بعد (ریشه)

ریشه «بعد» (BˁD)؛ دوری، دور بودن؛ سپس و بعد. این ریشه 235 بار در قرآن کریم به‌کار رفته است.

معنای لغوی

بَعد: پس. مقابل قبل.

بُعد: دورى؛ هلاكت، لعن. معناى اصلى همان دورى است، هلاكت و لعن بسبب دورى از حيات و رحمت خداست (قاموس قرآن، ج1، ص205)

ساخت‌های صرفی در قرآن

بَعُدَ (فعل مجرد): 1 بار

بَعِدَ (فعل مجرد): 1 بار

مُبعَد (اسم مفعول، باب افعال): 1 بار

باعَدَ (فعل باب مفاعله): 1 بار

بُعد (مصدر): 7 بار

بَعید (صفت فعیل): 25 بار

بَعد (ظرف): 199 بار

برای مشاهده تفصیلی آیات، نک: بعد (واژگان)

ریشه‌شناسی

زبان واژه آوانگاری معنا توضیحات ارجاع
فارسی بین‌المللی فارسی انگلیسی
آفروآسیایی باستان
سامی باستان
عبری בַּעַד بَعَد baˁad جدایی، در جدایی از، دور از، پشت سر، در مورد، نیابت از طرفِ separation, in separation from, away from, behind, about, on behalf of Gesenius, 126
اوگاریتی bˁD بعد پشت؛ وراء؛ به، برای behind; behind; to, for DelOlmo, 204
آرامی בעד بعد bˁd دور نگه داشتن to keep off مأخوذ از عربی Jastrow, 180
سریانی ܒܥܕ بعَد beˁad سوق دادن یا فرستادن به دور؛ دور بودن، دور رفتن یا دور شدن to drive or send far away; to be, go, or depart afar PayneSmith, 50
مندایی baˁad

baˁid

بَعَد

بعید

بعد، سپس، دیگر

دور

after, other

far

عربی. بَعد

عربی. بَعید

Macuch, 49
فنیقی - Krahmalkov, -
اکدی/آشوری - Black, -
حبشی baˁada

bəˁda

بَعَدَ

بِعدَ

تغییر کردن، جایگزین کردن، متمایز کردن، جدا کردن، استرداد بیگانه،

(Y) جایگزین شده، جدا شده

change, alter, distinguish, separate, render alien,

(Y) be

altered, be separated

Leslau, 83
سبائی BˁD بعد حرف. بعد، بعد از آن.

صفت. دور؟

فعل. بردن، ربودن

prep. after, thereafter

a. ?distant

v. take away, carry away

Beeston, 25
عربی بَعُدَ، بَعِدَ

بَعد

دور شدن، فاصله گرفتن

سپس

مشکور، 75

Zammit, 97

منابع

بعد (واژگان)

منابع ریشه شناسی