سوره تغابن

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۵ توسط Tabasi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''سوره تغابن'''؛ شصت و چهارمین سوره قرآن کریم، سوره ای مدنی در جزء 28 ام و دارای 18 آیه. نام تغابن، یکی از نام های قیامت است (به معنای روز احساس غبن و زیان) که د آیه 9 به آن اشاره شده است. == معرفی سوره == سوره تغابن شصت و چهارمین سوره قرآن کریم است که مدن...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سوره تغابن؛ شصت و چهارمین سوره قرآن کریم، سوره ای مدنی در جزء 28 ام و دارای 18 آیه. نام تغابن، یکی از نام های قیامت است (به معنای روز احساس غبن و زیان) که د آیه 9 به آن اشاره شده است.

معرفی سوره

سوره تغابن شصت و چهارمین سوره قرآن کریم است که مدنی بوده و ۱۸ آیه دارد. این سوره را تغابن می‌نامند، چون در آیه ۹ این سوره، روز قیامت، یوم التغابن (روز آشکار شدن زیانکاری در معامله زندگی) نامیده شده است[۱][۲].

فضیلت سوره

رسول اکرم(ص) فرموده است «هرکس سوره تغابن را قرائت کند، مرگ ناگهانی از او دفع می‌شود».

امام صادق(ع) نیز فرموده است: «اگر کسی سوره تغابن را در نمازهای واجب قرائت کند این سوره در روز قیامت شفیع او محسوب می‌شود و شهادت دهنده عادلی است که نزد خداوند در روز رستاخیز به سود قاری شهادت می‌دهد. آن‌گاه از او جدا نمی‌شود تا این‌که او را وارد بهشت کند».

جابر از امام باقر(ع) در فضیلت سوره‌های مسبّحات (سوره هایی که با کلمه سبح یا یسبح شروع می‌شود) روایت کرده است: «هر کس همه سوره‌های مسبّحات را قرائت کند پیش از آن‌که بمیرد حضرت قائم(عج) را درک می‌کند و اگر بمیرد در جوار رسول خدا(ص) خواهد بود».

همچنین از رسول گرامی اسلام(ص) روایت شده است: «قرائت سوره تغابن هنگامی‌که با حاکم و سلطانی روبه‌رو می‌شوند که از او می‌ترسند مایه امنیت و دفع شر او می‌شود».

پیدا شدن شیء گم شده

اگر شخصی چیزی را در زمین پنهان کند و فراموش کند که آن‌را در کجا دفن کرده است، آیه هفت سوره تغابن را در کاغذی نو بنویسد و با آب پاکی آن‌را بشوید و ابتدا در آن مکان که گمان دارد شی دفن شده در آنجاست کندر بسوزاند و بعد آب شسته شده آن را بر آن‌جا بپاشد خداوند او را به شئ دفن شده هدایت می‌کند[۳].

مراد از «نور» در آیه 8

در آيه ۸ سوره مباركه تغابن: «فآمنوا بالله و رسوله و النور الذی انزلنا»، نمايان می‌شود كه نور، شخص است؛ چرا كه ترتيب آمدن سه كلمه الله، رسول و نور كنار هم اين نتيجه را حاصل می‌كند. چون «الله» عليم و «رسول» موجودی دارای فهم است. پس نور هم بايد از اين مقوله باشد، هم‌چنين عبارت «الذی انزلنا» نيز مؤيد اين كلام است. تفاسير روايی شيعه، «نور» را آن‌جا كه خداوند متعال در آيه ۸ سوره مباركه «تغابن» می‌فرمايد: «فآمنوا بالله و رسوله و النور الذی انزلنا»، اميرالمؤمنين علی(ع) می‌دانند[۴].

نکات آیه 11

متن آیه: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ» (تغابن/11)

ترجمه آیه: «هیچ مصیبتی رخ نمی‌دهد مگر به اذن خدا! و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت می‌کند؛ و خدا به هر چیز داناست!»

نکات آیه:

ـ مصيبت‌ها در مدار اذن الهى است، نه تصادف و اتفاق. خداوند مانع تأثير حوادث نمى‌شود.

ـ ايمان، سبب جلب رحمت و هدايت ويژه الهى، در برابر مصيبت‌ها مى‌گردد.

ـ خداوند، به مؤمنان مصيبت‌زده راه علاج و درمان يا تحمل و تكليف و صبر را الهام مى‌كند.

ـ كسى‌كه به علم و اراده خداوند ايمان دارد، در برابر حوادث، صبر و توكّل و اميد را از دست نمى‌دهد.

ـ دريافت الطاف الهى براساس گامى است كه خود انسان برمى‌دارد.

ـ مصيبت‌ها با اذن و علم الهى است و در آنها اسرارى نهفته است كه خداوند مى‌داند.

ـ توجّه انسان به احاطه علمى خداوند، سبب تحمل مصيبت‌ها و پايدارى در برابر مشكلات است[۵].

راهکارهای قرآن در مواجهه با ناملایمات خانوادگی

خداوند در آیات 14 و 15 این سوره می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ. إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ» (تغابن/14-15)

ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد در حقيقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمايند از آنان بر حذر باشيد و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد به راستى خدا آمرزنده مهربان است اموال شما و فرزندانتان صرفا [وسيله] آزمايشى [براى شما]يند و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است.

انسانی که می‌خواهد به کوی عبودیت پای بنهد به موانعی در زندگی برمی‌خورد که نمی‌گذارند انسان متصف به صفت بندگی باشد. تعلقاتی که در وجود انسان دارد مهمترین موانع بین خدا و انسان است. خداوند در این دو آیه به دو مصداق اشاره می‌کند یکی ازواج و یکی اولاد.

در مورد این آیه، این شان نزول بیان شده است که وقتی پیامبر(ص) به مدینه هجرت کردند، مکیان اجازه خروج از مکه را به مسلمانان نمی‌دانند و اگر کسی می‌خواست از مکه برود باید تمام اموالش را در مکه می‌گذاشت. وقتی برخی از مسلمانان این تصمیم را گرفتند همسران و فرزندانشان مانع می‌شدند. در اینجا آیه شریفه نازل شد. مراد از عداوت در آیه مانع شدن برای تقرب به خدای سبحان است.

در قبال مواجهه با این موانع چه باید کرد؟ آیه چهار دستور می‌فرماید. اول «فَاحْذَرُوهُمْ». حذر به معنای مراقب جدی بودن نسبت به آسیبی است که ممکن است پیش بیاید. وقتی انسان به موضوعی توجه کند می‌تواند برای آن چاره‌اندیشی کند. سه راهکار بعدی چنین است: «إِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ».

آیه سه نکته را مطرح می‌کند؛ اول «عفو» است. عفو به معنای مقابله به مثل نکردن و پیگیری نکردن است. آیه می‌فرماید بنا نیست شما مقابله به مثل کنید و محیط خانه را به میدان جنگ بدل کنید بلکه باید کار دیگری انجام دهید. پس ابتدا باید نگاه را اصلاح کرد و نگاه، نگاه عفو باشد نه جنگ و ستیزه کردن. به دنبال عفو، امر به «صفح» می‌شود. گاه ما یک نفر را می‌بخشیم، اما کاری که کرده را فراموش نمی‌کنیم و همیشه خاطره آن را در دل خودمان داریم. نتیجه این می‌شود هر وقت با آن فرد مواجه می‌شویم چیزی که ابتدا به ذهنمان می‌آید همان خاطره است و خود این خاطره موجب می‌شود رفتار من با او فرق کند. کار سوم که باید انجام دهیم «غفران» است، غفران به معنای پوشاندن است. یعنی همسر و فرزند را تحت چتر حمایتی و تربیتی خود قرار دهید[۶].

مراد از قرض دادن به خداوند

در آیه ۱۷ سوره تغابن می‌خوانیم «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ: اگر به خدا وام نیکو دهید، آن را برای شما دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خدا عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک می‌باشد و بردبار است».

درباره مراد از قرض دادن به خدا چیست، دو نظر مطرح شده است؛ یکی اینکه مراد قرض دادن به نیازمند است و خداوند این قرض دادن را منتسب به خود کرده است. لذا می‌توان گفت هر نوع کمک به بندگان خدا برای رضای خدا نوعی وام دادن به خداوند به حساب می‌آيد. نظر دیگر این است که مراد خرج کردن در راه خدا است، نظير تمام کارهای خيری که انجام می‌شود. به عبارتی همان انفاق فى سبيل الله را قرض دادن به خداوند می‌گویند.

قطعاً خدای متعال نه فقیر و نه محتاج کسی است؛ بلکه اینگونه اعمال به خاطر رضایت خداوند است و اوست که جزای خیر این اعمال نیک را می‌دهد؛ برخلاف ظاهر عمل در حقیقت ما خداوند را طرف معامله قرار می‌دهیم. در قرآن کریم در چند سوره قرض دادن به خداوند مطرح و وعده پاداش چند برابر از سوی خداوند داده شده است که اين نهايت لطف خداوند نسبت به بندگان را از يک سو و اهميت مسئله قرض دادن و انفاق را از سوى ديگر مى‌رساند. همچنین جنبه تشویق مؤمنان بر این کار را نیز دارد[۷].

منابع

ایکنا

ویکی شیعه

ارجاعات