چرک (مترادف): تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۸۲۱ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۱۴:۵۶
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== مترادفات قرآنی ؟ == مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «»، « ». == مترادفات «» در قرآن == {| class="wikitable" |+ !واژه !مشاهده ریشه شناسی واژه !مشاهده مشتقات واژه !نمونه آیات |- | |ریشه ؟ |مشتقات ؟ | |- | |ریشه ؟ |هون (...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== مترادفات قرآنی ؟ ==
== مترادفات قرآنی چرک ==
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «»، « ».
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «غسلین»، «غسّاق»، «صدید».


== مترادفات «» در قرآن ==
== مترادفات «چرک» در قرآن ==
{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
|+
|+
خط ۱۰: خط ۱۰:
!نمونه آیات
!نمونه آیات
|-
|-
|
|غسلین
|[[یسر (ریشه)|ریشه ؟]]
|[[غسل (ریشه)|ریشه غسل]]
|[[یسر (واژگان)|مشتقات ؟]]
|[[غسل (واژگان)|مشتقات غسل]]
|
|
|-
|-
|
|غسّاق
|[[هون (ریشه)|ریشه ؟]]
|[[غسق (ریشه)|ریشه غسق]]
|[[هون (واژگان)|مشتقات ؟]]
|[[غسق (واژگان)|مشتقات غسق]]
|
|
|-
|-
|
|صدید
|
|[[صدد (صدید)|ریشه صدد]]
|
|[[صدد (واژگان)|مشتقات صدد]]
|
|
|}
|}


== معانی مترادفات قرآنی ؟==
== معانی مترادفات قرآنی چرک==
 
=== «غسلین» ===
غَسَلْتُ‏ الشّى‏ء غَسْلًا: آب بر آن ريختم و پليدى و چركش را از او زدودم. غَسْل‏: اسم است ولى- غِسْل‏- با كسره حرف (غ) چيزى است كه با آن شستشو مى‏كنند، در آيه: (فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ ...- 6/ مائده) اغتسال: شستشوى بدن، در آيه: (حَتَّى‏ تَغْتَسِلُوا- 43/ نساء) مُغتَسَل‏: جايى كه در آنجا شستشو مى‏شود و نيز آبى كه با آن مى‏شويند در آيه: (هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ‏- 42/ ص) (اين آبى خنك، و شستشو دهنده و نوشيدنى است).
 
(غِسْلِين‏: چركابه بدنهاى كفّار در آتش، در آيه: (وَ لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ‏- 36/ حاقه)<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 698-697</ref>
 
=== «غسّاق» ===
غَسَقُ‏ اللّيل: شدّت تاريكى شب، در آيه: (إِلى‏ غَسَقِ‏ اللَّيْلِ‏- 78/ اسراء) در آيه: (وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ‏ إِذا وَقَبَ‏- 3/ فلق) كه عبارت از مصيبت و بلايى است كه در شب مى‏رسد كه مثل طارق است (طارق: كسى كه شب سر مى‏رسد و شبيخون مى‏زند).
 
و گفته‏اند- غاسق- قرص ماه است وقتى كه كسوف رخ مى‏دهد و تاريك مى‏شود. غَسَّاق‏: چيزى است كه از پوست دوزخيان قطره قطره مى‏ريزد گفت‏ (إِلَّا حَمِيماً وَ غَسَّاقاً- 25/ نباء).<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 697</ref>
 
=== «صدید» ===
الصُّدُود و الصَّدّ: انصراف قطعى و روى گرداندن و خوددارى از چيزى، مثل آيه: (يَصُدُّونَ‏ عَنْكَ‏ صُدُوداً- 61/ نساء) و گاهى به معنى منع كردن و برگرداندن است. مثل آيات: (وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ‏ فَصَدَّهُمْ‏ عَنِ السَّبِيلِ‏- 24/ نمل) (شيطان كارهاشان را در نظرشان آراست و سپس از راه حق بازشان داشت). (وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ‏- 47/ انفال) (قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ‏- 217/ بقره). (بگو جنگ در ماه حرام گناه بزرگى است و بازداشتنى از راه خداست).
 
(وَ لا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آياتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ إِلَيْكَ‏- 87/ قصص) و از اين قبيل آيات.
 
فعلش- صَدَّ يَصُدُّ، صُدُودا- و صَدَّ يَصِدُّ صَدّاً، است (با دو مصدر- صدّا و صدودا).
 
الصَّدُّ من الجبل: ابرهائى كه چون كوه بلند است و كوه را فرا مى‏گيرد و از نظر دور مى‏دارد.
 
صَدِيد: مادّه چركينى است كه بين پوست و گوشت قرار دارد و به صورت چرك است براى خوراك دوزخيان، در آيه: وَ يُسْقى‏ مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ- 16/ ابراهيم).<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏2، ص: 379-378</ref>


== ارجاعات ==
== ارجاعات ==
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
ویراستار
۸٬۳۹۵

ویرایش