هلک (ریشه)
ریشه «هلک» (HLK)؛ رفتن، از بین رفتن، هلاک شدن. این ریشه 68 بار در قرآن کریم بهکار رفته است.
معنای لغوی
هلك: هلاك در اصل بمعنى ضايع شدن و تباه گشتن است. چنانكه طبرسى ذيل وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ بقره: 195. گفته و اضافه كرده: آن بودن چيزى است بطوريكه دانسته نيست كجا است. در اقرب الموارد گفته: بكار نميرود مگر در مرگ بد. از راغب نيز استفاده ميشود كه ذمّ در آن منظور است و آن عنقريب بررسى خواهد شد.
مَهْلِك: (بر وزن مغرب) مصدر ميمى است بمعنى هلاكت. وَ جَعَلْنا لِمَهْلِكِهِمْ مَوْعِداً كهف: 59. براى هلاكت آنان و عدهاى قرار داديم. ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِكَ أَهْلِهِ نمل: 49. سپس بولى و جانشين او ميگوئيم: ما شاهد مرگ خانواده او نبوديم و از مرگ آنها بىخبريم.
تَهْلُكَة: بقولى مصدر است بمعنى هلاك و بقولى هر چيزى است كه عاقبتش هلاكت باشد در كلام عرب مصدرى بر وزن تفعله (مضموم اللام) نيست مگر اين مصدر (مجمع) در صحاح نقل كرده تهلكه از نوادر مصدرها و بر غير قياس است. وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ بقره: 195. در راه خدا مال خرج كنيد و خودتان را بهلاكت نياندازيد و نيكى كنيد كه خدا نيكو- كاران را دوست ميدارد (قاموس قرآن، ج7، ص159).
ساختهای صرفی در قرآن
هَلَکَ (فعل مجرد): 5 بار
اَهلَکَ (فعل باب افعال): 51 بار
هالِک (اسم فاعل): 2 بار
مَهلِک (اسم مکان): 2 بار
تَهلُکَة (مصدر): 1 بار
مُهلِک (اسم فاعل، باب افعال): 6 بار
مُهلَک (اسم مفعول، باب افعال): 1 بار
ریشهشناسی
زبان | لفظ | لفظ با آوانویسی عربی | معنای انگلیسی | معنای فارسی | توضیح | منبع |
قرآن | هَلَکَ | هَلَکَ | هَلَکَ | هلك: هلاك در اصل بمعنى ضايع شدن و تباه گشتن است | قاموس قرآن، ج7، ص: 159 | |
آفروآسیایی | *hVlak- (?) | هلک | رفتن، راندن | |||
سامی | *hVlVk- | هلک | 'come' 1, 'go' 2 | "آمدن" 1، "رفتن" 2 | ||
اکدی | alāku 1 | َلَکُ | ||||
اگاریتی | hlk | هلک | ||||
فنیقی | hlk | هلک | ||||
عبری | hlk 2 | هلک | ||||
آرامی بایبل | hlk | هلک | ||||
سریانی | hlk | هلک |