حفظ قرآن و حافظان قرآن

حفظ قرآن؛ به خاطر سپردن قرآن در حافظه.

معنی لغوی

حفظ، در لغت به معنی مطلق نگهبانی و نگهداری از هر چیز است و در قرآن کریم نیز به همین معنی آمده است: «حفظنا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَحِيم» (الحجر، ۱۷) «حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ» (الصافات، ۷). از بر کردن و در حافظه نگاهداشتن نیز از همین معنی گرفته شده است.

«حافظ» اسم فاعل از همین مصدر و نیز در همان معنی است، هم از نظر لغت و هم از نظر اصطلاح. حافظ در اصطلاح علوم قرآنی یعنی کسی که همه قرآن را با تجوید و ترتیل و به کار بردن قراءت قابل قبول قرآن شناسان در حافظه داشته باشد. همچنین حافظ کسی است که بر سنن رسول اکرم (ص) احاطه داشته باشد و موارد اتفاق و اختلاف آن را بداند و به احوال راویان و طبقات مشایخ آگاهی کامل داشته باشد (دراية الحديث ، مدیر شانه چی، ۲۲) در روزگار پیامبر (ص)، الفاظ معادل و هم معنی لفظ «حافظ» به کار می رفته است نه خود این لفظ یعنی لفظ حافظ در آن زمان هنوز برای این معنی مورد نظر، شناخته و اصلاح نشده بود، و الفاظ دیگری جای آن استعمال می شده است. تنها در حدیثی که فضیل بن یسا از امام صادق (ع) روایت کرده است که الحافظ للقرآن العامل به، مع السفرة الكرام البررة ( مجمع البيان5/438) (حافظ قرآن که بر پایه (دستورهای) آن نیز رفتار کند، با فرشتگان وحی و نیکان نیک همراه خواهد بود). لفظ حافظ در این معنی اصطلاحی از بردارنده همه قرآن آمده است. همین حدیث در صحیح بخاری و صحیح مسلم نیز با اختلاف کلمات آن دیده می شود. ولی در صحیح مسلم، لفظ «ماهر» به جای حافظ به کار رفته است ( صحیح بخاری، ۱۸۸۲/۴ : صحیح مسلم، ۳۸4/۶ العين ، خليل بن احمد ۵۱/۴ ديوان العرب «المفضليات» قصيدة۲۰ بیت ۱۰۷).

بر پایه روایات و احادیث بسیار ریشه «حفظ» به معنی از بر کردن و به خاطر سپردن در روزگار پیامبر اکرم (ص)، برای مردم عرب، آشنا بوده است (التبیان ۹۸/۱۰ ذیل أية وتعیها أذن واعية» مجمع البیان ۴۷۵/۵ ذيل آيه «سنقرئك فلا تنسی»)، ترمذی در بخش «دعوات»، بابی با عنوان «باب في دعا الحفظ»، ضمن حدیثی طولانی جمله زیر را که پیامبر (ص) به علی (ع) فرموده یاد کرده است. ای علی سپس بگو «... أسألك يا الله أن تلزم قلبي حفظ کتابک كما علمتنی» بار خدایا از تو درخواست میکنم همان گونه که کتاب خود (قرآن) را به من آموختی آن را همواره در دل من در حافظه من نگاه داری (الجامع الصحيح ، ۵۶۳/۵). لفظ حفظ در معنی یادشده در سنن ابن ماجه و سنن دارمی نیز آمده است. شیخ فخرالدین طریحی میگوید: در حدیثی مشهور آمده است که «من حَفِظَ على أمتى أربعين حديثاً، بعثه الله يوم القيامة فقيهاً عالماً» (مجمع البحرين ، ۲۸۵/۳)، پیدا است که طریحی نیز فعل حفظ را در این حدیث در معنی به حافظه سپردن حدیث، آورده است. «حفظ» و مشتقات آن حافظ و .... تا اواخر سده دوم هجری در متون ادبی و لغوی نه متون حدیثی در معنی مورد نظر، نیامده است. ولی از اواخر قرن دوم هجری به این سو، معنی مورد نظر برای واژه «حفظ» در متون ادبی نظم و نثر عرب به چشم می خورد. ابن السکیت اهوازی نیز همین معنی را برای لفظ «حفظ» آورده است. اما عنوان حافظ برای حافظان قرآن به درستی روشن نیست که این عنوان از چه زمان برای این گروه به کار گرفته شده است. ولی میدانیم که این لفظ از نیمه دوم قرن دوم هجری در معنی اصطلاحی آن در متون حدیث و تفسیر و نوشته های ادبی مورد استفاده بوده است. پیش از این زمان به جای لفظ حافظ واژه ها و ترکیبهای جماع القرآن (جمع جامع)، قراء القرآن (جمع قارى)، حملة الفرقان (جمع حامل) الماهر في القرآن برای حافظان قرآن، به کار می رفته است (الفهرست، ابن ندیم، ۲۱ صحیح بخاری، ۱۹۰۷/۴ صحیح مسلم، ۸۴/۶ و عده ای از منابع دیگر). از آغاز کاربرد عنوان «حافظ» برای قرآن، همین عنوان برای حافظان احادیث پیامبر گرامی اسلام (ص) و خاندان پاک او نیزه اطلاق می شده است.

حافظان قرآن پس از اصطلاح شدن عنوان «حافظ» برای ایشان کسانی بودند که از آغاز تا انجام قرآن را از بر می کردند، خواندن و حفظ حدیث مانند قرآن نیازمند تجوید و ترتیل خاص و در نظر گرفتن قراءتهای مختلف نبوده است. عنوان حافظ در نوشته های ادیبانی چون جاحظ، مبرد، احمد بن عبدربه، سید مرتضی علم الهدی و نیز در آثار ادبای متأخر، فراوان دیده می شود (البیان والتبيين ، جاحظ ۳۳۵/۱، ۳۶۸؛ الکامل، مبرد؛ المعارف، ابن قتيبه ۴۹۹ امالی ، سید مرتضی ۳۵۵/۲) واژه ها و ترکیبهای معادل لفظ «حافظ» در سراسر روزگار پیامبر (ص) به معنی کسی که همه متن قرآن را از برداشته باشد، نبوده است. معنی حافظ قرآن در صدر اسلام با معنی حافظ قرآن در دوره های بعد کاملاً یکسان نبوده است. حافظ قرآن از رحلت پیامبر به این طرف یعنی حافظ همه قرآن ولی پیش از آن، ممکن است حافظ سوره هایی از قرآن بوده باشد.

آغاز حفظ قرآن

توجه به قرآن و حفظ آن از نخستین سالهای نزول قرآن تا به امروز یکی از کارهای شایسته و پراهمیت و از افتخارات مسلمانان بوده است. پیامبر گرامی (ص) که خود نخستین حافظ قرآن بود پیوسته پیروان خود را به اهمیت دادن به قرآن و به حافظه سپردن آن تشویق می کرد (الاتقان ۲۷۰/۱؛ پژوهشی در تاریخ قرآن، دکتر حجتی،۲۳۷). مسلمانان مهاجر و انصار نیز که به راستی دلبسته و شیفته قرآن و همچنین سخنان پیامبر خود بودند روزبه روز در راه حفظ و نگهداری آن در سینه های خود کوشاتر میشدند (مجمع البیان ، ۴۷۵/۵) پیامبر اکرم (ص) در آغاز وحی می پنداشت ممکن است برخی از آیه های قرآن که بر وی نازل میشود از حافظه او برود. بدین سبب هنوز وحی به پایان نیامده پیامبر آیه یا سوره وحی شده را از آغاز می خواند تا بر حافظه اش نقش ببندد (امالی، سید مرتضی ۳۵۸/۲ تفسیر الصافی، فیض کاشانی ۸۰۹/۲) آیه های «لا تحرك بهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ، إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ، فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبَعَ قرآنه» (قیامت،۱۶) نیازی نیست که با این شتاب به تکرار آیات وحی بپردازی چون فراهم آوردن و بازخوانی آن در حافظه تو، بر عهده ما است. پس زمانی که ما به زبان فرشته وحی، قرآن را (برتو) می خوانیم تو از قراءت آن پیروی کن در این کار شتاب مکن و بر خود سخت مگیر (مجمع البیان ، ۴۷۵/۵؛ پژوهشی در تاریخ قرآن، دکتر حجتی، ۲۳۷) مؤید تعجیل پیامبر (ص) است که از آن پس و نیز پس از فرود آمدن آیه : «سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنسى» (الاعلی،۶) (ما قرآن را بر زبان تو می نهیم در حافظه تو استوار می گردانیم و تو دیگر آن را فراموش نخواهی کرد) دیگر آن پندار و بیم از پیامبر (ص) دور شد و هیچگاه هیچ چیز را فراموش نکرد.

اولین استاد حفظ قرآن

پیامبر گرامی (ص) نه تنها خود به حفظ قرآن، همت می گماشت، بلکه یاران خود از مهاجران و انصار را نیز به حفظ قرآن تشویق می کرد. حتی گاه به آنان دستور می داد تا آن چه را آموخته اند و یا آن چه را که پیامبر تعیین می کند برای او بخوانند. روایات و احادیث بسیاری هست و همه حکایت از آن دارد که خود پیامبر قرآن را به بزرگان صحابه، آموزش می داده و کوشش می کرده که آنان قرآن را از بر کنند. پیامبر خدا به ابی فرمود: خداوند به من دستور داده است تا قرآن را بر تو بخوانم (قرآن را به تو آموزش دهم) (تاریخ القرآن، ابو عبدالله زنجانی، ۳۶؛ پژوهشی در تاریخ قرآن، دکتر حجتی، ۲۳۷). عبدالله بن مسعود گوید یک بار پیامبر (ص) به من فرمود تا قرآن بخوانم. سوره نساء را خواندم تا رسیدم به آیه: «فكيف اذا جئنا مِنْ كُلِّ أُمَّهَ بِشَهِيدٍ وجننا بِكَ عَلَى هؤُلا شهيداً» (نساء، ۴۱). سرم را بلند کردم یا کسی به پهلوی من دست زد و من سرم را بلند کردم، دیدم اشک از دیدگان پیامبر (ص) جاریست (صحیح مسلم، ۸۷/۶) و می فرمود: «شهیداً عليهم ما دمت فيهم» تا آنگاه که با آنان باشم، برایشان گواه خواهم بود. پیامبر خدا برای تشویق بیشتر مسلمانان به آموختن و از بر نمودن قرآن گاه پاداش چنین کاری را نیز به آنان گوشزد می کرد. محمد بن عیسی ترمذی از عاصم بن ضمرة از علی بن ابی طالب (ع) روایت کرده است که پیامبر فرمود: هر که قرآن بخواند و آن را به حافظه بسپرد، حلال آن را حلال و حرامش را حرام بداند خداوند او را به بهشت میبرد و نیز شفاعت او را درباره ده تن از افراد خانواده او که باید به دوزخ بروند می پذیرد (الجامع الصحیح، ۱۷۱/۵)

زنان مسلمان و حفظ قرآن

یادگیری قرآن و حفظ آیات و سوره های آن تنها از سوی مردان مسلمان پیگیری نمی شد. زنان مسلمان نیز به فراگیری حفظ قرآن کریم، علاقه شایسته ای از خود نشان دادند. ام ورقه، دختر عبدالله بن حارث، یکی از زنان مسلمان و حافظ قرآن بود.

حفظ قرآن با قرائتهای مختلف

پیامبر (ص) قراءتهای مختلف قرآن را از حافظان و قاریان آن می پذیرفت و حدیث سبعة احرف را هم به آنان گوشزد می کرد. گویا این موضوع بدان سبب بوده که مردم عرب به علت داشتن زندگی ویژه صحرانشینی و فرهنگی سازگار با آن نوع زندگی هنوز زبان مشترکی که بتواند بازگو کننده همه مفاهیم و معانی مورد نظر همه اعراب باشد، نداشتند و یک نواخت کردن لهجه های حافظان قرآن نیز در زمانی کوتاه کار آسانی نبود و بلکه حتی ناممکن بود از این رو پیامبر گرامی (ص) قراءت شماری از کلمات یا آیات قرآن را به لهجه های مختلف از قاریان و حافظان قرآن می پذیرفت. این موضوع نیز خود بر شمار حافظان و قاریان قرآن می افزود. مسلمانان صدر اسلام با امکانات ناچیزی که داشتند

می ترسیدند که بخشی از قرآن از میان برود، لذا حفظ آن را که واجب کفایی بود، چونان واجب عینی در نظر می گرفتند. فراموش شدن یا از میان رفتن حتی آیه ای از قرآن را گناهی نابخشودنی می دانستند. از این رو پس از حفظ قرآن با خواندن مکرر آن برای یکدیگر یا در حضور پیامبر (ص) از بروز این مشکل جلوگیری می کردند ( صحیح بخاری ، ۱۹۱۲/۴) شیوه های حفظ قرآن در قرنهای بعد با آن چه در صدر اسلام معمول بوده فرق داشته است. پس از قرن نخستین هجرت که در پی کشورگشایی های مسلمانان ایشان با فرهنگها و تمدنهای پیشرفته ای آشنا گشته و توانایی مالی بیشتری به دست آورده بودند شیوه های آموزش و یادگیری و از آن جمله حفظ قرآن نیز دگرگون گردید از این رو دیگر ابزارهای آموزش و حفظ قرآن تنها و تنها گوش و زبان نبوده است. نسخه های دست نوشته از قرآن کریم در گوشه و کنار سرزمینهای اسلامی کم و بیش در دسترس خواستاران بوده است.

راه های حفظ قرآن

حافظان قرآن از راه های زیر به فراگیری و حفظ قرآن می پرداختند:

۱) شنیدن قراءت شیخ (استاد) که این نوع بهترین راه حفظ و فراگیری است

۲) خواندن نزد شیخ (استاد)، چه از روی نوشته و یا از حفظ

۳) اجازه یعنی اذن استاد به شاگرد در نقل شنیده ها و مؤلفات استاد، گرچه شاگرد خود قراءت استاد را سماع نکرده باشد

۴) مناقله که نوعاً با اجازه همراه است مانند آن که استاد نسخه قرآن خود را به شاگرد دهد و به او اجازه دهد که آن را نقل کند و از آن برای دیگران قراءت کند

۵) کتابت یا مکاتبه یعنی استاد برای شخص حاضر یا غایب، آیه ها سوره و یا سوره هایی بنویسد و آن گاه اجازه دهد که آنها را برای دیگران قراءت کنند (الاتقان ۳۴۳/۱۰; دراية الحديث، مديرشانه چی، ۱۳۲).

سه مورد اول درباره آموزش قرآن در زمان پیامبر (ص) نیز صدق می کرد زیرا صحابه آیه ها و سوره های قرآن را از قراءت پیامبر (ص) فرا میگرفتند و به حافظه می سپردند. همچنین آموخته ها و محفوظات خود از قرآن را برای پیامبر می خواندند. نیز پیامبر به حافظان قرآن که قراءتشان به تأیید پیامبر (ص) رسیده بود اجازه میداد که محفوظات خود را برای آموزش به دیگران برای آنان قراءت کنند ( صحیح بخاری ۱۹۱۲/۴، الاتقان ، ۲۴۶/۱) ولی دو مورد ۴ و ۵ چون مستلزم وجود نوشته بوده است. در دوره های پس از صدر اسلام از آنها برای حفظ قرآن سود می جستند.

شمار حافظان قرآن

در روزگار پیامبر اسلام (ص) ، متخصصان علوم قرآنی درباره تعداد حافظان قرآن در روزگار پیامبر گرامی (ص) همداستان نیستند. آنان، شمار حافظان قرآن در این دوره را میان سه تا هشت تن یاد کرده اند. به استناد روایات معتبر، شمار حافظان قرآن در روزگار پیامبر اکرم (ص) به مراتب بیش از تعداد یاد شده بوده است در واقعة بئر معونه - صفر سال چهارم هجرت - بین چهل تا هفتاد نفر از حافظان قرآن کشته شدند. شمار حافظان قرآن که در یمامه - سال یازدهم هجرت کمی بعد از رحلت رسول اکرم (ص) - در پیکار با مسیلمه کذاب کشته شدند تا هفتصد تن یاد شده اند (نامه ها و پیمانهای سیاسی حضرت محمد (ص) ، دکتر محمد حمیدالله ترجمه سید محمد حسینی ۴۲۶) در صورتی که در سال یازدهم هجری کمی پس از رحلت پیامبر (ص) هفتصد تن یا حتی یک دهم این تعداد از حافظان قرآن وجود داشته باشند، همچنین در سال چهارم هجرت هفتاد تن یا اندکی کمتر از این تعداد از حافظان قرآن در جنگی کشته بشوند چگونه میتوان روایت هایی که شمار حافظان قرآن در زمان پیامبر را چهار تا هشت تن می آورند درست دانست؟ بنابراین منطقی است که بپذیریم تعداد حافظان قرآن در صدر اسلام، به مراتب بیش از چهار یا هشت تن بوده است. ممکن است رقم چهار در بخاری یا هشت در الفهرست ابن ندیم بدین معنی باشد که تنها این تعداد از حافظان قرآن همه متن قرآن را تا لحظه های پایانی زندگانی پیامبر (ص) به همه قرائتهای مورد قبول پیامبر و نیز با همه توضیحها و تفسیرهای پیامبر (ص) از زبان ایشان شنیده بوده اند. این هشت تن که آن چهار تن نیز جزو همین هشت نفرند حافظ قرآن بوده اند. بر پایه روایت ابن ندیم عبارتند از علی بن ابی طالب (ع)، سعد بن عبيد بن النعمان، ابو الدرداء عويمر بن زيد معاذ بن جبل، أبي بن كعب، عبيد بن معاویه و زید بن ثابت (الفهرست،۴۱) شاگردان مخلص این نخستین استادان نام آور قرآن مانند عبدالله بن عباس، عبدالله بن سائب، ابو الأسود دوئلی و بسیاری دیگر از قرآن آموزان دوره اول در آینده خود استادان بی چون و چرای قرآن شدند و گروه بزرگی از تابعین صحابه و دیگران در مکتب این استادان، آموزش قرآن دیدند و در شمار بزرگترین قرآن شناسان اسلامی درآمدند. دیگری از رواة حديث نیز شمار حافظان قرآن در زمان پیامبر (ص) را ده تن دانسته و نام آنان را در دو بیت زیر آورده است:

«لقد حفظ القرآن في عَهْدِ احمد

على و عثمان و زيد بن ثابت

اُبي، ابوزید، معاد و خالد

تميم، ابو الدرداء و ابن لصامت»

پژوهشی در تاریخ قرآن ، دکتر حجتی، ۲۴۳).

واقعیت این است که شمار حافظان قرآن در روزگار پیامبر اکرم بسیار بیش از این رقمها بوده است. در طول تاریخ اسلام همواره حافظان قرآن در کشورهای با زبانهای گونه گون وجود داشته اند. اینان حفظ قرآن را نشانه ای از لطف و عنایت پروردگار نسبت به حافظان قرآن میدانند. محمد بن احمد ذهبی (م ۷۴۸ ق)، نام بسیاری از حافظان قرآن را در کتاب خود « تذكرة الحفاظ » آورده است. چنانکه میدانیم یکی از حافظان بزرگ قرآن که در قراءتهای گوناگون قرآن نیز استاد مسلم بوده خواجه بزرگ حافظ شیرازی است. او خود در برخی از بیتهای غزلهایش به این موضوع تصریح

کرده است:

«عشقت رسد به فریاد از خود بسان حافظ

قرآن زبر بخوانی در چارده روایت»

« ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ

به قرآنی که اندر سینه داری»

امروز نیز در همه کشورهای اسلامی آموزشگاه ها و مراکز ویژه ای برای آموزش قراءت و حفظ قرآن وجود دارد و دانشگاه الازهر در مصر، یکی از شناخته ترین آنهاست. همچنین در روزگار معاصر کنگره ها، سمینارها و مسابقات حفظ قرآن همه ساله در شماری از کشورهای اسلامی برگزار میگردد و از این راه جوانان و نوجوانان حتی کودکان، مسلمان به حفظ قرآن تشویق میگردند.

منابع

این مدخل برگرفته از دایرة المعارف تشیع است و مقاله آن هنوز به طور کامل تدوین نیافته است.