سیح (ریشه)

ریشه «سیح» (SYḤ)؛ جریان، سیر. این ریشه 3 بار در قرآن کریم آمده است.

معنای لغوی

سيح‏: جريان و سير در صحاح آمده «سَاحَ‏ الماءُ: جَرَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ- سَاحَ‏ فِي الْأَرْضِ: ذَهَبَ». «فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ» توبه: 2. چهار ماه در اين سرزمين بگرديد و و مهلت داريد.

«التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ‏ السَّائِحُونَ‏ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ» توبه: 112. «قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ‏ سائِحاتٍ‏» تحريم: 5. بعقيده الميزان سائحون آنهااند كه از مسجدى بمسجدى‏ و از محلى دينى بمحلى گردش و سير ميكنند (قاموس قرآن، ج3، ص361).

ساخت‌های صرفی در قرآن

ساحَ (فعل مجرد): 1 بار

سائِح (اسم فاعل): 2 بار

ریشه‌شناسی

زبان لفظ لفظ با آوانویسی عربی معنای انگلیسی معنای فارسی توضیح منبع
قرآن ساحَ ساحَ ساحَ سيح‏: جريان و سير در صحاح آمده «سَاحَ‏ الماءُ: جَرَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ- سَاحَ‏ فِي الْأَرْضِ: ذَهَبَ» طبرسى سير با مهلت فرموده قاموس قرآن، ج‏3، ص: 360
آفروآسیایی *suḥ- سح pour, (make) wet ریختن، خیس کردن
آفروآسیایی *sa(w/yV)ḥ- سح wind باد
سامی *šuḥ- شح 'flow, pour' "جریان، ریختن"
سامی *šaḥ(aḥ)- شح 'wind' 1, 'air, atmosphere' 2 "باد" 1، "هوا، جو" 2
اکدی šēḫu 1 شِخُ
عربی sḥḥ سحح
عربی saḥāḥ- 2 سَحَح-

منابع

سيح (واژگان)

منابع ریشه شناسی 2