏ الحشا- مرد ميان باريك، مختطفه‏- مرد لاغر و درون ناپيدا گوئى كه وجودش از لاغرى ناپيدا است.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏1، ص: 611</ref>


==ارجاعات==
==ارجاعات==
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
ویراستار
۹٬۰۷۷

ویرایش