وصد (مُؤصَدۀ)

ریشه «وصد» (WṢD)؛ مُؤصدَۀ، بسته، محصور، در تنگنا. این ریشه در این معنا دو بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

وصد: هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ. عَلَيْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ بلد: 20. وصد بمعنى بافتن، و ثبوت آمده است «وَصَدَ الثّوب: نسجه» و گويند «وَصَدَ الشّى‏ء» يعنى ثابت شد «وَصَدَ بالمكان» يعنى در مكان مقيم شد. ايصاد را بستن در و نيز در تنگنا قرار دادن گفته‏اند راغب گويد: «أَوْصَدْتُ‏ الباب و آصَدْتُهُ‏: اغلقته و احكمته» شايد مراد از نار مؤصده پيوسته بودن آتش باشد يعنى درش بسته شده ديگر نجاتى از آن نيست يعنى: آنها اهل شومى و شقاوتند براى آنهاست آتشى در بسته (قاموس قرآن، ج7، ص221).

ساخت‌های صرفی در قرآن

مُؤصَدَة (اسم مفعول، باب افعال): 2 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن مُؤصَدَة مُؤصَدَة مُؤصَدَة بستن در- وصد بمعنى بافتن، و ثبوت آمده است قاموس قرآن، ج‏7، ص: 221
آفروآسیایی *c̣awad-/*c̣ayad- صود hunt شکار 2 سد = صد (منع)
سامی *ṣVwad/*ṣVyad- صود 'hunt (v.), take, catch' 1, 'fish' 2 «شکار کردن، گرفتن» 1، «ماهی» 2 2 سد = صد (منع)
اکدی ṣâdu صَدُ
اگاریتی ṣd صد
عبری ṣwd صود
مهری c̣ayd 2 صَید
جبالی c̣od 2 صُد
حرصوصی ṣayd 2 صَید
سقطری ṣode 2 صُدِ
عربی ṣyd صید


داده های اشتباه و مشکوک

احتمال ارتباط وصد با صد/سد (بستن)؟؟

نگاه کنید: سدد (ریشه)، صدد (سد).

منابع

وصد (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2