تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی؛ جنگ فرهنگی. تهاجم فرهنگی، جنگی زیرکانه و نامرئی با بهرهگیری از ابزارها و شیوههای متعدد، برای تضعیف و انحراف باورهای اعتقادی، مذهبی و اخلاقی یک جامعه است که کشورهای استعمارگر برای کسب منافع و تسلط بر جوامع دیگر طراحی و اجرا میکنند. گام نخست برای مقابله با تهاجم فرهنگی، آگاهسازی درمورد اهداف مهاجمان است. در آموزههای اسلامی توصیه شده که مسلمانان باید تمام ابزارها و امکانات خود را برای مقابله با دشمن تقویت نمایند.
فهرست مطالب تعریف تاریخچه تهاجم فرهنگی اهداف و علل تهاجم فرهنگی سازوکار تهاجم فرهنگی ابزارها و محورهای تهاجم فرهنگی تفاوت تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی راهکارهای مقابله با تهاجم فرهنگی در جوامع اسلامی منابع
تعریف
تهاجم فرهنگی به معنای ارائه هدفمند رفتارها، ابزارها و اندیشههای خاص، توسط سامانه مهاجم به جامعه و گروه مشخص به هدف ایجاد تغییرات ناخودآگاه و نامطلوب در فرهنگ آن جامعه برای تأمین اهداف و منافع گروه سلطهطلب است.[۱] مجموعههای سیاسی یا اقتصادی برای دستیابی به اهداف خود، باورها و عقاید ملی و بنیانهای فرهنگی یک جامعه را مورد تهاجم قرار میدهند.[۲] روند وقوع تهاجم فرهنگی نامحسوس است و از طریق ابزارها و شیوههای گوناگون، پایههای اصلی فرهنگ یک جامعه هدف تهاجم قرار میگیرند. این فرایند با برنامهریزی و هدفگذاری کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت همراه است و اغلب قشر نوجوان و جوان جامعه را هدف قرار میدهد.[۳]
تاریخچه تهاجم فرهنگی
سلطه و تهاجم فرهنگی قدمتی به درازای تاریخ دارد. از زمانی که زندگی اجتماعی شکل گرفت، انگیزههای گوناگون برای سلطهطلبی گروهی بر گروه دیگر نیز ایجاد شد و تهاجم فرهنگی یکی از این شیوههای سلطه و اِعمال نفوذ غیرمستقیم در جوامع انسانی است.[۴] پس از رنسانس و انقلاب فرهنگی، ارزشها و معیارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جدیدی توسط کشورهای غربی به جهان عرضه شد که با اصول فرهنگی و اعتقادی کشورهای دیگر متفاوت بود. قدرتهای غربی برای تحکیم و پیشرفت نظام سرمایهداری خود، به منابع و ثروتهای کشورهای دیگر دنیا نیاز داشتند؛ بنابراین به سلطهجویی و استعمار کشورهای آسیایی و آفریقایی که صاحب منابع طبیعی فراوانی بودند روی آوردند.
یکی از اقدامات کشورهای استعمارگر برای سهولت در تثبیت قدرت و سلطه خود بر سرزمینهای دیگر، تغییر و از میان برداشتن ارزشهای اعتقادی، دینی، فرهنگی و میهنپرستانه مردم آن سرزمینها بود. استعمارگران به طرحریزی و ساختن جریانها و فرقههای مذهبی، سیاسی و فرهنگی بر اساس خواستهها و مبانی موردنظر خود پرداختند تا با تغییر فرهنگ اصیل کشورهای مستعمره، و تأثیر در ناخودآگاه مردم آنها، کاری کنند که بدون کمترین مخالفت و جنگ و خونریزی ظاهری، اختیار منابع، ثروتها و حتی اداره آن کشورها را به دست بگیرند.[۵]
اهداف و علل تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی اغلب با اهداف سلطه سیاسی و اقتصادی و به نیت غارت و تصاحب ثروتهای طبیعی، غیرطبیعی و انسانی کشورها صورت میگیرد. برای رسیدن به این اهداف، سلطهگران سعی میکنند اصول و ارزشهای فرهنگی و اعتقادی مردم جامعه را به ضدارزش تبدیل کنند و آنها را به سمت پوچگرایی و بیتوجهی به حقایق سوق دهند.[۶] در اغلب کشورهای اسلامی، استعمارگران به هدف اصالتزدایی و اسلامگریزی، ارزشهای دینی را مخدوش و زیر سؤال بردند تا اعتقادات مذهبی نزد قشر جوان بیاعتبار جلوه کند.[۷] دشمنان با ایجاد فاصله میان جوانان و فرهنگ اصیل قرآنی و سبک زندگی اسلامی، در جستجوی تضعیف باورهای اصیل مذهبی این نسل هستند.[۸]
سازوکار تهاجم فرهنگی
کشورهای سلطهطلب برای ایجاد تغییر در باورها و اعتقادات فرهنگی و مذهبی جوامع دیگر، از شیوهها و ابزارهای گوناگونی بهره میگیرند. استعمارگران از طریق آموزش و تربیت افراد تأثیرگذار در جامعه و کمرنگ نمودن هویت ملی - مذهبی آنها، سعی در پیاده کردن عقاید و افکار موردنظر خود دارند. همچنین، مهاجمان فرهنگی از طرق مختلف، خصوصاً رسانهها، فیلمها و فضای مجازی، به اشاعه الگوهای زندگی غربی میپردازند. استعمارگران برای تضعیف باورهای دینی و فرهنگی هر گروه از مردم جامعه شیوه و برنامه خاصی در نظر دارند. آنها با ایجاد شک و شبهه پیرامون موضوعات و احکام مذهبی و معرفی دین و دینداری بهعنوان انتخاب شخصی افراد و ایجاد تناقض بین دینداری با علم و مدرنیته، سعی در تضعیف اعتقادات مذهبی جامعه و هموارکردن مسیر برای نفوذ و جایگزینی فرهنگ ضد دینی دارند. آنها با نشانهگرفتن ارزشهای اخلاقی، مذهبی و ملی همچون شهادت، ایثار، فداکاری، پاکدامنی و حیا، تلاش میکنند این ارزشها را تبدیل به اموری کمارزش و بیفایده در شیوه زندگی مدرن و پیشرفته نشان دهند.
مهاجمان فرهنگی برای ایجاد نارضایتی و تضعیف شرایط اقتصادی جامعه و از سوی دیگر، فراهم نمودن بازاری دائمی برای تولیدات خود، تلاش میکنند تا از طریق تبلیغات گوناگون در رسانهها، نیازهای کاذب برای مردم ایجاد کنند و مصرفگرایی و تجملگرایی را گسترش دهند. یکی از اقدامات اساسی استعمارگران برای دینگریز کردن جوامع، تولید و رواج فرقههای مذهبی و عرفانی ساختگی و بیاساس است تا با تشویق مردم به گرایش به این فرقهها، آنها را از دین اصیل و حقیقی دور کنند و زمینه را برای تلقین خواستههای نابجای خود فراهم نمایند. رواج ماهرانه شایعات گوناگون درمورد شخصیتهای مذهبی و سیاسی جامعه، یکی از اقدامات شایع استعمارگران جهت ترور و تخریب شخصیتهایی است که مانع اهداف آنها هستند.[۹]
ابزارها و محورهای تهاجم فرهنگی
کشورهای سلطهطلب با توجه به در اختیار داشتن تکنولوژی و امکانات مالی، از طریق راهاندازی و کنترل خبرگزاریهای بینالمللی، به جهتدهی اخبار و اطلاعات منتشر شده در سطح جهان میپردازند. مهاجمان فرهنگی از طریق مالکیت و در اختیار گرفتن رسانههای جمعی و همگانی همچون، تلویزیون و رادیو، به تولید محتواهایی مخالف با ارزشهای اخلاقی و فرهنگی کشورهای دیگر اقدام میکنند و با تضعیف اعتقادات مذهبی و اخلاقی آنها، ضدارزشها و الگوهای غلط را با جلوه و نمایی زیبا و مدرن به افکار و اندیشهها تزریق میکنند.
تولید و پخش انواع مواد مخدر و اعتیادآور در سطح جهان که باهدف منفعلسازی و وابسته کردن جوانها صورت میگیرد، یکی دیگر از ابزارهای مهم برای از بین بردن هویتها و ارزشهای یک جامعه است. استفاده ابزاری از زنان و دختران و اهمیتدادن به نمایش جاذبهها و ویژگیهای فیزیکی آنها، یکی از مهمترین اقدامات مهاجمان فرهنگی، جهت ترویج ابتذال و خارجکردن بانوان جامعه از چرخه تولید علم و فعالیتهای اقتصادی سودمند است. امپریالیسم فرهنگی، در ظاهر و با شعار عدالت جنسیتی، فکر، اندیشه و انرژی دختران و زنان جامعه را به سمت امور بیارزش و غیرواقعی منحرف میکند. ادبیات، شعر و رمان هم یکی از ابزارهایی است که سلطهطلبان برای ترویج خواستههای خود و تغییر سمتوسوی فرهنگ و ادبیات اصیل یک جامعه از آن بهره میبرند. آنها با تولید، تألیف و ترجمه رمانها و شعرهای مبتذل، غیراخلاقی و پوچگرایانه، خوراک فکری و فرهنگی نسل جوان را آلوده میکنند.[۱۰]
تفاوت تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی
تبادل فرهنگی، ارتباط آگاهانه و درست فرهنگها با یکدیگر است؛ در این فرایند، نکات مفید و ارزشمند، شیوههای شایسته و اخلاقی زندگی فردی و اجتماعی، آگاهانه منتقل میشود. از طریق تبادل عناصر فرهنگی مانند صنایع و علوم، آموزههای اخلاقی و هنر و ادبیات میان جوامع گوناگون، تمام مردم جهان میتوانند از تجربهها و دستاوردهای ارزشمند یکدیگر بهرهمند شوند.[۱۱] در فرایند تبادل فرهنگی، مردم یک جامعه به خواست خود از پیشرفتهای جدید علمی، آداب معاشرت، زبان و شیوههای شهرسازی و آموزشی کشورهای دیگر الگو میگیرند.
تبادل فرهنگی به دنبال نابودی و ریشهکن نمودن ارزشهای اعتقادی و فرهنگی یک جامعه نیست و با نقشههای زیرکانه اتفاق نمیافتد. در این فرایند، مردم جامعه آگاهانه و برای منفعت جمعی کشور، نکات مفیدی از پیشرفتهای علمی و آموزشی و فرهنگی کشورهای دیگر الگوبرداری میکنند. اما، تهاجم فرهنگی به هدف نابودی فرهنگ اصیل ملی و مذهبی یک جامعه، از سوی قدرتهای سلطهطلب برای کسب منافع و تسلط بر کشورها و با برنامهریزی زیرکانه و روندی نامحسوس صورت میگیرد.[۱۲]
راهکارهای مقابله با تهاجم فرهنگی در جوامع اسلامی
برای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن، لازم است روشها و ابزارهای این پدیده بهخوبی شناسایی شود تا بتوان با راهحلهای آگاهانه و برنامههای راهبردی به مقابله با آن پرداخت. یکی از راههای مقابله با تهاجم فرهنگی، تقویت باورهای مذهبی جامعه است. انس با قرآن و آموزش سبک زندگی اسلامی به نوجوانان و جوانان یکی از مهمترین شیوههای مقابله با جنگ فرهنگی دشمن است.[۱۳]
تحلیل و بررسی آیات قرآن و روایت معصومین جهت استخراج شیوههای تربیتی مناسب و نحوه تقویت و آموزش مسائل اعتقادی و اخلاقی، الگوی مناسبی در اختیار مسئولان فرهنگی و آموزشی کشور قرار میدهد.[۱۴] آشناکردن نوجوانان و جوانان با محتوای غنی فرهنگ قرآنی و اسلامی ناب و معرفی الگوهای شایسته، آنها را از پرداختن به محتواهای ضداخلاقی و علاقهمندی به قهرمانهای ساختگی فیلمها و انیمیشنهای غربی بینیاز میکند.[۱۵]
بر اساس آیات قرآن، مسلمانان باید تمام نیروی خود را برای مقابله با دشمن آماده کنند.[۱۶] این توصیه قرآن، فقط درمورد ابزارها و امکانات نظامی نیست؛ بلکه همه امکانات و تواناییهای اعتقادی، سیاسی و اقتصادی را شامل میشود.[۱۷] جامعه اسلامی برای رویارویی و خنثی کردن جنگ فرهنگی دشمن، باید مردم را نسبت به اهداف مهاجمان آگاه نماید. معرفی و پررنگ کردن فرهنگ اصیل ایرانی و فرهنگ غنی اسلامی، خودباوری و اعتماد به نفس جوانان را به دنبال دارد. از بُعد علمی و رسانهای نیز، لازم است مسئولان به تقویت توان رقابتی ابزارهای اطلاعات و سرگرمی داخلی بپردازند. کارآفرینی و تلاش برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی نیز نقش مهمی در افزایش اعتماد به نفس، نشاط و خودباوری جوانان نسبت به تواناییهای داخلی دارد.[۱۸]
منابع
ارجاعات
- ↑ . ارتباطات و آگاهی، ج1، ص113.
- ↑ . سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 21/05/1371.
- ↑ . تقابل فرهنگی غرب و شرق، ص24؛ جنگ فرهنگی علیه انقلاب اسلامی، ص20؛ وصیتنامه سیاسی الهی، ص12.
- ↑ . تهاجم فرهنگی، ص12.
- ↑ . عوامل گرایش نوجوان و جوان به فرهنگ بیگانه، ص24-25.
- ↑ . تهاجم فرهنگی از دیدگاه آیات روایات و فقه، ص21-22.
- ↑ . مجموعه مصاحبههای رهبر انقلاب اسلامی در دوران ریاستجمهوری، سال 1364، ص188.
- ↑ . تلاش دشمن در تهاجم فرهنگی، ایجاد فاصله بین جوانان با قرآن است.
- ↑ . شناخت استکبار جهانی، ص 61-75؛ تهاجم فرهنگی، ص 86-88.
- ↑ . عوامل گرایش نوجوان و جوان به فرهنگ بیگانه، ص 76-83؛ ارتباطات و آگاهی، ص 114.
- ↑ . فرهنگ پیرو فرهنگ پیشرو، ص 205.
- ↑ . جنگ فرهنگی علیه انقلاب اسلامی، ص 40 ـ 41.
- ↑ . انس با قرآن سپری محکم در مقابل تهاجم فرهنگی است.
- ↑ . آموزههای قرآن؛ کارآمدترین سلاح در برابر تهاجم فرهنگی.
- ↑ . بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی عمل به مفاهیم قرآنی است.
- ↑ . وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ...؛ «و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد، تا با اين [تداركات]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان -كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد- بترسانيد.» (انفال/60)
- ↑ . توصیه قرآن در برابر تهاجم دشمن چیست.
- ↑ . عوامل گرایش نوجوان و جوان به فرهنگ بیگانه، ص90-104.