عید (ریشه)

ریشه «عید» (ˁYD)؛ عید، روز تجمع و جشن. این واژه تنها یک بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

عيد: تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا مائده: 114. عيد را از آن عيد گويند كه هر سال عود ميكند و تكرار ميشود. لفظ عيد فقط يكبار در قرآن مجيد آمده است (قاموس قرآن، ج5، ص68).

ساخت‌های صرفی در قرآن

عِید (اسم): 1 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن عِید عِید عِید عيد: تَكُونُ لَنا عِيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا مائده: 114 قاموس قرآن، ج‏5، ص: 67
آفروآسیایی *ʕindaw- عندو community, fraternity, tribe, family, people (orig. of individuals equal in age or/and social status?) جامعه، برادری، قبیله، خانواده، مردم (در اصل. افراد مساوی از نظر سن و یا موقعیت اجتماعی؟) 1 عید: زمان تجمع؟
سامی *ʕīd-at- ~ *ʕidd- عد 'assembly, gathering of people' "مجمع، تجمع مردم" 1 عید: زمان تجمع؟
اگاریتی ʕdt عدت 'asamblea' (ʕ. ilm 'la asamblea de los dioses') مجمع- مجمع خدایان [Olmo old 599]
عبری ʕēdā عِدَ 'gathering; swarm (of bees); company, band; troop, congregation; the (official) congregation of Israel' اجتماع، ازدحام (زنبورها)؛ شرکت، گروه موسیقی؛ سپاه، جماعت؛ همایش (رسمی) اسرائیل' [KB 789-90]
آرامی یهودی ʕēdā عِدَ 'assembly, congregation; court; prayer meeting' 'مجمع، جماعت; دادگاه؛ مجلس دعا [Ja 1043]
سریانی ʕēdǝtā (ex HBR ʕēdā nuper sumptum ?) عِدتَ (ِخ  عِدَ نُفِر سُمفتُم ) 'ecclesia' "کلیسا" [Brock 515]
گعز (?) ʕǝd عد 'man, male, husband', pl. ʕǝdaw, ʔaʕǝdāw 'men, people' «مرد، نر، شوهر»، "مردها، مردم" [LGz 56]
عربی ʕidd- عِدد- 'grand nombre, foule, grand quantite; ami, camarade; pareil, égal'  'compter, supputer; ê. en petit nombre' تعداد زیاد، جمعیت، مقدار زیاد؛ دوست، رفیق؛ همان، مساوی، شمارش، محاسبه، به تعداد کم [BK 2 187], cf. ʕdd

منابع

عود (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2