سوره مومنون

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۴ توسط Kazemi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''سوره مؤمنون؛''' بیست و سومین سوره از قرآن کریم است که با ۱۱۸ آیه در جزء ۱۸ قرار گرفته است. این سوره مکی، هفتاد و چهارمین سوره‌ای است که بر پیامبر نازل شده است و آن را مؤمنون نامیده‌اند چون با اشاره به رستگاری مؤمنان در نخستین آیه (قد افلح المؤم...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سوره مؤمنون؛ بیست و سومین سوره از قرآن کریم است که با ۱۱۸ آیه در جزء ۱۸ قرار گرفته است. این سوره مکی، هفتاد و چهارمین سوره‌ای است که بر پیامبر نازل شده است و آن را مؤمنون نامیده‌اند چون با اشاره به رستگاری مؤمنان در نخستین آیه (قد افلح المؤمنون) آغاز می‌شود و سپس به ۱۵ صفت از اوصاف آنان اشاره کرده است. رویگردانی از کار و سخن بیهوده، پیشتاز بودن در کارهای خیر، اشاره به داستان حضرت موسی(ع) و حضرت نوح(ع)، خلقت انسان و معاد از دیگر موضوعات این سوره است.

محتوای سوره

بخش اول كه از ابتدای سوره آغاز می‌شود تا چندين آيه بيانگر صفاتى است كه مايه پیروزی و موفقیت مؤمنان است و خواهيم ديد اين اوصاف آن قدر حساب شده و جامع است كه جنبه‌هاى مختلف زندگى فردى و اجتماعى را تحت پوشش خود قرار مى‌دهد. در بخش دوم به نشانه‌هاى مختلف خداشناسى اشاره كرده و نمونه‌هايى از نظام حیرت‌انگیز عالم آفرينش را در آسمان و زمين و آفرينش انسان و حيوانات و گياهان مطرح کرده است. در بخش سوم به شرح سرگذشت عبرت‌انگيز جمعى از پيامبران بزرگ همچون نوح، هود، موسى، عيسى(ع) پرداخته و فرازهايى از زندگى آنها را بيان مى‌كند. در بخش چهارم زورگویان و مستکبران را مخاطب قرار می‌دهد و با دلایل منطقى و گاه با تعبيرات تند و كوبنده به آنها هشدار مى‌دهد، تا دل‌هاى آماده به خود آيد و راه بازگشت به سوى خدا را پيدا كند. در بخش پنجم بحث‌هاى فشرده‌اى درباره معاد بيان كرده است و در بخش ششم از حاكميت خداوند بر عالم هستى و نفوذ فرمانش در همه جهان سخن مى‌گويد. سرانجام در بخش هفتم باز هم سخن از قيامت، حساب، جزا و پاداش نيكوكاران و كيفر بدكاران به ميان مى‌آید، و با بيان هدف آفرينش انسان سوره را پايان مى‌دهد و به اين ترتيب محتواى اين سوره مجموعه‌اى است از درس‌هاى اعتقادى و عملى و مسائل بيداركننده و بيان خط سير مؤمنان از آغاز تا پايان.[۱]

آموزه های قرآنی

موسیقی از مصادیق لهو و لعب

یکی از مصادیق لهو و لعب با وجود تفاوت این دو واژه، موسیقی است و اینکه می‌گویند فلان عالم بزرگ وقتی نماز شب می‌خواند موسیقی برای او می‌زدند ممکن است از این جهت باشد که برای نوع انسان‌ها این موسیقی عامل لهو و لعب است ولی ممکن است چیزی که برای کسی لهو است برای دیگری ذکر و یا چیزی که برای فردی ذکر است برای دیگری لغو باشد. مثلا تسبیح و صلوات‌شمار ابزاری برای ذکر گفتن است اما گاهی خود این‌ها برای برخی افراد وسیله و مصداق لغو می‌شود. براساس آیات این سوره شریفه، مومنان طوری هستند که از امور لغو پرهیز دارند البته به معنای این نیست که دائما مشغول نماز بوده و رفتارهای عجیب و غریب و خاصی داشته‌اند به همین دلیل خیلی از صحابه با پیامبر(ص) زندگی می‌کردند و تصور نمی‌کردند که این بزرگان افراد خاصی باشند و به همین دلیل واقع حقیقت آنان پی نبرده اند. اعراض از لغو بیش از آن که مصداقی باشد مفهومی است و البته برخی مصادیق در روایات و یا احکام بیان شده است.[۲]

ملاک مومنان در جامعه

در دو سوره «مومن» و «مومنون» ملاك‌های زيادی مبنی بر اخلاقيات قرآنی ارائه شده است كه فهم و مصداق‌يابی آن دشوار نيست. اگر اين خصائص و ويژگی‌ها در فردی نباشد قطعاً می‌توان گفت كه آن فرد قرآنی نيست.اولين اين ملاك‌ها اين است كه فرد متعهد و امانت‌دار باشد: «وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ: و آنان كه امانت‌ها و پيمان خود را رعايت مى‏كنند» آيه ۸ سوره مومنون. مسئولان بايد به اين آيه بيشتر توجه كنند تا سخنی بگويند كه بتوانند از عهده آن بر بيايند. بايد توجه كرد كه خيانت فقط در مسائل مادی منحصر نيست. خيانت در مسائل مادی درجات پائين خيانت است بلكه فكردزدی و انحراف افكار مردم از مسير درست و سعادت، بالاترين درجه‌های خيانت است. بعد از اين ملاك، اين آيه مطرح می‌شود كه می‌فرمايد: «وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ: و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مى‏نمايند» آيه ۹ سوره مومنون.كلمه «فرج» در اين آيه به كاستی‌ها و نقائص شخصيت انسان‌ها اشاره دارد و پيام اخلاقی اين آيه علاوه بر آنچه كه در تفاسير آمده است اين است كه افرادی كه به دنبال پركردن خلاء‌ها و عيوب ديگران نباشند دچار خيانت شدند.معنای زكات در آيه «وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ: و آنان كه زكات مى‏پردازند» عبارت است از انفاق خاص و بجا كه لازمه خود اين امر اين است كه افراد راه‌های كسب حلال و نحوه صرف آن را بدانند تا از اصراف و تبذير به دور بمانند. قرآن كريم هميشه اين مسئله را گوشزد می‌كند كه در جايی كه شخص نمی‌داند چگونه بايد اموال را مصرف كرد و مابه‌ التفاوت‌ها را نمی‌شناسد، قطعاً به مسير رشد و كمال نائل نخواهد آمد. بعد از ذكر اين صفات، خداوند دارندگان اين خصائل را وارث بهشت معرفی می‌كند «أُوْلَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ».[۳]

اولین صفت مومنین که در این سوره اشاره شده بحث خشوع در نماز است، خشوع به معنای رعایت ادب ظاهری در مقابل خداست به این معنی که بسیاری از ما در مقابل شخصیت های حکومتی وقتی قرارمان به ملاقات آنان است چندین مرتبه به ظاهرمان توجه می‌کنیم تا مبادا رعایت نکردن آداب ملاقات ما سبب بی احترامی به ایشان شود ولی متأسفانه ما در مقابل حضرت حق در هنگامه نماز چنان توجهی قائل نمی‌شویم و بلکه در مواردی با لباس های مندرس خود روبرو خداوند می‌ایستیم! مراجع و اساتید ما آنچنان که خود بنده نیز مشاهده کرده‌ام در هنگام اقامه نماز شب خود نیز عبا به دوش می‌گذارند در صورتی که ممکن است کسی به ظاهر ببیننده آنان نباشد.صفت دیگر پرداخت زکات در کنار اقامه نماز است، متأسفانه عده‌ای انسان های جاهل در گوشه و کنار جامعه سعی می‌کنند اصالت خمس که از دیون الهی است را خدشه‌دار کنند واجبی که در قرآن بدان اشاره شده و حتی به تعبیر عده‌ای از بزرگان مقصود از کلمه زکات تزکیه کردن اموال می‌باشد که خمس نیز یکی از همین دیون به حساب می‌آید، سومین صفت مومنین پرهیز از بیان صحبت های لغو است و مقصود از لغویات طبق بیان عده‌ای از مفسرین دورغ و کلمات بی ارزش است، حفظ فروج از حرام الهی، پایمندی به عهد خود و مجددا سفارش به اقامه نماز از دیگر صفات مومنان می‌باشد که در آدامه این چند آیه بیان شده است.[۴]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات