تجسس
تجسس؛ کنجکاوی و جستجو کردن در امور خصوصی دیگران. موضوع تجسس در یک آیه از قرآن آمده و خداوند از آن به شدت نهی فرموده است. البته در مواردی مانند اعطای مناصب مدیریتی و بیت¬المال که احراز شایستگی فرد در آن با اهمیت شناخته می شود مقوله تجسس امری جایز است.
تعریف تجسس
تَجَسُّس به معنای کنجکاوی کردن در امور خصوصی دیگران،[۱] به عبارت دیگر، جستجو کردن در امور پنهان و لغزشهای مردم است[۲]و بیشتر در کشف عیوب و امور شرّی که مخفی هستند به کار میرود.[۳] از لحاظ اصطلاحی، تجسس يعنی تلاش در آگاهی از عيب ديگران و فاش كردن گناهان و لغزشهای پنهانی ديگران در بين مردم و يا پی جويی و آشكار نمودن عيوب و نواقصی كه از چشم ديگران پوشيده است.[۴]
تجسس در آیات و روایات
فقیهان مسلمان با تکیه بر آموزههای اسلام، تجسس از اسرار، عیوب و حریم خصوصی افراد را یکی از محرمات مسلّم دانستهاند. خداوند در آیۀ 12 سورۀ حجرات، با فعل نهی «لاتجسّسوا» بهصراحت از تجسس در امور دیگران نهی کرده است. در روایات نیز بایستهها و وظایفی برای مؤمنان، بهمنظور نهی از تجسس بیان شده است؛ از جمله: 1. توجیه کردن رفتار و کردار دیگران به نیکوترین وجه تا زمانی که خلاف آن ثابت نشده و اعتماد کردن به آنها؛ 2. طرد و رد نکردن کسی که با انسان اظهار دوستی و محبت میکند به دلیل عیوب و گناهانش؛ 3. ترک مجلس عیبجویان؛ 4. توجه به عیوب خود..[۵] علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه گفته است: «تجسس بهمعنای پیگیری و تفحص از امور پنهانی مردم است اموری که مردم عنایت دارند پنهان بماند و تو آنها را پیگیری کنی تا خبردار شوی.[۶] خداوند در تبیین روابط سالم اجتماعى که باید بر جامعه آرمانى دینى حاکم باشد، در آیات 1 ـ 12 حجرات، ضمن گفتم شماری از ارزشها و هنجارهاى اخلاقى ـ اجتماعى، مؤمنان را از بدگمانى، تجسّس در کار یکدیگر و بدگویى پشت سر دیگران نهى کرده و ارتکاب این امور را به شکل غیر مستقیم بىتقوایى مىخواند «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اجتَنِبوا کَثیرًا مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ ولا تَجَسَّسوا ولا یَغتَب بَّعضُکُم بَعضـًا اَیُحِبُّ اَحَدُکُم اَن یَأکُلَ لَحمَ اَخیهِ مَیتـًا فَکَرِهتُموهُ واتَّقوا اللّهَ اِنَّ اللّهَ تَوّابٌرَحیم» (حجرات / 12) عموم مفسران «تجسّس» را به معناى کنجکاوى و تفحص درباره لغزشها (عثرات)، معایب و مسائلى (عورات) دانستهاند که انسان از فاش شدن آن ناخشنود و شرمگین مىشود. بنابراین، تفحص و کنجکاوى درباره مسائلى که لغزش و عیب به شمار نرفته، افراد از آشکار شدن آنها شرم و اکراه ندارند، از مصادیق تجسّس ممنوع نخواهد بود.[۷]
پیامبر اسلام (ص) میفرمایند «درباره لغزشهای مؤمنین تجسس نکنید، چون که هرکس لغزشهای برادران مؤمن خود را پیجویی کند، خداوند نیز لغزشهای خود او را پیجویی خواهد کرد و او را بیآبرو و رسوا خواهد کرد هرچند که در درون خانهاش باشد (اصول کافی، ج۲ /۳۳۵۵ ، کتاب ایمان و کفر، باب من طلب ثمرات المومنین ج۵). امام علی (ع) در نامه خود به مالک به عنوان حاکم مصر چنین مینویسد: «کمارجترین افراد نزد تو باید کسانی باشند که نسبت به کشف و پخش عیوب و اسرار مردم حریصتر و بیباک ترند برای اینکه نوعاً مردم دارای عیوبی هستند که حاکم برای پنهان داشتن آنها از همه سزاوارتر است، پس هرگز در صدد کشف کردن آن لغزشهایی که پنهان از تو (پنهان از حکومت) صورت گرفته بر نیا. تو به عنوان حاکم مسلمین فقط مسئول پاکسازی جامعه از آلودگیهای آشکار و ظاهری هستی، درباره لغزشهای پنهان مردم، خداوند خود داوری خواهد.[۸]
انواع تجسس
تجسس از این نظر که در بردارنده مصالح است یا خیر، متفاوت و بر چند قسم است: 1. به صرف آگاهی از احوال اشخاص و بدون انگیزه عقلایی انجام شود. 2. با نیتی فاسد چون هتک، پراکندن فحشا و آزردن مومنان انجام گیرد. 3. با قصد و انگیزه¬ای سالم صورت پذیرد که خود به دو بخش تقسیم می¬گردد: الف) غرض و هدفی لازم و ضروری در میان باشد، مانند حفظ حکومت در قبال رخنه کافران و منافقان، جلوگیری از گسترش انواع فساد اجتماعی: اخلاقی، ظاهری یا مالی، بر طرف ساختن زمینه¬های گمراهی وانحراف از جوامع اسلامی، اگاهی از چگونگی کارکرد کارگزاران حکومت، با خبر شدن از وجود اختلاس و ارتشا، اگاهی از وضعیت نیروها وتجهیزات دشمن و... ب) هدفی راجح و با ارزش(غیر لازم) در میان باشد مانند یافتن افراد صلاحیت¬دار برای اعطای مناصب شایسته به آنها، اگاهی از دانش¬های روز به دست آوردن میزان رضایت عمومی از نحوه اداره امور، کشف نیازهای اجتماعی و...[۹] تجسس در زندگی مردم و تفتیش عقاید ممنوع است و حرمت دارد مگر در اموری که مربوط به بیت المال است و حق عموم مسلمین در میان است. در این مورد باید حداکثر تحقیق و تفحص را انجام داد؛ مانند در مورد انتخاب مدیران و کسانی که قرار است امور مسلمین را در دست داشته باشند باید کاملاً تفحص شود.[۱۰]
آثار تجسس
برخی از پیامدهای تجسس بر اساس روایات عبارتند از: انتقامِ الهی: امام علی(ع) فرمود: کسی که به کاوش در اسرار دیگران بپردازد، خداوند اسرار او را فاش میکند. تنهایی: امام صادق(ع) فرمود: «درباره عقائد مردم تفتیش نکن که بدون دوست خواهی ماند.» همچنین تنفر، بدبینی و کینهتوزی را از دیگر پیامدهای تجسس دانستهاند.[۱۱]
منابع
دانشنامه حوزه- کاوشی در حکم فقهی تجسس.