سوره توبه

از قرآن پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰ توسط Parsaeiyan (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '<!--googleoff: index-->' به '')

سوره «توبه؛ یا «برائت» نهمین سوره قرآن کریم است که ۱۲۹ آیه دارد. توبه را یکی از سوره‌های مدنی می‌دانند که در جزء‌های دهم و یازدهم قرار گرفته است. در ترتیب نزول، صد و چهاردهمین (آخرین) سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است.

معرفی سوره

واژه «توبه» در زبان عربی به معنی بازگشت و در اصطلاح قرآن، به معنی بازگشت از گناه به سوی خداوند است. نام‌گذاری این سوره به دلیل سخن گفتن از توبه در آیات متعدد آن است. از مهم‌ترین ویژگی این سوره آن است که بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود. مفسران دلایل مختلفی را در این مورد بیان کرده اند از جمله اینکه: «ِبسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» آیه رحمت و امان دادن است، درحالی که سوره توبه براى برداشتن امان است.در روایت ابن عباس آمده است عثمان گفت پیامبر درباره جای این دو سوره سخن نگفت و ما این دو را به این دلیل پشت سر هم آوردیم که هر دو در مدینه نازل شده بودند و موضوعشان یکی بود. یاران پیامبر هیچگاه این آیات را با «بسم الله» نشنیده بودند. اين سوره به دنبال سوره انفال نازل شده و هر دو يک سوره به حساب می‌آيند.

اصلی‌ترین موضوع این سوره، مسئله توبه است و راهکارهایی برای توبه واقعی و بازگشت از شرک به ایمان و توجه به موضوعاتی مانند نماز، زکات و جهاد را مورد توجه قرار می‌دهد. همچنین مجموعه‌ای از گناهان مانند دنیادوستی، تن‌آسایی، نیرنگ، منفعت‌گرایی، فرصت‌طلبی و دروغ‌پردازی را مطرح می‌کند که معمولاً از «گناهان کبیره» به شمار نمی‌آیند و معمولا با ادعای مسلمانی و تظاهر به دینداری همراه‌ می‌شوند؛ در قرآن کریم این رفتارها مصداق «فسق» و «کُفر» است. سوره توبه دستور برای قطع ارتباط با مشرکان و منافقان است؛ اما راه توبه را برای آنان باز می‌‌‌گذارد. این سوره به مؤمنان دستور می‌دهد، اگر اطرافیانتان مشرک هستند، از آنها دوری کنند همانگونه که حضرت ابراهیم(ع) از پدرش دوری جست. از دیگر موضوعات سوره توبه، اشاره به مسجد «ضرار» است؛ مسجدی که توسط منافقان برای ایجاد تفرقه در میان مسلمانان ساخته شده بود و به دستور پیامبر تخریب شد.[۱]

چرایی بدون بسم الله بودن سوره توبه

این سوره اولین و آخرین سوره بدون بسم‌الله است و از همان ابتدا از مشرکان اعلام برائت جسته است و به پیامبر(ص) دستور رسید که یک نفر باید این سوره را برای مشرکان در حج سال نهم بخواند و پیامبر(ص)، خلیفه اول را انتخاب کرد. در چرایی این انتخاب باید گفت خداوند یکسری اعمال پیشگیرانه دارد از جمله وقتی پیامبر قصد داشت که به افتتاح مسجد ضرار برود جلوی او را گرفت و فرمود حتی حق نداری که لحظه‌ای در این مسجد بمانی و باید تخریب شود. همچنین وقتی قصد کشتن پیامبر را در لیلة المبیت داشتند دستور آمد که علی(ع) باید جای تو بماند و تو باید به مدینه بروی. فرمود ما قبله را تغییر می‌دهیم، ولی بدان که سفها و نادان‌ها خواهند گفت که چرا این کار انجام شده است. درباره جنگ روم و ایران خداوند مستقیما وارد شده و فرموده است که در کمتر از ده سال رومیان شکست‌خورده از ایران پیروز خواهند شد و مؤمنان خوشحال می‌شوند. برخی مسران و راویان علت این امررا عوامل دیگر به حساب آورده اند:

  • اين سوره به دنبال سوره انفال نازل شده و هر دو يک سوره به حساب می‌آيند.
  • «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» آیه رحمت و امان است، درحالیکه سوره برائت براى برداشتن امان و رفع آن است؛ به همین دلیل بسم الله در آغاز اين سوره نیامده است.
  • در روایت ابن عباس آمده است عثمان گفت پیامبر درباره جای این دو سوره سخن نگفت و ما این دو را به این دلیل پشت سر هم آوردیم که هر دو در مدینه نازل شده بودند و موضوعشان یکی بود.[۲][۳]

محتوای سوره

سوره مبارکه توبه در کمتر از سه ماه به پایان عمر شریف رسول‌الله نازل شد. این سوره در نگاه کلان در سال نهم هجری نازل شد و سه مطلب دارد که اولین فراز آن یعنی ۳۷ آیه به بحث درباره مشرکان مکه و برائت از آنها پرداخته است. دومین بحث آن سرزنش مؤمنانی است که به جنگ تبوک نرفتند و بعد از آن هم ماجرای جنگ تبوک و رومیان و... است.  قسمت پایانی سوره از بحث جنگ تبوک به سراغ منافقین رفته است. بنابراین ابتدا درباره مشرکان یعنی دشمنان خارجی در جنگ تبوک و در نهایت سراغ منافقان رفته است. پس کل سوره سال نهم در ارتباط با سه دسته از دشمنان اسلام نازل شد. پیامبر(ص) در سال نهم هجری چند دغدغه داشت؛ اولا می‌داند که یکسال دیگر به عمر شریفشان باقی نمانده است؛ دوم اینکه فتح مکه رخ داده است، ولی باز مشرکان در مکه و اتفاقاً کلیددار کعبه هستند و حج عریانی خودشان را به جا آوردند.

دغدغه دیگر پیامبر این بود که هر چند روز یکبار خبر می‌رسید که رومیان قصد دارند به مدینه حمله و سرزمین اسلامی را نابود کنند و دغدغه دیگر ایشان هم مسئله منافقان بود که حتی تا منزل خود او هم راه یافته بودند و در چنین شرایطی بحث جانشینی امام علی(ع) به صورت واضح و صریح باید بیان شود که یک سال بعد یعنی در سال دهم در غدیر خم اعلام شد.  

پیام الهی در این آیه اعلام بیزاری از مشرکان است و به آنها چهار ماه مهلت داد تا اگر در این مدت از مکه بیرون نروند و یا ایمان نیاورند همه آنها باید کشته شوند و در ادامه هم اقسام مشرکان را بیان کرده و از جمله فرموده است که اگر مشرکان به قراردادها پایبند نباشند پیامبر هم باید قرارداد با آنان را فسخ کند. همچنین تأکید می‌کند که مسجدالحرام و کعبه نباید در اختیار آنان باشد لذا فرمود: انما یعمر مساجد الله...(تنها کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت دارند به عمران مساجد می‌پردازند)؛ نهایتاً فرمود که ای کسانی که ایمان آورده‌اید مشرکان نجس هستند و حق ندارند بعد از این سال(حج سال نهم هجری) در مکه باقی بمانند و یا باید مسلمان شوند یا از مکه بیرون بروند.[۴]

این سوره درباره انسجام یافتن جامعه اسلامی برای این است که بتواند کارهای بزرگ و تمدن‌سازی کند. قرار است عرصه‌های جدیدی را فتح کند و همینطور عرصه‌هایی هم که داشته را خالص‌تر کند. قرار است آموزش و پرورش، اقتصاد و ... که مخلوط با نظام‌های غیر دینی است، پاکسازی کند. برای اینکه جامعه بتواند چنین خیزی بردارد باید جاپایش محکم باشد و این انسجام جامعه است، در صورتی که جامعه در سوره توبه آشفتگی دارد.در مورد گروه‌های دارای آسیب و هدف جامعه صحبت کردیم؛ یک گروه مخلفون بودند که منفعت‌های شخصی برایشان خیلی مهم است. گروه دیگر اعرابی‌ها هستند که دینداری سطحی دارند و موجب ضعف بسار جدی جامعه‌اند چون برخوردهای تند بدون شناخت دارند و گروه سوم هم منافقان هستند که هیچ وقت نیت دینداری نداشته‌اند، از ابتدا هم با محاسبه در جامعه بوده‌اند. خدا شش دستور به همه آحاد جامعه داده است که همه نسبت به آن موظف هستند تا انسجام جامعه حفظ شود. حتی در زیست‌شناسی و پزشکی اصل اساسی درمان و پیشگیری تقویت سلول‌های سالم بدن است. مشکل ضعف سلول‌های عادی بدن است که شکست و بیماری را ایجاد می‌کند. ما از ضعف بدنه اصلی جامعه ضربه می‌خوریم. یک عده مؤمن مجاهد هم در صحنه هستند و پای آن دستورالعمل‌ها می‌ایستند و آن‌ها باعث می‌شوند که این جریان حفظ شود. جامعه به واسطه نقش‌آفرینی اینها از گسستگی نجات پیدا می‌کند.[۵]

ویژگی مومنان حقیقی

خداوند این مؤمنین را در آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ سوره توبه «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۱۱﴾ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۱۲﴾؛ در حقيقت ‏خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اينكه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مى ‏جنگند و مى ‏كشند و كشته مى ‏شوند [اين] به عنوان وعده حقى در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسى از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معامله‏ اى كه با او كرده‏ ايد شادمان باشيد و اين همان كاميابى بزرگ است (۱۱۱) [آن مؤمنان] همان توبه‏ كنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه‏ داران ركوع ‏كنندگان سجده‏ كنندگان وادارندگان به كارهاى پسنديده بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدايند و مؤمنان را بشارت ده (۱۱۲)» معرفی می‌کند. «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى» خدا از مؤمنین جان‌ها و اموالشان را می‌خرد. پس اینجا بده بستانی وجود دارد و هزینه‌کرد است. به چه چیزی می‌خرد؟ به بهشت. مؤمنینی که در این سوره حرف می‌زنیم، وسط میدان کارزار هستند که ممکن است کشته شوند یا بکشند، یا شرک را از میدان به در می‌کنند یا آن‌ها زورشان بیشتر است و می‌کشند، کار جدی است. این وعده خداست که از مؤمنین جان‌ها و مال‌ها را خریداری می‌کند و این وعده مخصوص اسلام هم نیست، در یهود و مسیحیت هم اینطور بوده است.

این مبارزه و جهاد در راه خدا در همه شریعت‌های آسمانی بوده و این وعده خدا بوده، و هیچ کسی مثل خدا به عهدش وفا نمی‌کند. پس بشارت باد به آن‌ها به خاطر این بیعتی که کردند. بیعت کرده بودند که پای حکومت اسلامی بایستند و «فَوْزُ الْعَظِيمُ» برای اینهاست.آیه بعدی ویژگی‌های این افراد مؤمن را توصیف می‌کند. مؤمن باید چنین اوصافی را داشته باشد. باید ویژگی‌هایی در درونش باشد وگرنه مؤمن نیست. روایت هم داریم که کسی زمان امام سجاد(ع) جو‌گیر شده بود و بعد از حادثه کربلا خدمت امام سجاد(ع) رفت تا ایشان را مجاب به جهاد کند. در توضیح صحبت‌هایش آیه «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى ...» را هم خواند و گفت که نهایت هم کشته می‌شوید و خدا خریدار جان و مال است. بعد امام سجاد(ع) آیه ۱۱۲ را خواند که اگر چنین شخصی پیدا کردی که با او جهاد برویم، من می‌آیم. جهاد که کشتن و بازی نیست. آمده دینداری و هدایت را گسترش بدهد باید اوصافی داشته باشد و بعد دست به شمشیر ببرد. ما نیامدیم که بکشیم و کشته شویم. اصل ماجرا هدایت است، نمی‌شود که این اوصاف را نداشته باشی. در پی حادثه کربلا تعداد زیادی انقلاب‌های جو زده شکل گرفت که مورد تأیید اهل بیت هم نبود چون طرف برای کشتن به میدان می‌رفت، یعنی اسلام بهانه بود، چون امورات یک عده از جنگ می‌گذشت، چقدر هم اینها مانع گسترش اسلام شدند، اوصاف مؤمنین همه چسبیده به هم هستند و همه را هم باید با هم داشته باشید.

مبنای اسلام از جنگیدن، جنگیدن مؤمنانه است و اصلاً مبنایی غیر از این ندارد. پیامبر(ص) که دستور جنگ می‌دهد منظورش جنگ مؤمنان است. مثل ماجرای جناب طالوت است که نهری است و همه را به وسیله آن امتحان‌ می‌کند، اتفاقاً تعداد بسیار زیادی بیشتر از یک کف دست آب می‌خورند و نمی‌آیند. یک عده کثیر غیر مؤمنی پیروز هم شوند، هدایت ایجاد نمی‌کند، در منطق همه پیامبران خالص‌سازی میدان نبرد مطرح بوده است. ۷۰ نفر که به فجیع‌ترین شکل ممکن شهید شوند، دنیا را بیدار می‌کنند، هم سوره و هم سیره پیامبر(ص) نشان می‌دهد که در میدان نبرد به خالص‌سازی مجاهد اهتمام داشته‌اند و به هر شکلی و هر قیمتی لشکر جمع نمی‌کردند. از اول هم آیه آمده که غنائم جنگی برای خدا و رسول است و کسی برای طمع غنائم به جنگ نیاید. حتی اسیر گرفتند که بعداً به وسیله آن معامله کنند که توبیخ شدند. در منطق اسلام اگر هم اسیر گرفته می‌شود برای این است که هدایتش کنند نه اینکه با آن پول دربیاورند. نبرد برای هدایت است؛ لذا مؤمن باید خالص باشد. این قاعده در میدان‌های نبرد پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) رعایت شده است.[۶]

مولفه های مجاهدان الهی

در ظرف ۱۰ سالی كه حضرت در مدينه بودند، جنگ‌ها از همان سال اول آغاز شد. به گونه‌ای كه در همان سال‌ها مدينه شاهد جنگ بود.هر چند عدد جنگ‌ها را مختلف می‌گويند، ولی مجموعا در دوران حيات پيامبر ۲۷غزوه اتفاق افتاده است؛ ولی تعداد نبردها بيش از اينها بوده و حدود ۷۰ درگيری نظامی در اين مدت اتفاق افتاده است؛ در حالی كه، طی اين ده سال حكومت اسلامی تازه متولد شده و فاقد امكانات اوليه بود.نكته ديگر اين كه، كار پيامبر(ص) طی اين مدت كوتاه فقط نبرد نبود؛ بلكه بايد ابلاغ رسالت می كردند؛ مرتب وحی نازل می‌شد و ايشان بايد آن را به مردم می‌رساند و مردم را تربيت می‌كرد. در كنار اينها اصلاح كار مردم و اصلاح بين آنها نيز جزء برنامه‌های پيامبر بود. يكی از كارهای پيامبر درگيری نظامی بوده است و اگر بخواهيم تقسيم كنيم هر سال شامل ۷ جنگ خواهد شد، ادامه داد: جنگ‌های اسلامی فقط در نام جنگ با ساير نبردها مشترك است؛ و گرنه از زمين تا آسمان از نظر ماهيت با آنان متفاوت ااست.در تمام درگيری‌های نظامی رسول خدا طی ۱۰ سال تلفات مسلمين را حدود ۱۵۰ نفر نوشته‌اند؛ چون غرض كشتار نبوده، بلكه ابلاغ رسالت هدف ايشان بوده است.جنگ‌های عالم يا با نيت دفاع از خود بوده و يا قدرت‌طلبی و توسعه‌طلبی؛ اما جنگ‌های پيامبر(ص) جهاد فی سبيل‌الله است، رنگ الهی و معنوی داشته و عبادت است. آيه ۱۶۹ سوره آل عمران، «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِی سَبِيلِ‌اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»، گفت: اين آيات به مجاهدان راه اسلام روحيه می‌داد و لذا در روايات است كه اگر كسی برای غنيمت به جنگ برود اجرش همان غنيمت بيشتر نيست. آيه ۱۱۲ سوره توبه، «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِين َ: توبه‏كنندگان پرستندگان، سپاسگزاران، روزه‏داران، ركوع‏كنندگان، سجده‏كنندگان، وادارندگان به كارهاى پسنديده، بازدارندگان از كارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدايند و مؤمنان را بشارت ده»، گفت: در اين آيه ۸ ويژگی برای مجاهدان و رزمندگان اسلامی آورده شده كه اگر كسی خواست يك رزمنده اسلام باشد، بايد اين خصلت‌ها را داشته باشد.

فضایل سوره

در این باره از پیامبر (ص) روایت شده هر کس سوره انفال و توبه را قرائت کند، من شفاعت‌کننده و گواهی‌دهنده به سود او در روز قیامت هستم که او از نفاق (دورویی) به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنيا، ده حسنه به او عطا می‌شود و ده گناه از او پاک شده و ده درجه بر درجات او افزوده می‌شود و عَرش و حاملان آن در ايام حضورش در دنيا، بر او درود می‌فرستند. از امام صادق(ع) نیز نقل شده است کسی که سوره انفال و توبه را در هر ماه قرائت کند، هرگز نفاق وارد قلب او نمی‌شود و از شيعيان (واقعی) امام علی(ع) خواهد بود. در تفسیر عیاشی پس از نقل اين روايت آمده است: در قيامت بر سفره‌های بهشتی همراه شيعيان روزی می‌خورد تا اينکه مردم از حساب فارغ شوند. بر مستحب‌بودن قرائت سوره توبه در هر ماه تأکید شده است.[۷][۸]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات

  1. قاطعیت کلام الهی در سوره «توبه»
  2. طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۹۰ش، ج‌۱۱، ص۵و۶.
  3. ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۹، ص۱۶۳.
  4. ماجرای عزل خلیفه اول از ماموریت قرائت سوره توبه برای مشرکان
  5. مأموریت پیامبر اکرم(ص) برای انسجام جامعه از منظر سوره توبه + صوت
  6. مؤمن سوره توبه کیست + صوت
  7. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۶.
  8. عیاشی، تفسير عياشی، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۴۶.
سوره قبلی:

1.-

2.- سوره بعدی:

3.-

۱.الفاتحة ۲.البقرة ۳.آل عمران ۴.النساء ۵.المائدة ۶.الأنعام ۷.الأعراف ۸.الأنفال ۹.التوبة ۱۰.يونس ۱۱.هود ۱۲.يوسف ۱۳.الرعد ۱۴.ابراهيم ۱۵.الحجر ۱۶.النحل ۱۷.الإسراء ۱۸.الكهف ۱۹.مريم ۲۰.طه ۲۱.الأنبياء ۲۲.الحج ۲۳.المؤمنون ۲۴.النور ۲۵.الفرقان ۲۶.الشعراء ۲۷.النمل ۲۸.القصص ۲۹.العنكبوت ۳۰.الروم ۳۱.لقمان ۳۲.السجدة ۳۳.الأحزاب ۳۴.سبإ ۳۵.الفاطر ۳۶.يس ۳۷.الصافات ۳۸.ص ۳۹.الزمر ۴۰.غافر ۴۱.فصلت ۴۲.الشورى ۴۳.الزخرف ۴۴.الدخان ۴۵.الجاثية ۴۶.الأحقاف ۴۷.محمد ۴۸.الفتح ۴۹.الحجرات ۵۰.ق ۵۱.الذاريات ۵۲.الطور ۵۳.النجم ۵۴.القمر ۵۵.الرحمن ۵۶.الواقعة ۵۷.الحديد ۵۸.المجادلة ۵۹.الحشر ۶۰.الممتحنة ۶۱.الصف ۶۲.الجمعة ۶۳.المنافقون ۶۴.التغابن ۶۵.الطلاق ۶۶.التحريم ۶۷.الملك ۶۸.القلم ۶۹.الحاقة ۷۰.المعارج ۷۱.نوح ۷۲.الجن ۷۳.المزمل ۷۴.المدثر ۷۵.القيامة ۷۶.الانسان ۷۷.المرسلات ۷۸.النبإ ۷۹.النازعات ۸۰.عبس ۸۱.التكوير ۸۲.الإنفطار ۸۳.المطففين ۸۴.الإنشقاق ۸۵.البروج ۸۶.الطارق ۸۷.الأعلى ۸۸.الغاشية ۸۹.الفجر ۹۰.البلد ۹۱.الشمس ۹۲.الليل ۹۳.الضحى ۹۴.الشرح ۹۵.التين ۹۶.العلق ۹۷.القدر ۹۸.البينة ۹۹.الزلزلة ۱۰۰.العاديات ۱۰۱.القارعة ۱۰۲.التكاثر ۱۰۳.العصر ۱۰۴.الهمزة ۱۰۵.الفيل ۱۰۶.قريش ۱۰۷.الماعون ۱۰۸.الكوثر ۱۰۹.الكافرون ۱۱۰.النصر ۱۱۱.المسد ۱۱۲.الإخلاص ۱۱۳.الفلق ۱۱۴.الناس