آیه خمس
آیه خُمس؛ به آیه 41 سوره مبارکه انفال آیه خمس گفته میشود.
خمس در قرآن
در اسلام دو نوع انفاق وجود دارد: انفاق مستحب و انفاق واجب. انفاق مستحب حد و اندازه خاصی ندارد، بلكه آنچه برای انسان امكان داشته باشد هر چند به اندازه يك دانه خرما باشد كه از ارزش و اهميت بالايی برخوردار است. در اينباره آيات و روايات فراوانی وجود دارد، اما انفاق واجب كه در قرآن از آن با عنوان زكات و خمس ياد شده است، دارای شرايط خاصی است هر چند در قرآن به آن شرايط اشاره نشده است و به صورت كلی در پرداخت آن توصيه فرموده است وليكن در روايات به طور مفصل به خصوصيات و شرايط زكات و خمس اشاره شده است. زكات و خمس عبارت است از حق مالی كه خداوند بر اموال خاصی واجب كرده است تا مالك آن را پرداخت نمايد، البته مصرف هريك از زكات و خمس متفاوت میباشد؛ زيرا زكات و صدقه بر بنیهاشم (سادات) حرام است. از اينرو در قبال حرمت زكات بر آنان خداوند خمس را قرار داده است. بدين جهت در روايات فلسفه خمس را حرمت صدقه بر بنیهاشم(سادات) ياد كرده است.[۱]
خداوند در آيه ۴۱ سوره انفال وجوب خمس و مصارف آن را به طور فشرده بيان نموده و اهميت آن را گوشزد كرده است.«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامي وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا؛ ای مؤمنان بدانيد كه آنچه به شما غنيمت و فايده رسد كم يا زياد خمس(یک پنجم) آن مخصوص خدا و رسول و خويشان او و يتيمان و فقيران و در راه ماندگان است اگر يتيمان به خدا و آنچه بر بنده خود نازل كردهايم داريد.» اگر چه متعارف از غنيمت چيزی است كه در جنگ از دشمن به دست میآيد ولی با توجه به گفتار اهل لغت كه غنيمت را مطلق سود گرفتهاند و بر حسب روايات فراوانی كه از پيغمبر اكرم(ص) و ائمه(ع) رسيده آيه خمس شامل فواید و سودهای ديگر نيز میشود چنانكه پيغمبر اكرم(ص) فرمود: «وَ اخراجُ الخُمسِ مِنْ كلِّ مايَملِكُهُ اَحَدٌ مِنَ النّاس» يعنی خمس از هرچه انسان مالک شود اخراج میشود.وجوهات حاصل از خمس یکی از منابع اصلی مالی حوزههای علمیه و ترویج دین در جامعه است. در بسیاری از موارد مراجع عظام تقلید بنا بر مصلحت جامعه اسلامی، خمس را در زمینه خدمات اجتماعی نظیر احداث بیمارستان، درمانگاه، مدرسه، دانشگاه، کارخانه مسجد، حسینیه و یا کمک به زلزلهزدگان مصرف میکنند.[۲]
کارکرد خمس
پرداخت خمس از جهات متعددى داراى اهميت است كه به بعضى از آن جهات فهرستوار اشاره مىكنيم. از نظر اعتقادى، نشانه ايمان و اعتقاد واقعى است، همانطور كه میخوانيم «اِن كنتم آمنتم...»، از نظر عبادى، خمس از عبادات است و بايد با قصد قربت پرداخت شود و هرگونه رياكارى و ناخالصى در انجام اين فريضه اختلال به وجود مىآورد. از نظر سياسى، سبب ارتباط مردم با جانشينان پيامبر(ص) و كمك كردن به خط اهلبيت(ع) و تقويت بنيه مالى فقهها و حوزههاى علميه و سبب تبليغ و نشر تفكر علوى به وسيله علما، فضلا و طلاب و مرزبانى از حدود و ثغور دينى و مبارزه با انواع انحرافات فكرى و اخلاقى و سمپاشىها و ايجاد ترديدها و وسوسههاى بدخواهان مغرض و يا طرفداران سادهدل است.از نظر اقتصادى، راهى براى تعديل ثروت، مبارزه با تكاثر و رسيدگى به محرومان و تهيدستان جامعه است. از نظر اجتماعى، راهى براى ايجاد الفت و محبت ميان طبقات مختلف و جلوگيرى از ايجاد شكافهاى عميقِ اجتماعى است. از نظر روانى، سبب مىشود كه انسان در خود احساس كند حامى اهلبيت(ع) و مراجع تقليد و حوزههاى علميه و تبليغات صحيح دينى است و اين احساس همواره او را هوادار جبهه حق و مخالف جبهههاى باطل و وسوسههاى آنان قرار مىدهد.اگر به تعبيراتى كه در آيات و روايات آمده است توجه كنيم، به آثار پرداخت خمس بيشتر پى خواهيم برد. از جمله اين آثار نسل پاك كه در روايات مىخوانيم «لتطيب ولادتهم» پرداخت خمس، مال را پاك و مال پاك مقدمه نسل پاك است، تقويت دين، همانطور كه امام رضا(ع) فرمودند «الخمس عوننا على ديننا» خمس، حق ما اهل بيت و پشتوانه مكتب و راه ما است، پاكى مال، همانطور كه امام صادق(ع) فرمود من از گرفتن درهم شما هدفى جز پاك كردن شما ندارم، زيرا وضع مالى من امروز خوب است، چنانكه میخوانيم «ما اريد بذلك الا ان تطهروا»، گوارا بودن درآمد، چنانكه در حديث ديگرى از امام صادق(ع) مىخوانيم هر كس خمس ما را بدهد باقى درآمدش براى او گواراست «يودّى خمسنا و يطيب له».[۳]
تفاوت خمس و زکات
پرداخت زکات و خمس و دیگر انفاقهاى واجب و مستحب، از تکالیف اقتصادی مسلمانان است. ادای این وظایف مالی، افزون بر آثار سازنده اخلاقى، نقش مهمى در توزیع و تعدیل ثروت میان افراد جامعه و برقرارى عدالت اجتماعى دارند. اما هر کدام از خمس و زکات از جهت موارد تعلّق، شرایط وجوب و مصرف با هم تفاوت دارند.در فقه اسلامی؛ «خمس» عبارت است از یک پنجم اموال انسان که باید از درآمد و مازاد بر مخارج خود با شروط خاصى که در فقه بیان شده، پرداخت شود و آن حقّى است که خداوند براى پیامبر اکرم(ص) و امام معصوم(ع) قرار داده تا مستمندان از خاندان آن بزرگواران به جاى زکات مصرف و نیازمندیهاى خود را با آن تأمین کنند. خمس به دو قسم تقسیم میشود: نیمى از آن، سهم امام(ع) است که باید توسط حاکم اسلامى در مصالح اسلام و مسلمانان هزینه گردد و نیم دیگر آن، سهم سادات است.خمس به مواردی با شرایط ویژه تعلّق میگیرد. در فقه اسلامى، زکات عبارت است از: حقّ واجبى که به بخشى از اموال برخی افراد غنیّ و ثروتمند جامعه تعلق میگیرد و باید به نفع فقرا براى صرف در مصالح عمومى پرداخت شود.اغنیا با دادن زکات، از صفات زشتى مانند حرص و بخل (تا اندازهاى) پاک میگردند و اموالشان نیز با خیر و برکت دنیوى و اخروى، رشد و نموّ خواهد کرد. همچنین از دیدگاه فقها، اصل وجوب زکات از ضروریات و ارکان دین مقدس اسلام است.[۴]به دليل انتساب سادات به حضرت رسول(ص) زكات به آنان تعلق نمیگيرد اما طبق آيه ۴۱ سوره مباركه انفال كه میفرمايد: «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ؛ و بدانيد كه هر چيزى را به غنيمت گرفتيد يك پنجم آن براى خدا و پيامبر و براى خويشاوندان [او] و يتيمان و بينوايان و در راهماندگان است اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى [حق از باطل] روزى كه آن دو گروه با هم روبرو شدند نازل كرديم ايمان آوردهايد و خدا بر هر چيزى تواناست» خمس دو سهم دارد كه يك سهم متعلق به سادات است و سهم ديگر، با تشخيص امام در راه ترويج دين استفاده میشود.[۵]
منابع
خبرگزاری ایکنا