کلام بیهوده (مترادف): تفاوت میان نسخه‌ها

تغییرمسیر به بی نیاز (مترادف) حذف شد
(Shojaei صفحهٔ کلام بیهوده (مترادف) را به بی نیاز (مترادف) منتقل کرد)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(تغییرمسیر به بی نیاز (مترادف) حذف شد)
برچسب‌ها: تغییرمسیر حذف شد ویرایشگر دیداری
خط ۱: خط ۱:
#تغییر_مسیر [[بی نیاز (مترادف)]]
==مترادفات قرآنی کلام بیهوده==
مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «لغو»، «هزل»، «نزف».
 
==مترادفات «کلام بیهوده» در قرآن==
{| class="wikitable"
|+
!واژه
!مشاهده ریشه شناسی واژه
!مشاهده  مشتقات واژه
!نمونه آیات
|-
|لغو
|[[لغو (ریشه)|ریشه لغو]]
|[[لغو (واژگان)|مشتقات لغو]]
|
|-
|هزل
|[[هزل (ریشه)|ریشه هزل]]
|[[هزل (واژگان)|مشتقات هزل]]
|
|-
|نزف
|[[نزف (ریشه)|ریشه نزف]]
|[[نزف (واژگان)|مشتقات نزف]]
|
|}
 
==معانی مترادفات قرآنی کلام بیهوده==
 
=== «لغو» ===
لَغْو در سخن و كلام خبرى است كه قابل توجه نيست و از روى دقّت و انديشه گفته نشود كه در حقيقت مانند- لَغَا- يعنى صداى گنجشكان است يا صداى پرندگان (غير قابل فهم و درك).
 
ابو عبيده مى‏گويد:- لغو و لغا مثل- عيب و عاب است چنانكه شاعرى گفته است:(يعنى از روى خطا و باطل و بيهوده سخن گفت).
 
- لغيت مثل لقيت- است، هر سخن زشت و قبيحى را- لغو- گويند، چنانكه در آيات‏ لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا كِذَّاباً- قصص 57)و گفت:
 
وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ‏- نباء 34)و باز در وصف محيط پاك‏ بهشت گفت: لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً- در آيه‏ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً- الفرقان/ 72) يعنى زشتى را آشكار نكرده‏اند كه گفته‏اند معنايش اينست كه عباد الرحمن يا پارسايان و خداپرستان اگر به پوچ گرايان يا بدكاران برخورد كردند با آنها در نمى‏آميزند و خود را آلوده نميسازند- لم يخوضوا معهم- با آنها همراه و هم كردار نيستند.
 
واژه- لغو- چنانكه گفته شد به چيزى كه اعتبارى ندارد گفته ميشود كه از اين معنى- لغو در سوگند و قسم است يعنى چيزى كه پيمانى در آن بسته نشده مانند عادتى كه بعضى از مردم دارند كه ميگويند (نه بخدا- آرى بخدا) كه قابل توجه نيست چنانكه خداوند فرمود:
 
لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ‏- المائده/ 89).
و از اين معنى شاعر الهام گرفته و گفته است.و لست بمأخوذ بلغو تقوله-/اذا لم تعمد عاقدات العزائم. توبه سوگند لفظيت كه گفتى اگر قصدى براى پيمان كار بزرگى نداشته‏اى مسئول و مواخذ نيستى).
در آيه گفت- (لا تَسْمَعُ فِيها لاغِيَةً- الغاشيه/ 11) يعنى لغو و باطل، در اينكه باز وصف بهشت است ميگويد در آنجا سخن زشت نمى‏شنود، كه واژه- لاغيه‏ بصورت اسم فاعل وصف كلام است مثل- كاذبه- و گفته‏اند واژه- لغو- در ديه شتر كه پرداخت نميشود و بى‏اعتبار است بكار ميرود، شاعر ميگويد:كما الغيت في الدّية الحوارا
 
لغى بكذا- يعنى نامفهوم و بيهوده سخن گفت مثل جيك جيك گنجشكان و چنين سخن نامفهوم را زبانى و كلماتى جدا جدا و ناپيوسته گويند.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 143-140</ref>
 
=== «هزل» ===
در آيه‏ إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ‏- الطارق/ 14 قرآن سخنى جدا كننده حق و باطل است نه سخنى شوخى بردار به هر- سخن بيهوده و پوچى هم گفته ميشود.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 518</ref>
 
=== «نزف» ===
نَزَفَ‏ الماءَ- تمام آب چاه را بتدريج كشيد تا خشك شد.- بئر نَزُوف‏- چاهيكه آبش خشك شده- نُزْفَة بمعنى غرفه و اطاق است جمعش- نُزَف‏- است.
 
نُزِفَ‏ دَمُهُ او دمعه- خون و اشكش خشك شد و با خونريزى خونش تمام شد. و از اين معنى به مرد مستى كه در اثر مستى فهم و شعورش را از دست داده‏ نَزِيف‏- ميگويند، در آيه فرمود:
 
لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يَنْزِفُونَ‏- الواقعه/ 19 كه‏ يُنْزِفُونَ‏- با ضمه حرف اول هم خوانده شده. يعنى:
 
بهشتيان از نعمت‏ها و نوشابه‏هاى پاك بهشتى نه هرگز سر دردى ميكشند و نه به كم خردى و بى عقلى و خمار دچار ميشوند بلكه به نعمت‏هائى كه پاداش عمل دنيوى آنهاست ميرسند- جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ‏).
 
أَنْزَفُوا- يعنى با نوشيدن شراب عقلشان از دست رفت و تمام شده كه از همان معنى تمام شدن آب چاه مشتق شده. (خشك مغز و بى خرد شدند).
 
اين فعل در باب افعال مثل- أَنْزَفْتُ‏ الشى‏ءَ- يعنى آن كار را تمام كردم رساتر از فعل ثلاثى آن يعنى- نزفت- است.
 
در باره كسى كه در دعوا و خصومت دليل و برهانى ندارد ميگويند- نَزَفَ‏ الرجل في خصومة- در مثل هم گفته‏اند- هو أَجْبَنُ من‏ الْمَنْزُوف‏ ضرطا- (اين مثل در مورد كسانيست كه بنظر قوى هستند ولى بهنگام سختى و خطر باد و بروتشان از بين ميرود و از ترس ميميرند، ميگويند مَنْزُوف‏- حيوانيست كه به سگ و گرگ شبيه است اما با يك فرياد جا خالى ميكند و از ترس جان ميدهد.(مجمع الامثال 1/ 180)<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 313</ref>
 
==ارجاعات==
[[رده:فرهنگنامه مترادفات قرآن]]
ویراستار
۸٬۳۴۱

ویرایش