تفسیر عرفانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: واگردانی دستی
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div style="text-align:justify">[[پرونده:تفسیر مخزن العرفان، از تفاسیر عرفانی قرآن کریم.jpg|جایگزین=تفسیر مخزن العرفان، از تفاسیر عرفانی قرآن کریم|بندانگشتی|تفسیر مخزن العرفان، از تفاسیر عرفانی قرآن کریم]]تفسیر عرفانی<ref>ارجاعات این مقاله به ماهنامۀ رایحه، سال پنجم شمارۀ 68، بهمن ماه 1388، است که به موضوع «تفسیر عرفانی» اختصاص دارد.</ref>: تاویل مبتنی بر رمز و اشاره و کشف معنای باطنی آیات قرآن. این شیوه از تفسیر برمبنای آموخته‌های ذوقی و عرفانی و مبانی سیر و سلوك است و از طریق کشف و شهود به دست می‌آید. از آنجا که عرفان، شهودی و قائم به فرد است، صرفاً برای صاحب و حامل خود حجیت دارد. اهل عرفان خود در این مورد می‌گویند که تجارب عرفانی را نه انکار کنید و نه پیروی. در این نوع از تفسیر که از آن به تاویل نیز یاد می‌شود، ملاک‌هایی برای تشخیص ادعای صحیح از ناصحیح وجود دارد که برخی از آن‌ها عبارتند از: عدم وجود تنزیل و تقیید در برداشت عرفانی، انطباق با مفهوم حاکم در عصر نزول و موید بودن به شواهد نقلی قطعی و سپس شواهد عقلی. رکن مهم در تفسیر عرفانی، تاویل است و چون باطن قرآن، قابل تسری و تعمیم در دیگر اعصار است، گذر از ظاهر آیات و کشف نکات مهم نهفته در بطون آن، به پویایی قرآن در همۀ زمان‌ها می‌انجامد و این مطلب بیانگر اهمیت تفسیر عرفانی است.
<div style="text-align:justify">[[پرونده:تفسیر مخزن العرفان، از تفاسیر عرفانی قرآن کریم.jpg|جایگزین=تفسیر مخزن العرفان، از تفاسیر عرفانی قرآن کریم|بندانگشتی|تفسیر مخزن العرفان، از تفاسیر عرفانی قرآن کریم]]'''تفسیر عرفانی'''<ref>ارجاعات این مقاله به ماهنامۀ رایحه، سال پنجم شمارۀ 68، بهمن ماه 1388، است که به موضوع «تفسیر عرفانی» اختصاص دارد.</ref>: تاویل مبتنی بر رمز و اشاره و کشف معنای باطنی آیات قرآن. این شیوه از تفسیر برمبنای آموخته‌های ذوقی و عرفانی و مبانی سیر و سلوك است و از طریق کشف و شهود به دست می‌آید. از آنجا که عرفان، شهودی و قائم به فرد است، صرفاً برای صاحب و حامل خود حجیت دارد. اهل عرفان خود در این مورد می‌گویند که تجارب عرفانی را نه انکار کنید و نه پیروی. در این نوع از تفسیر که از آن به تاویل نیز یاد می‌شود، ملاک‌هایی برای تشخیص ادعای صحیح از ناصحیح وجود دارد که برخی از آن‌ها عبارتند از: عدم وجود تنزیل و تقیید در برداشت عرفانی، انطباق با مفهوم حاکم در عصر نزول و موید بودن به شواهد نقلی قطعی و سپس شواهد عقلی. رکن مهم در تفسیر عرفانی، تاویل است و چون باطن قرآن، قابل تسری و تعمیم در دیگر اعصار است، گذر از ظاهر آیات و کشف نکات مهم نهفته در بطون آن، به پویایی قرآن در همۀ زمان‌ها می‌انجامد و این مطلب بیانگر اهمیت تفسیر عرفانی است.


== تعریف تفسیر عرفانی ==
== تعریف تفسیر عرفانی ==
خط ۵۲: خط ۵۲:
مطالعه در آثار تفسیری حضرت امام (ره) نشان می‌دهد که ایشان در تفسیر آیات، ضمن اهمیت به تدبر در الفاظ و ظاهر آیات، عنایت ویژه‌ای به فهم قلبی و عرفانی آیات قرآن داشته است؛<ref>ص24</ref> لذا تفسیر خود را از آیات، رمز، اشاره، کلمه عرفانی، وجه عرفانی، ذوق عرفانی، لطایف عرفانی و مانند آن‌ها خوانده است. امام دربارۀ حروف مقطعه می‌فرمود «در حروف مقطعه اوایل سور اختلاف شدید است و آن چه بیشتر موافق اعتبار آید، آن است که از قبیل رمز بین محب و محبوب است.» امام معتقد بود که قرآن مملو از مهمترین نکات عرفانی است و نمی‌توان کتابی را بهتر از قرآن در عرفان یافت. فلاسفه و عرفای بزرگ هر چه دارند از قرآن اخذ کرده‌اند حتی نکاتی که نزد فلاسفه بزرگ یونان سابقه نداشته و ارسطو و دیگر فلاسفه و عرفا  از آن بی‌خبر و از درک و فهم آن‌ها عاجز بوده‌اند همه از قرآن است. امام (ره) در شرح حدیث جنود عقل و جهل معتقد است نکات عرفانی قرآن برای اهلش قابل درک است گرچه چون کلام جامع است، هر کس به اندازه فهمش از آن ادراکی می‌کند. امام می‌فرماید: «گاهی با نصف سطر، برهانی را که حکما با چندین مقدمه باید بیان کنند، به صورت غیر شبیه به برهان می‌فرماید، مثل قوله تعالى: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتَا؛<ref>«اگر در آسمان و زمین جز (الله) خدایان دیگری بود فاسد می‌شدند و نظام جهان به هم می‌خورد.»؛ انبیاء/۲۲.</ref> و قوله تعالى: «إذا لذَهَبَ كُلُّ إِلَهِ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْض؛<ref>«چرا که در آن صورت هر خدایی آفریده خود را می‌برد و بعضی از آنان بر بعضی دیگر غلبه می‌جست.»؛ مومنون/۹۱.</ref> که برهان دقیق بر توحید است هر یك از این دو محتاج به چندین صفحه بیان است. امام همچنین دربارۀ نقش عرفان در شناخت دین و تفسیر قرآن، می‌فرماید: «هرکس به عرفان قرآن و عرفای اسلام که کسب معارف از قرآن کردند نظر کند و مقایسه مابین آن‌ها با علمای سایر ادیان و تصنیفات و معارف آن‌ها کند، پایه معارف اسلام و قرآن را که اساس دین و دیانت است می‌فهمد و تصدیق به این که کتاب وحی الهی و این معارف معارف الهیه است، برای او مؤونه ندارد.»<ref>ص25و26.</ref>
مطالعه در آثار تفسیری حضرت امام (ره) نشان می‌دهد که ایشان در تفسیر آیات، ضمن اهمیت به تدبر در الفاظ و ظاهر آیات، عنایت ویژه‌ای به فهم قلبی و عرفانی آیات قرآن داشته است؛<ref>ص24</ref> لذا تفسیر خود را از آیات، رمز، اشاره، کلمه عرفانی، وجه عرفانی، ذوق عرفانی، لطایف عرفانی و مانند آن‌ها خوانده است. امام دربارۀ حروف مقطعه می‌فرمود «در حروف مقطعه اوایل سور اختلاف شدید است و آن چه بیشتر موافق اعتبار آید، آن است که از قبیل رمز بین محب و محبوب است.» امام معتقد بود که قرآن مملو از مهمترین نکات عرفانی است و نمی‌توان کتابی را بهتر از قرآن در عرفان یافت. فلاسفه و عرفای بزرگ هر چه دارند از قرآن اخذ کرده‌اند حتی نکاتی که نزد فلاسفه بزرگ یونان سابقه نداشته و ارسطو و دیگر فلاسفه و عرفا  از آن بی‌خبر و از درک و فهم آن‌ها عاجز بوده‌اند همه از قرآن است. امام (ره) در شرح حدیث جنود عقل و جهل معتقد است نکات عرفانی قرآن برای اهلش قابل درک است گرچه چون کلام جامع است، هر کس به اندازه فهمش از آن ادراکی می‌کند. امام می‌فرماید: «گاهی با نصف سطر، برهانی را که حکما با چندین مقدمه باید بیان کنند، به صورت غیر شبیه به برهان می‌فرماید، مثل قوله تعالى: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللهُ لَفَسَدَتَا؛<ref>«اگر در آسمان و زمین جز (الله) خدایان دیگری بود فاسد می‌شدند و نظام جهان به هم می‌خورد.»؛ انبیاء/۲۲.</ref> و قوله تعالى: «إذا لذَهَبَ كُلُّ إِلَهِ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْض؛<ref>«چرا که در آن صورت هر خدایی آفریده خود را می‌برد و بعضی از آنان بر بعضی دیگر غلبه می‌جست.»؛ مومنون/۹۱.</ref> که برهان دقیق بر توحید است هر یك از این دو محتاج به چندین صفحه بیان است. امام همچنین دربارۀ نقش عرفان در شناخت دین و تفسیر قرآن، می‌فرماید: «هرکس به عرفان قرآن و عرفای اسلام که کسب معارف از قرآن کردند نظر کند و مقایسه مابین آن‌ها با علمای سایر ادیان و تصنیفات و معارف آن‌ها کند، پایه معارف اسلام و قرآن را که اساس دین و دیانت است می‌فهمد و تصدیق به این که کتاب وحی الهی و این معارف معارف الهیه است، برای او مؤونه ندارد.»<ref>ص25و26.</ref>
</div>
</div>
[[رده:انواع تفسیر قرآن]]
ویراستار
۳٬۲۵۳

ویرایش