حجاب

نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۱۵ توسط Parsaeiyan (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')

حجاب؛ اصطلاحی در قوانین اسلامی برای تعیین حدود پوشش بانوان. اصطلاح حجاب، مفهومی عام بوده و شامل پوشش زنان و مردان می‌شود، اما به دلیل خاص بودن ظاهر بانوان درمورد آنان از اهمیت بیشتری برخوردار است. این مغهوم در سایر ادیان آسمانی و فرهنگ‌ اقوام مختلف از دیرباز وجود داشته است. حجاب، علاوه بر آثار فردی، دارای نتایج اجتماعی فراوانی است امروزه با رواج فرهنگ مد و تظاهر این مسئله اهمیت بیشتری یافته است.

مفاهیم

تعریف لغوی حجاب

حجاب از ریشه «ح ـ ج ـ ب» و در لغت به معناى منع کردن و بازداشتن چیزى از چیز دیگر است[۱]. به حایل و پرده میان دو چیز نیز «حجاب» اطلاق گردیده است[۲] این کلمه از آن‌جهت مفهوم پوشش می‌دهد که پرده، وسیله‌ پوشش است. آن پوششی حجاب نامیده می‌شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت ‌گیرد.[۳]

تعریف اصطلاحی حجاب

واژه‌ی حجاب به معنای پوشش زنان، اصطلاحی جدید است[۴] که گاه برگرفته از احکام شرع و گاه مربوط به قراردادهای اجتماعی و شرایط موقعیتی فرد است.[۵] مقصود از حجاب زن در اسلام این است که زنان به جز صورت و دو دست، اعضاى بدن و مواضع زینت و زیور خود را در برابرمردان بیگانه بپوشاند.[۶] این حکم شرعی در کنار حکم شرعی پوشش مردان عنوان شده و از دیدگاه اسلامی به عنوان یک رفتار اجتماعی مورد توجه است.[۷]

تاریخچه حجاب

در طول همه اعصار و در بسیاری از تمدنها سطوح مختلفی از پوشش در شکل‌های گوناگون وجود داشته‌است و زنان و مردان هنگام حضور در جامعه دارای اندکی از پوشش بوده‌اند. البته حجاب در این معنا تأسیس شده توسط اسلام نیست.[۸]

تصاویربه جا مانده از مردان و زنان دوران پیشاتاریخی پوشیده است. در اکثر دنیای متمدن از حدود 3000 سال پیش تا دوران معاصر افراد پوشش نسبتا کاملی داشتند.[۹] حجاب در میان زنان یونان باستان به شدت رواج داشته؛ به گونه‌اى که جز با حجاب کامل و تحت مراقبت دیگران قادر به ملاقات با خویشاوندان خود یا حضور در جشن‌هاى مذهبى نبودند .[۱۰] آنان حجابی شبیه چادر داشته‌اند.[۱۱]

در ایران باستان، زنان اجازه نداشتند چهره‌ی خود را به شخصی جز پدران، برادران و همسرشان نشان دهند.[۱۲] در دوره‌ی هخامنشیان، مرد و زن ایرانی پوشش کامل داشتند. در زمان اشکانیان نیز پوشش مرد و زن ایرانی، با اندکی تغییر، همانند دوره‌ی هخامنشی است. در دوره‌ی ساسانی این پوشش قوی‌تر و شدیدتر می‌شود و مرد و زن ایرانی پوشش کاملی دارند.[۱۳] در آیین زرتشت که مذهب رسمى ایرانیان بود بر هر مرد و زن واجب بود که هنگام انجام دادن مراسم عبادى سر خود را بپوشاند؛[۱۴] به‌گونه‌اى که موهایشان آشکار نباشد.[۱۵] پوشش دختران کسرا که حتى پس از اسارت به دست مسلمانان، حاضر به برداشتن نقاب از چهره خود نشدند [۱۶] نشان پاى‌بندى آنان به حجاب در آیین خود است. در دوره‌ی جاهلیت پوشش مرد و زن وجود داشته اما با پوشش اسلامی منطبق نبوده است؛ زنان دوره جاهلی عمدتا سر خود را می‌پوشاندند و لباس بلندی داشتند. البته گاهی اوقات سر خود را نمی‌پوشاندند و جلوی پیراهنشان تا حدی باز بود[۱۷] در عصر صفویه، افشاریه، زندیه و قاجار نیز زن ایرانی پوشش کاملی دارد؛ حتی پوششی که از دوره عباسیان تا دوره پهلوی ادامه یافته، گاهی با یکسری افزوده‌هایی مانند نقاب، مقنعه و پوشیه همراه شده که این بسته به موقعیت آن زمان است.[۱۸]

در یهودیت به صورت سنتی، زنان متأهل موهای خود را می‌پوشانند،[۱۹] اما این الزام در مورد دختران مجرد وجود نداشت.[۲۰] دراصول اخلاقی «تلمود» آمده است که اگرزنی به نقض قانون یهود می‌پرداخت، چنانچه مثلا بی آنکه چیزی برسر داشت به میان مردم می‌رفت ویا در شارع عام نخ می‌رشت یا با هرسنخی از مردان درد دل می‌کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که، چون درخانه اش تکلم می‌نمود، همسایگانش می‌توانستند سخنان او را بشنوند، درآن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد[۲۱]

درمسیحیت نیز نه تنها احکام شریعت یهود درباره حجاب تغییر نیافته، بلکه در برخى موارد بیشتر بر آن تأکید شده است.[۲۲] در مسیحیت، جز اینکه باید پوشش مرد یا زن در خور یک مسیحی مؤمن باشد؛[۲۳] زنان مسیحی هنگام دعا کردن در میان مؤمنان (در کلیسا) باید موهای خود را بپوشانند.[۲۴]

حجاب از دیدگاه فقه اسلامی

در متون فقهی و حدیثی، برای اشاره به معنای پوشش و پوشاندن، به جای حجاب از واژه «سِتر» استفاده شده است[۲۵]. مباحث فقهی مربوط به حجاب، در ابواب فقهی نماز و نکاح مطرح شده‌است. مسئله رعایت حجاب در برابر مردان نامحرم از جانب زن مسلمان، مورد توافق تمام فرقه‌های اسلامی است اما در حدود لازم آن، اختلاف‌هایی وجود دارد. بیشتر فقهای شیعه و سنی، پوشاندن تمام بدن جز صورت و دست‌ها را واجب دانسته‌اند.[۲۶] البته، پیدا بودن صورت زن در صورتی اشکال ندارد که بدون آرایش یا همراه با آرایش‌های خیلی جزئی که در عرف¬ زینت به حساب نمی آید، باشد و مفسده ای به همراه نداشته باشد.[۲۷] طبق فتوای مراجع تقلید معاصر، به جز زن و شوهر به‌طور کلی هیچ‌کس نباید به قصد لذت به دیگری نگاه کند.[۲۸] احتياط واجب آن است که زنان بدن و موى خود را از پسرى هم که بالغ نشده ولى به حدّى رسيده که مورد نظر شهوانى است بپوشانند.[۲۹] همچنین پوشيدن چيزى که باعث جلب توجه اجنبى شود و موجب فساد و ارتکاب حرام گردد، جايز نيست.[۳۰] در مورد پوشاندن پاها در حفظ حجاب برای زنان، فقهای شیعه بر این باورند که پوشاندن پاها توسط زنان در مقابل نامحرم لازم است،[۳۱] البته برخی نیز مستحب می دانند.[۳۲] فتاوای فقها حاکی از آن است که فعالیت‌ها و مراودات اجتماعی زنان منافاتی با حجاب ندارد و بر جواز اشتغال و تحصیل بانوان، مشروط بر رعایت حجاب، فتوا داده‌اند.[۳۳]

مردان نیز حتی المقدور باید بدن خود را از زنان نامحرم بپوشانند، به ویژه اگر بدانند که زن ها به قصد لذت به بدن آنان نگاه می کنند.[۳۴] گر چه به جز موارد خاصی، پوشیدن سایر قسمت‌های بدن بر مردها واجب نیست، ولی بر بانوان حرام است به بدن نیمه عریان، بازوان و سایر قسمت هایی که معمولاً مردها می پوشانند، بنگرند. به طور کلی باز گذاشتن هر جای بدن به قصد به حرام انداختن نامحرم، حرام است.[۳۵] از طرف دیگر، اسلام برخی از پوشش‌ها که باعث جلب توجه در آقایان و بانوان شود را لباس شهرت نامیده وحرام می‌داند.[۳۶]

استثنائات حجاب

بر پایه‌ی فقه، حد لازم حجاب برای زن غیرآزاد (کنیز) بسیار کمتر از زنان دیگر است و درباره‌ی حکم پوشش زنان سالخورده‌ای که زمینه ازدواج در آنها منتفی است، سهل‌گیری شده است.[۳۷] پوشش زن در برابر مردانی که به نقص جنسی و عقلی دچارند[۳۸] بسیار کمتر از حجاب ضروری در برابر مردان عادی است.[۳۹] از سوی دیگر، برخی فقها آشکارساختن زینت بانوان مسلمان را در برابر زنان غیرهمکیش جایز ندانسته‌اند تا از توصیف احتمالی ویژگی‌های زنان مسلمان برای مردان پیشگیری شود.[۴۰] مقدار واجب پوشش زنان در برابر مردان محرم (غیر از همسر) و نیز زنان، بسیار کم است و به نظر مشهور فقهی، شامل سر و گردن و سینه نمی‌شود.[۴۱]

حجاب در قرآن

واژه حجاب و مشتقات آن 8 بار در قرآن به کار رفته است که در بیشتر موارد آن به معناى مانع و حجاب معنوى است[۴۲] و در یک آیه مراد از آن مانع مادى و حجاب اصطلاحى است.[۴۳] افزون بر این، قرآن از این معنا با تعبیرهاى دیگرى نیز یاد کرده است؛ از جمله پایین انداختن جِلْباب[۴۴] پوشاندن سر و گریبان با خِمار[۴۵] کنار گذاشتن لباس براى زنان سالخورده[۴۶] آشکار نکردن زینت جز براى محارم[۴۷] و حفظ عورت‌ها.[۴۸] همچنین قرآن در این آیات و آیاتى دیگر از برخى پوشش‌هاى خاص یاد کرده که در حجاب زنان کاربرد دارد؛ مانند «خِمار»[۴۹] که در لغت به معناى پوشش [۵۰] و در اصطلاح لباسى است که زن سر خود را با آن مى‌پوشاند [۵۱] و«جِلباب» از ریشه «جلب» به معناى آوردن چیزى از مکانى به مکان دیگر و پوشاندن چیزى با چیزى دیگر است [۵۲] و جلباب در اصطلاح بر لباسى که سراسر بدن را دربرمى‌گیرد، گویند.[۵۳] این آیات قرآن از مباحث مختلفى درباره حجاب زنان از جمله حکمت حجاب، حجاب در شرایع پیشین و اسلام و برخى احکام فقهى مربوط به این موضوع سخن به میان آورده است.

حجاب زنان به‌طور صریح، در آیات 32 و 33 سوره احزاب با اشاره به همسران پیامبر(ص) آمده و در آیات 59-61 همین سوره به همسران مؤمنین توسعه یافته است. آیات 27 تا 31سوره نور در القاء یک سری آداب تربیتی، همه‌ی مؤمنین را به رعایت حدود رفتارهای اخلاقی دعوت نموده و برخی ویژگی‌های پوشش را در مورد زنان، گوشزد کرده است.[۵۴]

شکل حجاب

در فقه اسلامی شکل خاصی از پوشش برای زن تعیین نشده و فقط بر پوشیده بودن بدن، جز موارد استثنا، تصریح شده است،[۵۵] حتی برخی فقها پوشش حجم بدن را بنفسه لازم ندانسته‌اند.[۵۶] البته آنان پوشیدن لباس‌های نازک و بدن‌نما و تحریک‌آمیز را نپذیرفته‌اند و درباره‌ی استفاده از لباس‌های رنگارنگ و تزیین شده ملاحظاتی دارند.[۵۷]

شکل حجاب و چگونگی انطباق آن با معیارهای پوشش اسلامی با توجه به عواملی چون فرهنگ و آداب و باورها و عرف و شرایط اقلیمی و گاه محدودیتهای اجتماعی هر سرزمین، تفاوت دارد. مثلاً رایج‌ترین نوع پوشش اسلامی در ایران، چادر بوده که در مقاطع گوناگون تاریخی و اوضاع جغرافیایی، متنوع بوده است.[۵۸]

دلایل و آثار حفظ حجاب

حکمت تشریع حکم حجاب به تصریح آیات قرآن و احادیث،[۵۹] ایجاد امنیت روانی و حفظ سلامت اخلاقی جامعه و ارزش گذاری عفاف و حیاست.[۶۰] حجاب، مصونیتی برای بانوان در مقابل آزار و اذیت برخی مردان ناسالم و شناخته شدن به پاکدامنی است.[۶۱] از طرف دیگر، خداوند زنان را با فطرت عفت‌طلبى آفریده است و تشریع حجاب در واقع پاسخى به این نیاز فطرى آنان است.[۶۲] حجاب مایه‌ تشخص و آزادی زن و سنگین شدن کفه‌ی آبرو و احترام اوست[۶۳] حکمت دیگر تشریع حجاب، تزکیه نفس و باطن افراد است.[۶۴]

ازدیگر فواید حفظ حجاب، حفظ ارزش‌های انسانی، کاهش مفاسد اجتماعی، هدایت، کنترل و بهره‌مندی صحیح و مطلوب از امیال و غرایز انسانی و تأمین و تضمین سلامت و پاکی نسل افراد جامعه است.[۶۵] اسلام حجاب را واجب کرده تا رغبت جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده بیشتر و کانون خانواده مستحکم¬تر شود.[۶۶] حجاب، باعث اختصاص یافتن التذاذهای جنسی به محیط خانواده و در کادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذکور، باعث پیوند و اتصال قوی‌تر زن و شوهر و استحکام بیش‌تر کانون خانواده می‌گردد.[۶۷]

در بعدی دیگر، نقش حجاب در افزایش هوش معنوی یک موضوع کاملاً علمی است. هوش معنوی مجموعه‌ای از توانایی‌های معنوی است که به ما قدرت انطباق پذیری، حل مسئله و تا‌ب‌آوری می‌دهد. همچنین حجاب تأثیر مهمی بر کاهش استرس دارد.[۶۸] از دیگر دلایل عقلی حجاب، مسئله آزادی فکر است. از آنجا که یکی از ویژگی‌های شخصیتی زنان، توجه به ظاهر و آراستگی خود است، نبود پوشش مناسب موجب ایجاد مشغولیت ذهنی برای آنان می‌شود. از طرفی برهنگی تأثیر بسیاری در تحریک شهوت داشته و مسلم است که وقتی افراد درگیر شهوت خود باشند، دچار مشغولیت فکر شده و از آزادی فکر جهت نیل به اهداف علمی و انسانی بازمی‌مانند.[۶۹]

آثار بدحجابی و بی‌حجابی

زمانی که حجاب و عفاف در جامعه رعایت نشود همه جا پر از شهوت و بی‌بند و باری شده و معنویت از بین می‌رود و ضمن نابودی آرامش، کیان خانواده از بین می‌رود[۷۰] افزایش بیماری‌های روانی، افسردگی، افزایش خودکشی، قتل و جنایت، خیانت به همسر، تولد فرزندان نامشروع، از هم پاشیده شدن کانون خانواده ها وافزایش طلاق، از آثار برهنگی زنان است.[۷۱]

روش‌های تبیین حجاب

برای ایجاد مسئله حجاب و پوشش مناسب در جامعه، ابتدا باید پایه‌های اعتقادی و بینش افراد را نسبت به این موضوع محکم نمود[۷۲] رعایت حجاب حاصل دو بخش تربیتی و آموزشی است که بخش تربیتی در خانواده تحقق می‌یابد و بخش آموزشی نیز گام‌هایی در راستای آگاهی بخشیدن جامعه به فلسفه حجاب است که از مدارس تا سنین بالاتر رقم می‌خورد.[۷۳] از طرفی باید با اقدامات فرهنگی مناسبت افراد را با حجاب اسلامی آشنا کرد.[۷۴] برگزاری کلاس‌های آموزشی در زمینه حیا و تربیت جنسی[۷۵] بهره‌گيری از هنر و ابزارهايی مانند فيلم، مطبوعات، تئاتر، صداوسيما و ساير ابزارهايی كه در فرهنگسازی می‌توانند مؤثر باشند، برای ترويج فرهنگ حجاب و عفاف نقش بسزايی دارد. فضای عمومی جامعه بيشترين آموزه و درس را به آحاد جامعه می‌دهد. دولت و ملت باید در قالب امر به معروف و نهی از منكر در اين زمينه فعاليت داشته باشند تا فضای آلوده را به فضايی سالم مبدل كنند و رفتاری توأم با اخلاق الهی و دينی در جامعه رواج یابد.[۷۶]

حجاب مسئله‌ای اجتماعی

اگرچه حجاب، رفتاری فردی است، اما نوع پوشش فرد در اجتماع، تبعات اجتماعی نیز با خود به همراه دارد.[۷۷] از سوی دیگر، حکومت‌ها در یک جامعه اسلامی در برابر جهت‌گیری اخلاقی مردم و اجرای احکام شریعت در زندگی اجتماعی مسئولیت دارند و باید به حفظ شئون اجتماع ملتزم باشند و به آموزه‌های دینی احترام گذارند.[۷۸] دولت‌ اسلامی همان‌گونه که نمی‌تواند اجازه شرب خمر علنی را، حتی به‌پیروان ادیان دیگر بدهد، نمی‌تواند با رعایت نشدن حجاب در جامعه نیز موافقت کند، زیرا حجاب، فراتر از ادای تکلیف توسط مؤمنان، هنجاری لازم‌الاجرا در جامعه‌ی دینی است.[۷۹]

حجاب به مثابه قانون

اجبار به‌عنوان یک الزام، در روح همه‌ی قوانین فردی و اجتماعی وجود دارد که عدم تمکین نسبت به قانون، در بسیاری از موارد موجب جرائم مالی، جزای کیفری و حتی محرومیت‌های اجتماعی می‌شود. قانون حجاب هم یک قانون اجتماعی و البته قبل از آن یک قانون الهی است که تبعیت از آن ولو اینکه اقناع حقوقی برای فرد به وجود نیاورد، پیامد حقوقی دارد[۸۰] براساس ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، بی‌حجابی و عدم رعایت حجاب شرعی، تخلف و جرم محسوب می‌شود؛ بنابراین، بی‌حجابی صرفا آسیب اجتماعی نیست و تخلف از قانون رسمی کشور نیز به حساب می‌آید.[۸۱]

آسیب‌شناسی حجاب در ایران

علل بدحجابی، گسترده و پیچیده است و نمی‌توان آن را به یکی دو عامل خاص محدود کرد. ویژگی‌های شخصی افراد، تربیت خانوادگی، کارکردهای نظام آموزش و پرورش از موارد مؤثر در این مسئله است. همچنین می‌توان عوامل درونی چون درونی شدن حیا در فرد را نیز برشمرد.[۸۲] ضعف ایمان و کاهش باورهای دینی و مذهبی، تعلیم و تربیت نادرست و وضع نامناسب خانواده، فقدان نظارت والدین بر فرزندان فقر فرهنگی عدم نظارت بر برنامه‌های وسایل ارتباط جمعی، فقدان نظارت اجتماعی بر واحدهای تولیدی، برنامه‌های شبکه‌های خارجی و ماهواره‌ای از دیگر مواردی است که می‌توان به آن اشاره کرد.[۸۳] عواملی از جمله گسترش شبکه‌های اجتماعی در حادتر شدن شرایط تاثیرگذار بوده است. ترس از مسخره شدن و پذیرفته نشدن، ترس از نداشتن خواستگار، الگو قرار دادن مدل‌های زیبایی مروج بی‌حیایی، گسترش شبکه‌های اجتماعی و تلاش برای جلب توجه در این شبکه‌ها با اشتراک گذاشتن تصاویر خود از جمله دلایل کمرنگ شدن حجاب است. کم توجهی خانواده ها و معلمان به نقش الگویی خود، از دیگر عوامل بروز این مسئله است.[۸۴]

روز عفاف و حجاب در ایران

روز 21 تیرماه، روز ملی عفاف و حجاب در ایران، نام‌گذاری شده است. علت این نام‌گذاری حادثه ای است که در این روز در مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد. عده‌ای از مردم در این روز قیام نموده و در آن مسجد تحصن کردند و اعتراض خودشان را به سیاست‌های رضا خان اعلام داشتند.[۸۵] اصل تحصن مردم در مسجد گوهرشاد به خاطر حمایت از آیت‌الله قمی بود که برای پیشگیری از کشف حجاب اجباری به تهران رفته بود. رضاخان دستور داد تا او را بازداشت و زندانی کنند و مردم مشهد در برابر شنیدن این خبر قیام کردند و در مسجد جامع گوهرشاد تحصن کردند.[۸۶] مأموران به مسجد حمله کردند و مردم غیر مسلح را مورد هجوم قرار دادند و در آن حادثه عده‌ی بسیاری از مردم، شهید و مجروح شدند[۸۷]

منابع

اسلام پدیا

ویکی پدیا

ویکی فقه

ویکی شیعه

دانشنامه اسلامی

دائره المعارف قران کریم

ارجاعات

  1. ابن‌فارس، ج 2، ص 143
  2. طریحی، ج 1، ص 455
  3. مطهری، ص 78
  4. مکارم شیرازی، ج 17: ص 402؛ مطهری، ص 78.
  5. کدیور، تأملی در مسئله حجاب
  6. نقش حجاب در ارتقای سلامت خانواده
  7. سعیدی، «حجاب»، دانشنامه جهان اسلام
  8. غروی، جزوه حجاب در قرآن
  9. سیر تحول حجاب در ایران، پیش و پس از اسلام
  10. ویل‌دورانت، ج 2، ص 340.
  11. پوشش زنان در ادیان مختلف/ دانشمندان غربی درباره حجاب زنان چه نظری دارند؟
  12. پوشش زنان در ادیان مختلف/ دانشمندان غربی درباره حجاب زنان چه نظری دارند؟
  13. سیر تحول حجاب در ایران، پیش و پس از اسلام
  14. آشتیانی، ص 135.
  15. همان.
  16. حلبی، ج 2، ص 221 - 222.
  17. سیر تحول حجاب در ایران، پیش و پس از اسلام
  18. لزوم تبیین مسئله حجاب و راهکارهای ارتقای آن در سطح جامعه
  19. «Jewish religious clothing».
  20. «jewish virtual library»
  21. پوشش زنان در ادیان مختلف/ دانشمندان غربی درباره حجاب زنان چه نظری دارند؟
  22. آشتیانی، ص 163.
  23. عهدجدید، رسالهٔ اول پطرس، باب 3، آیهٔ 3.
  24. عهد جدید، رسالهٔ قرنتیان، باب 11، آیهٔ 5.
  25. مکارم شیرازی، ج 17: ص 402؛ مطهری، ص 78.
  26. سعیدی، «حجاب»، دانشنامه جهان اسلام
  27. نک: استفتائات امام خمینی، ج 3، ص 256، س 33 و 34؛ توضيح المسائل مراجع، ج‏2، ص 929
  28. ویکی پدیا، حجاب اسلامی
  29. توضيح المسائل مراجع، ج‏ 2، ص 488.
  30. توضيح المسائل مراجع، ج‏ 2، ص 1012.
  31. آیات عظام امام خمینی (ره)، خامنه ای، بهجت، سیستانی، فاضل (ره) و صافی، آیت الله تبریزی: پوشاندن پا بنا بر احتیاط واجب، لازم می باشد.
  32. آیت الله مکارم شیرازی.
  33. ابوالقاسم خوئی، ج ۲، ص ۲۰۴، ۲۰۶ ـ ۲۰۸؛ منتظری، همانجا؛ خامنه‌ای، ج ۲، ص ۸۵
  34. معصومی، ص 70.
  35. معصومی، ص 71
  36. پاسخی روانشناسانه به توجیه بدحجابی برخی بانوان متأهل
  37. ابن کثیر، ذیل نور: ۶۰؛ شمس الدین، کتاب ۱، ص۶۶؛ جوادی آملی، کتاب الصلاة، ۱۴۰۵ق، ص۱۳۰ـ۱۳۶؛ کلانتری، ص۸۱ـ۸۷
  38. التّابِعینَ غَیرِ اُولی الاِرْبَةِ مِنَ الرِّجال، برای توضیح این تعبیر در احادیث ر.ک: ابن قدامه، ج۷، ص۴۶۲ـ۴۶۳؛ محمدباقر مجلسی، ج۱۰۱، ص۳۳ـ۳۵
  39. ر.ک: ابن کثیر، ذیل آیه؛ خویی، ج۳۲، ص۷۵ـ۷۸.
  40. ر.ک: ابن قدامه، ج۷، ص۴۶۴؛ نجفی، ج۲۹، ص۷۱ـ۷۲.
  41. جزیری، همانجا؛ خویی، ج۳۲، ص۵۱ـ۵۵.
  42. (وَ إِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَانَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَ بَينْ‏َ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالاَْخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا؛ «و چون قرآن بخوانى، ميان تو و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند پرده‏اى پوشيده قرار مى‏دهيم» (اسراء/45))
  43. (يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُيُوتَ النَّبىِ‏ِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلىَ‏ طَعَامٍ غَيرَْ نَظِرِينَ إِنَئهُ وَ لَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُواْ فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُواْ وَ لَا مُسْتَْنِسِينَ لحَِدِيثٍ إِنَّ ذَالِكُمْ كَانَ يُؤْذِى النَّبىِ‏َّ فَيَسْتَحْىِ مِنكُمْ وَ اللَّهُ لَا يَسْتَحْىِ مِنَ الْحَقّ‏ِ وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَسَْلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَالِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ مَا كاَنَ لَكُمْ أَن تُؤْذُواْ رَسُولَ اللَّهِ وَ لَا أَن تَنكِحُواْ أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَالِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، داخل اتاقهاى پيامبر مشويد، مگر آنكه براى [خوردنِ‏] طعامى به شما اجازه داده شود، [آن هم‏] بى‏آنكه در انتظار پخته‏شدن آن باشيد؛ ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد، و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بى‏آنكه سرگرم سخنى گرديد. اين [رفتارِ] شما پيامبر را مى‏رنجاند و [لى‏] از شما شرم مى‏دارد، و حال آنكه خدا از حق [گويى‏] شرم نمى‏كند، و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد؛ اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه‏تر است، و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد، و مطلقاً [نبايد] زنانش را پس از [مرگ‏] او به نكاح خود درآوريد، چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى‏] بزرگ است» (احزاب/53)).
  44. (يَأَيهَُّا النَّبىِ‏ُّ قُل لّأَِزْوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيهِْنَّ مِن جَلَبِيبِهِنَّ ذَالِكَ أَدْنىَ أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَ كاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا؛ « اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند. اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است، و خدا آمرزنده مهربان است.» (احزاب/59))
  45. وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ يحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْيَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ‏ جُيُوبهِِنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنىِ أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيرِْ أُوْلىِ الْارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُواْ عَلىَ‏ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَ لَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يخُْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكمُ‏ْ تُفْلِحُونَ؛ « و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى‏] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست. و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند، و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش‏] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن‏] بى‏نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‏اند، آشكار نكنند؛ و پاهاى خود را [به گونه‏اى به زمين‏] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‏دارند معلوم گردد. اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن‏] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد.» (نور/31))
  46. (وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ الَّاتىِ لَا يَرْجُونَ نِكاَحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيرَْ مُتَبرَِّجَتِ بِزِينَةٍ وَ أَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيرٌْ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ « و بر زنان از كار افتاده‏اى كه [ديگر] اميد زناشويى ندارند گناهى نيست كه پوشش خود را كنار نهند [به شرطى كه‏] زينتى را آشكار نكنند؛ و عفت ورزيدن براى آنها بهتر است، و خدا شنواى داناست.» (نور/60))
  47. (نور/31).
  48. همان.
  49. همان.
  50. ابن‌فارس، ج 2، ص 215؛ زبیدی، ج 6، ص 363 - 364، «خمر».
  51. راغب اصفهانی، ص 159؛ قلعه‌جی، ص 371، «خمر».
  52. ابن‌فارس، ج 1، ص 469؛ زبیدی، ج 1، ص 370، «جلب».
  53. زببدی، ج 1، ص 373؛ قرطبى، ج 14، ص 243؛ طباطبایی، ج 16، ص 339.
  54. دیدگاه قرآن کریم درباره حجاب چیست و در کدام آیات به آن پرداخته شده است؟
  55. ر.ک: خوئی و تبریزی، ج۵، فتاوی تبریزی، ص۴۲۹؛ سیستانی، ص۴۸۶، ۵۴۲؛ مکارم شیرازی، ج۲، ص۳۴۹ـ۳۵۰، ج۳، ص۲۴۹.
  56. ر.ک: ابوالقاسم خوئی، ج۲، ص۱۹۶؛ شبیری زنجانی، درس خارج فقه، مورخ ۴/۱۱/۱۳۷۷ش
  57. ر.ک: ابوالقاسم خوئی، ج۲، ص۲۱۱؛ خوئی و تبریزی، ج۲، ص۳۷۲؛ منتظری، همانجا
  58. برای نمونه ر.ک: سیستانی، ص۵۴۲.
  59. ر.ک: احزاب: ۳۳، ۵۳، ۵۹؛ نور: ۶۰؛ حکیم، ج۲۰، ص۱۹۳ـ۱۹۴، ۲۳۵ـ۲۳۶.
  60. ر.ک: احزاب: ۳۲ـ۳۳؛ نور: ۳۰ـ۳۱؛ حکیم، ۱۴۰۴ق، ج۲۰، ص۱۸۵ـ۱۸۶، ۱۹۰ـ۱۹۵، ۲۰۷ـ۲۰۹، ۲۱۱ـ ۲۱۲؛ محمدباقر مجلسی، ج۶۸، ص۲۶۸ـ۲۷۲؛ طباطبائی یزدی، ج۵، ص۴۹۰؛ زحیلی، ج۷، ص۳۳۶ـ۳۳۷.
  61. در این زمینه می توانید پرسش 431 (سایت اسلام کوئست، 459) و 3213 (سایت اسلام کوئست، 3938) را نيز مطالعه بفرمایید.
  62. علی‌پور و رضائي، ص 19.
  63. پادکست | بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد حجاب
  64. طبرسی، ج 8، ص 576؛ صابونی، ج 2، ص 169؛ مکارم شیرازی، ج 14، ص 443.
  65. ر.ك: مجموعه مقالات پوشش و عفاف، دومين نمايشگاه تشخص و منزلت زن در نظام اسلامي
  66. تبیین موضوع حجاب مانع تبلیغات فریبنده دشمنان می‌شود
  67. حداد عادل، ص ۶۹-۷۰.
  68. دوری از حجاب، جنگ با فطرت است
  69. «دلایل عقلی و نقلی حجاب اسلامی/ حجاب بخشی از هویت ملی ما است»
  70. گسترش بی‌حجابی پایه‌های خانواده را سست می‌کند
  71. نقش حجاب در ارتقای سلامت خانواده
  72. لزوم تبیین مسئله حجاب و راهکارهای ارتقای آن در سطح جامعه
  73. حجاب و عفاف موجب درک انسان از ارزش وجودی خویش است
  74. ترویج حجاب در جامعه با کار فرهنگی امکان‌پذیر است
  75. بیان اهمیت مسئله حجاب جز با تبیین عفاف امکان‌پذیر نیست
  76. مهمترين موضوع اثرگذار در مقوله حجاب، فضای عمومی جامعه است
  77. ترویج عفاف و حجاب مصداق امر به معروف و نهی از منکر است
  78. سروش، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۵؛ 499-503؛ 506-507.
  79. فقیه شیرازی ، ج۱، ص۲۷۱.
  80. نیازمند «هوشیاری اجتماعی» در مسئله عفاف و حجاب هستیم
  81. غفلت ۳۰ دستگاه فرهنگی در موضوع حجاب با گشت ارشاد حل نمی‌شود
  82. غفلت ۳۰ دستگاه فرهنگی در موضوع حجاب با گشت ارشاد حل نمی‌شود
  83. آسیب‌شناسی علل رشد بدحجابی در جامعه امروز
  84. مسئله حجاب و معطلی ۱۱ساله اجرای سند تحول بنیادین
  85. تلاش دشمن برای تقلیل حجاب از مسئله‌ای هویتی به سیاسی
  86. پوشش و حجاب یک رسم ایرانی است
  87. تلاش دشمن برای تقلیل حجاب از مسئله‌ای هویتی به سیاسی