الف (الفت)

ریشه «الف» (ˀLF)؛ از این ریشه، تنها باب تفعیل به‌صورت «ألَّفَ» و باب افعال (ایلاف)، به‌معنای «انس و الفت گرفتن، پیوند زدن»، به‌کار رفته است. این ریشه جمعا 8 بار در قرآن آمده است.

ساخت‌های صرفی در قرآن

ألَّفَ (فعل، باب تفعیل): 5 بار

مُؤَلَّف (اسم مفعول، باب تفعیل): 1 بار

ایلاف (مصدر، باب افعال): 2 بار

برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: الف (الفت) (واژگان)

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان
سامی باستان
عبری אָלַף آلَپ ˀālap آموختن learn Gesenius, 48
אַלּוּפ اَلوپ ˀalūp اهلی، رام

دوست، صمیمی

tame, docile;

friend, intimate

اوگاریتی alpn الپن اهلی، رام domesticated, tame DelOlmo, 63
آرامی אֲלַף اَلَف ˀalap پیوستن، عادت کردن.

آموختن، مطالعه کردن، آموزش دادن

to join, to become used; to learn, study, train Jastrow, 72
אַלַּף اَلَّف ˀallap یاد دادن to train, teach Pa. (باب تفعیل)
سریانی ܝܠܦ اِلِپ ˀilep آموختن to learn PayneSmith, 18, 192
ܐܠܦ آلِپ ˀālep درس دادن، اطلاع دادن، نشان دادن to teach, inform, show
مندایی ALP الپ آموختن، تمرین کردن، تمرین دادن کسی

(باب افعال.) یاد دادن، درس دادن

to learn, practise, train onself

af. To teach, instruct

Macuch, 21
فنیقی ˀLP الپ رهبر، فرمانده؛

دوست؟

leader, commander; friend? Krahmalkov, 55
حبشی ˀalap̣u اَلَپّو عشق و دوستی love Leslau, 20
عربی اَلَّفَ انس و الفت گرفتن، دوست شدن مشکور، ج1، ص31

منابع

الف (الفت) (واژگان)

منابع ریشه شناسی