ناخوش (مترادف)

مترادفات قرآنی ناخوش

مترادف های این واژه در قرآن عبارت است از «نَکِرَ»، «نَقِمَ».

مترادفات «ناخوش» در قرآن

واژه مشاهده ریشه شناسی واژه مشاهده مشتقات واژه نمونه آیات
نَکِرَ ریشه نکر مشتقات نکر
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَىْءٍ نُّكُرٍ
نَقِمَ ریشه نقم مشتقات نقم
وَمَا نَقَمُوا۟ مِنْهُمْ إِلَّآ أَن يُؤْمِنُوا۟ بِٱللَّهِ ٱلْعَزِيزِ ٱلْحَمِيدِ

معانی مترادفات قرآنی ناخوش

«نَکِرَ»

إِنْكَار ضد عرفان است (نشناختن ضد شناسائى) أَنْكَرْتُ‏ كذا و نَكَرْتُ‏- در اصل باين معنى است كه چيزى را كه در قلب و دل تصور نشده است به دل و قلب وارد شود، كه در واقع إنكار نوعى از جهل و نادانستن است. در آيه گفت:

فَلَمَّا رَأى‏ أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ‏ نَكِرَهُمْ‏- هود/ 70 و فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ‏ مُنْكِرُونَ‏- يوسف/ 58 اين واژه در چيزى كه زبان آنرا رد ميكند بكار ميرود، علت و سبب انكار با زبان همان انكار دل و قلب است اما چه بسا چيزى را زبان انكار ميكند و صورت آن در دل وجود دارد كه در آن صورت دروغگو و كاذب است باين معنى خداى تعالى فرمود: يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَ‏ يُنْكِرُونَها- النحل/ 83 و فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ‏- المؤمنون/ 69

و فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ‏- الغافر/ 81 مُنْكَر- هر كاريست كه عقل‏ها و خردهاى صحيح زشتى آنرا حكم ميكند يا اينكه عقل‏ها در زشتى و خوبى آن كار سكوت ميكنند سپس دين و شريعت بدى و زشتى آنرا بيان ميكند. در اين معنى آيه.

الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ- التوبة/ 112 و وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ- آل عمران/ 114 و وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ- العنكبوت/ 29 تَنْكِير انكار كردن چيزى از جهت معنى و قرار دادن آن چيز مثل ناشناخته است.

نَكِّرُوا لَها عَرْشَها- النمل/ 41 اما شناختن و عرفان به چيزى آنرا روشن و شناخته شده قرار ميدهد، بكار بردن آن در سخن علماى نحو اينست كه اسم در قالب و صيغه مخصوص آن قرار گيرد. پس نكرت على فلان و انكرت زيانيست كه عملا او را رد و انكار كنم در آيه فرمود:

فَكَيْفَ كانَ‏ نَكِيرِ- يعنى انكار من. نُكْر- زيركى و كار سخت و دشوارى كه شناخته نشده است مصدرش- نَكَرَ نَكَارَةً- است گفت:

يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلى‏ شَيْ‏ءٍ نُكُرٍ- القمر/ 6 در حديث آمده است كه‏ «إذا وضع الميت في القبر أتاه ملكان‏ مُنْكَرٌ و نَكِيرٌ».

مُنَاكَرَةُ- براى جنگ و محاربه بصورت استعاره بكار ميرود.[۱]

«نَقِمَ»

نَقِمْتُ‏ الشي‏ءَ و نَقَمْتُهُ‏- آن چيز را زشت شمردم و بد دانستم يا با زبان و يا با عقوبت دادن و انكار آن. خداى تعالى فرمود: وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ‏- التوبه/ 74 و وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ‏- البروج/ 8 و هَلْ‏ تَنْقِمُونَ‏ مِنَّا- المائده/ 59 نِقْمَة- همان عقوبت است.

فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ فِي الْيَمِ‏- الاعراف/ 136 و فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا- الروم/ 47 و فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ‏- الزخرف/ 25[۲]

ارجاعات

  1. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 397-396
  2. ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‏4، ص: 393