خشونت علیه زنان

نسخهٔ تاریخ ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۰ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

خشونت علیه زنان؛ به گفتار و رفتار خشونت آمیز افراد نسبت به زنان گفته می شود که از روی جهل نسبت مسائل حقوقی و اخلاقی زنان ایجاد می شود. تبیین علمی مسائل حقوقی و اخلاقی زنان و تبلیغ آن سبب کاهش خشونت علیه زنان می شود. در قرآن به مسائل حقوقی و اخلاقی زنان و برخورد مسالمت آمیز با آنها همانند احترام به مادر، رفتار مناسب با همسر از سوی مرد تأکید شده است و تنها فقط در دو مورد تنبیه زنان آن هم به دلیل عدم تمکین زن نسبت به مرد در مورد امور زناشویی و جنسی و یا مجازات زنان به دلیل زنا انجام می گیرد. البته، این موارد مصادیقی از خشونت علیه زنان محسوب نمی شود؛ بلکه زنان مسلمان طبق قوانین شرعی ملزم به رعایت برخی از قوانین هستند که در صورت عدم رعایت، قانون شرع مجازاتی برای این نقض قانون در نظر می گیرد. البته، برخی از این مجازات برای مردان همانند حد خوردن در صورت زناکاری نیز تعیین شده است. درواقع، صرف نظر از اینکه چه برداشتی از این احکام قرآن می شود و اینکه این احکام منسوخ شده یا نه، باید این نکته مد نظر قرار گیرد که خشونت علیه زنان در چه قوانینی و براساس چه نظام فکری تعریف می شود. طبق این گفته، در مکتب قرآن، خشونت علیه زنان پایه ریزی نشده است؛ چرا که جنبه رحمت، عطوفت، صلح، همزیستی مسالمت آمیز، نرم خویی بر خشونت غلبه دارد و حتی آموزه های قرآنی در مقابله با خشونت علیه زنان همانند مخالفت با سنت خرافی زنده به گور کردن دختران و یا ترجیح پسر بر دختر برآمده است.

خشونت علیه زنان

در اصطلاح خشونت علیه زنان به کلیه رفتارهای خشونت‌آمیز علیه زنان گفته می شود که می‌تواند منجر به آسیب جسمی، روانی، جنسی و یا اقتصادی آنها شود. این خشونت می‌تواند با تهدید، اجبار یا سلب اختیار و آزادی، به ‌صورت پنهان یا آشکار انجام شود.[۱] برای اینکه کار انجام شده خشونت علیه زنان تلقی شود، این عمل باید صرفاً، به دلیل زن بودن قربانی انجام شود. به ‌طور معمول، این اعمال توسط مردان در نتیجه نابرابری‌های جنسیتی طولانی مدت موجود انجام می‌شود.[۲] زنان به طور معمول، شکل های مختلف خشونت شامل خشونت جسمی یا فیزیکی، روانی[۳]، اقتصادی، گفتاری و جنسی[۴] را تجربه می‌کنند.[۵]

خشونت فیزیکی شامل شیوه‌های آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، کتک کاری، قتل، اسیدپاشی، زندانی کردن، گرسنگی و تشنگی دادن و سیلی زدن می‌شود.

خشونت روانی شامل بداخلاقی، بی‌احترامی، رفتار آمرانه و تحکم‌آمیز، ترجیح پسر بر دختر،[۶] دستور دادن‌های پی در پی، تحقیر، محرومیت از تحصیل و کسب دانش، جلوگیری از ازدواج با فرد شایسته، تهدید به اخراج از منزل، مدرسه یا محل کار می شود.

خشونت اقتصادی خشونت دیگری است که از ندادن خرجی گرفته تا سوء ‌استفاده مالی و صدمه زدن به وسایل مورد علاقه را در بر می گیرد.

همچنین، نوع دیگری از خشونت، خشونت جنسی است که شامل بی‌توجهی به نیازهای جنسی زنان، عدم اجازه استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری ناخواسته می شود. [۷]

خشونت گفتاری نیز شامل فحش دادن و نسبت ناروا دادن[۸] است. شایع ترین اشکال خشونت علیه زنان شامل اعمالی مانند آزار خانگی، فحش و دشنام و تجاوز جنسی می-شود.[۹]

تاریخچه مفهوم خشونت علیه زنان

این مفهوم اولین بار توسط یوهان گالتونگ در سال ۱۹۶۹ مطرح شد.[۱۰] 25 نوامبر سال ۱۹۸۱ به عنوان روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان نام‌گذاری شده‌ است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹ نامگذاری این روز را به عنوان روزی جهانی تصویب کرد.[۱۱] اعلامیه رفع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۹۳ بیان می‏‌کند که این خشونت ممکن است از سوی افرادی از همان جنس، اعضای خانواده و حکومت[۱۲] اعمال شود. دلیل نام گذاری و ارائه چنین اعلامیه ای از سوی سازمان ملل، جهانی بودن مسئله خشونت علیه زنان است که وجود آن در زندگی خانوادگی اکثر کشورها قابل مشاهد و محرز است. از این رو، لازم است اقدامات درخور برای رفع آزارهای جسمی، جنسی، روانی زنان صورت گیرد تا تندرستی، سلامت عقل، تعادل عاطفی و روانی زنان تأمین شود.[۱۳] در ایران نیز، اقداماتی توسط اعضای فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی انجام شده است که یکی از اقدامات آنها نامگذاری روز اول صفر به عنوان روز منع خشونت علیه زنان است. [۱۴]

خشونت علیه زنان در قرآن

برای مفهوم خشونت علیه زنان تعاریف و معیارهای متعدد در هر دین، مذهب و یا حتی نظام فکری یا قانونی وجود دارد که به لحاظ تنوع و تفاوت موجود، وفاق چندانی وجود ندارد و هرکس بر اساس مکتب فکری، دینی، دیدگاه فرهنگی و پایه‌های اجتماعی خاص خود به آن نگاه می‌کند. از این حیث، چه بسا رفتار یا گفتاری در فرهنگ و اجتماعی خشونت نامیده شود و در فرهنگ و اجتماع دیگر خشونت تلقی نشود و یا اینکه در یک برهه از زمان، رفتاری خشونت‌آمیز نبوده است اما در دروه دیگر خشونت آمیز تلقی می‌شود.[۱۵]

در مجموع، در هر جامعه‌ای که آزادی‌های سیاسی بیشتری وجود داشته باشد، زنان نیز از جایگاه بهتری در خانواده، سیاست و اجتماع برخوردار بوده و قادر خواهند بود که فضا را به نفع خود تغییر دهند و خشونت‌ها علیه خود را به حداقل برسانند. در مقابل، در جامعه‌ای که خفقان و استبداد رأی بیشتری وجود داشته و فرهنگ و سنت‌ها در این جوامع بسته شکل گرفته است، زنان ابزار دست حاکمان و برای لذت‌جویی مردان بوده‌اند. در واقع، خشونت علیه زنان تابعی از نظم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم در طول تاریخ بوده و این روند می‌تواند همچنان در اشکال مختلف ادامه پیدا کند. [۱۶][۱۷]

تعریف قرآن از خشونت علیه زنان همان مجموعه گفتارها و رفتارهای توهین آمیز و خشونت آمیز خانواده و یا اجتماع نسبت یه زنان است که با نقض قوانین حقوقی و مسائل اخلاقی همراه است و قرآن راهکار هایی را برای مقابله با آن و با طرح ریزی الگوی مناسب حقوقی و اخلاقی پیگیری کرده است. هدف از این الگو، کاهش صدمات ناشی از رفتار خشن و دور از ملایمت است که اثرات نامطلوبی را بر روان جامعه و روابط خانوادگی وارد می‌نماید. در حقیقت، جامعه ای قرآن محور است که زنان آن از امنیت و آسایش برخوردار باشندو نقش محوری را در ساخت جامعه ایده‌آل ایفا ‌کنند.[۱۸]

خشونت علیه زنان در قرآن کریم فقط در یک مورد و آن هم خشونت جسمی بیان شده است. خشونت جسمی مطرح شده در قرآن همان تنبیه بدنی زنان ناشزه[۱۹] است. زنان ناشزه همان زنانی هستند که از انجام وظایف زناشویی خودداری کنند و حکم قرآن در مورد آنها کتک خوردن توسط مرد است؛ اما لازم به ذکر است که برخی از افراد همانند آیت الله معرفت بر این باورند که این حکم قرآن همانند برده داری منسوخ شده است.

البته، برخی بر این عقیده هستند که حدود تنبیه در روایات[۲۰] به شدت محدود شده است و حتی کتک زدن نباید به کبودی یا سرخی بدن زن منجر شود و اگر بیشتر از این حد شد، عواقب حقوقی و کیفری برای مرد[۲۱] در پی خواهد داشت؛ چرا که در بیشتر آیات، توجه به زن و رفتار خوب با آنها سفارش شده است.[۲۲] البته، این تنبیه برای زنان برای اصلاح و خودسازی آنها بوده است تا از عمل زشت خود دست بردارند. درواقع، این رفتار نسبت به زنان ناشی از خطای آنها بوده و برای اصلاح این خطا این قانون قرار داده شده است. چنانچه، در آیه دیگری از قرآن، دستور آزار رسانیدن به زنان زناکار[۲۳] بیان شده است که این مسئله نیز برای اصلاح آنها بوده است تا به خود بیایند؛ نه اینکه آزار رساندن و خشونت برای این زنان همیشگی باشد.

علاوه بر این، از سوی دیگر، احکام فقهی و حقوقی زنان در قرآن برای گرفتن حقشان نشان از توجه آموزه های قرآنی به وضعیت زنان است. [۲۴]بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز علیه زنان همانند به ارث بردن زنان شوهر مرده[۲۵]، خودداری شوهران از پرداخت مهر و معاش زنان مطلقه در مدت زمان عده[۲۶]، مجازات مردان برای ترک روابط زناشویی با زنان به دلیل معطل گذاشتن آنها[۲۷] غصب اموال و دارایی آنها[۲۸]سفارش شده است. همچنین، حفظ حقوق زنان با اقدامات اسلامی برای مقابله با رفتارهایی همانند خودداری از طلاق و نگهداشت زنان در قید نکاح[۲۹] و همسری به رغم تنفر و انزجار قلبی از ادامه زنا شویی از سوی شوهر[۳۰] از جمله عملکردهای مؤثر بوده است که در دوره پیش از اسلام در جریان نبوده است و احکام آرام بخش و برخورد با مهر و محبت با زنان جایگزین آن شده است.[۳۱]

علاوه بر این، آزار رساندن و در تنگنا قرار دادن زن در قرآن[۳۲] ممنوع اعلام شده است تا زن در زندگی آرامش داشته باشد و با بیان اصل گذشت[۳۳]در زندگی بر فضایل اخلاقی و ترویج رو ش های پسندیده و مطلوب انسانی تأکید می-کند.[۳۴] علاوه بر حفظ حقوق زن در مقایل مرد و در نظر گرفتن شرایط مهر و محبت میان آن دو، احترام به زن در جایگاه مادر و حفظ حرمت و عدم خشونت با وی سفارش شده است.[۳۵] مسئله دیگری که به عدم خشونت بر علیه زنان در قرآن حکم داده شده است، مخالفت با زنده به گور کردن دختران[۳۶] در دوره پیش از اسلام است؛ چرا که اعراب در پیش از اسلام بر سنت خرافی برتری پسر بر دختر بوده اند. از این رو، بیشتر دختران را زنده به گور می-کردند.[۳۷]

البته، رفتار ناخوشایند و پرخاشگری زمانی پیش می آید که جامعه از نظر اخلاقی و روانی در سطح پایینی قرار داشته باشد و استفاده از وسایل و ابزار افزایش خشونت یا مصرف خوراکی های غیر مجاز همانند مشروبات الکلی و مواد مخدر آزاد باشد. البته، ریشه هر خشونتی در جهل نهفته است و ریشه خشونت علیه زنان بر جهل نسبت به جایگاه مهم زنان از سوی جامعه اتفاق می افتد. لازم به ذکر است که ریشه ناآگاهی نسبت به زنان فقظ از سوی مردان و یا اطرافیان زنان نیست؛ بلکه در برخی از مواقع، زنان نیز نسبت به جایگاه خود علم و آگاهی ندارند و این مسئله سبب می شود که خشونت نسبت به زن برای او عادی تلقی شود.[۳۸]

راهکارهای مقابله با خشونت علیه زنان در قرآن

یکی از راهکارهای مقابله با خشونت علیه زنان حسن معاشرت است که با مدارا کردن و رفتار نیک و معروف[۳۹] نسبت به زنان همراه است. مدارا کردن و رفتار نیک با زنان نیز تنها با خوش اخلاقی و پیشگیری از رفتار ناخوشایند و پرخاشگری امکان پذیر است. پیشگیری از رفتار ناخوشایند با واژه معروف در قرآن بیان شده است که واژه ای عام و برای هر امر پسندیده کاربرد دارد. امر پسندیده همان کاری است که از نظر شرع و عقل تأیید شده است و رفتار افراد خانواده نسبت به زنان باید طبق آن باشد.[۴۰] راهکار دیگر، تأمین روانی زنان از نظر تأمین هزینه‌های زندگی و مسائل اقتصادی[۴۱] است که مردان می توانند با شغل مناسب هزینه های زندگی را تأمین نمایند.

منابع

ایکنا

دانشنامه پژوهه

دانشنامه حوزه

دائره المعارف اسلامی

ویکی فقه

ویکی پدیا

ویکی شیعه

ارجاعات

  1. . تقبیح خشونت علیه بانوان در تعالیم اسلامی/ نسبت‌های ناروا را بزداییم
  2. . خشونت علیه زنان در ایران؛ ویکی پدیا
  3. . کاهش خشونت خانگی علیه زنان؛ آمال‌ و‌ آرزو یا نبود زیر‌ساخت‌ قانونی
  4. . الازهر: خشونت علیه زنان، حرام است
  5. . استفاده از جنبه‌های مختلف قدرت در راستای منع خشونت علیه زنان؛ عوامل ایجاد خشونت در خانواده چیست + فیلم
  6. . تقبیح خشونت علیه بانوان در تعالیم اسلامی/ نسبت‌های ناروا را بزداییم
  7. . خشونت علیه زنان در ایران؛ ویکی پدیا
  8. . تقبیح خشونت علیه بانوان در تعالیم اسلامی/ نسبت‌های ناروا را بزداییم
  9. . خشونت علیه زنان در ایران؛ ویکی پدیا
  10. . خشونت علیه زنان در ایران؛ ویکی پدیا.
  11. . كمپين مسلمانان كانادايی برای مبارزه با خشونت‌ عليه زنان.
  12. روز بین‌المللی مبارزه با خشونت علیه زنان؛ کنوانسیون رفع تمامی اشکال تبعیض علیه زنان 1؛ اعلامیه رفع خشونت علیه زنان1؛ اعلامیه رفع خشونت علیه زنان 2.
  13. . .دائره المعارف اسلامی؛ مبارزه با خشونت علیه زنان در جامعه اسلامی
  14. . روز اول صفر، روز "منع خشونت علیه زنان" نامگذاری شود.
  15. . مدبر: قوامیت مرد بر زن به معنای عهده‌داری او در امور زندگی است/مقدادی: از عنوان «ریاست» معنای عهده‌داری برداشت نمی‌شود؛آشنایی با نخستین بانوی رئیس مسلمان در آمریکای شمالی و مبتکر پروژه «حرمت»؛
  16. . قوانین تبعیض‌آمیز به خشونت علیه زنان منتج می‌شود / خودآگاهی و مهارت‌افزایی؛ لازمه مقابله با خشونت.
  17. . ضرورت پاسخ به اتهامات علیه قرآن درباره حقوق زنان؛افزایش خشونت‌ علیه زنان مسلمان در هلند؛ واکنش آلمانی‌ها به تفاوت دیدگاه قرآن و انجیل درباره خشونت + فیلم.
  18. .دائره المعارف اسلامی؛ مبارزه با خشونت علیه زنان در جامعه اسلامی
  19. . الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللَّاتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً؛ «مردان، سرپرست زنانند، به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند. پس، زنانِ درستكار، فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان‏] حفظ كرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ مى‏كنند. و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست‏] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد؛ پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش‏] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است». (نساء/34)
  20. . حذف مفاهيم جعلی خشونت عليه زنان از احاديث نبوی.
  21. . خشونت عليه زن در آموزه‌های اسلامی جايی ندارد.
  22. .ویکی شیعه؛ تنبیه بدنی زنان؛ خشونت عليه زن در اسلام پذيرفتنی نيست؛ جایگاه حقیقی زنان در پرتو دینداری.
  23. . وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً؛ «و از ميان شما، آن دو تن را كه مرتكب زشتكارى مى‏شوند، آزارشان دهيد؛ پس اگر توبه كردند و درستكار شدند از آنان صرفنظر كنيد، زيرا خداوند توبه‏پذير مهربان است». (نساء/16)
  24. . نقد فقهی و حقوقی لایحه منع خشونت علیه زنان / چرا مجازات محوری؟؛كتاب «بررسی خشونت خانگی عليه زنان» منتشر شد؛گفتمان مجازی «بررسی قرآنی و حقوقی خشونت خانگی علیه زنان در ایران» برگزار می‌شود
  25. . لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏؛ «براى كسانى كه به ترك همخوابگى با زنان خود، سوگند مى‏خورند [ايلاء]، چهار ماه انتظار [و مهلت‏] است، پس اگر [به آشتى‏] بازآمدند، خداوند آمرزنده مهربان است» (بقره/226).
  26. . وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‏؛ «و زنانِ طلاق داده شده، بايد مدّتِ سه پاكى انتظار كشند، و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، براى آنان روا نيست كه آنچه را خداوند در رَحِم آنان آفريده، پوشيده دارند؛ و شوهرانشان اگر سرِ آشتى دارند، به بازآوردن آنان در اين [مدّت‏] سزاوارترند. و مانند همان [وظايفى‏] كه بر عهده زنان است، به طور شايسته، به نفع آنان [بر عهده مردان‏] است، و مردان بر آنان درجه برترى دارند، و خداوند توانا و حكيم است». (بقره/228)
  27. . لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏؛ «براى كسانى كه به ترك همخوابگى با زنان خود، سوگند مى‏خورند [ايلاء]، چهار ماه انتظار [و مهلت‏] است، پس اگر [به آشتى‏] بازآمدند، خداوند آمرزنده مهربان است» (بقره/226).
  28. . الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا أَنْ يَخافا أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ‏؛ «طلاقِ [رجعى‏] دو بار است. پس از آن يا [بايد زن را] بخوبى نگاه داشتن، يا بشايستگى آزاد كردن. و براى شما روا نيست كه از آنچه به آنان داده‏ايد، چيزى بازستانيد. مگر آنكه [طرفين‏] در به پا داشتن حدود خدا بيمناك باشند. پس اگر بيم داريد كه آن دو، حدود خدا را برپاى نمى‏دارند، در آنچه كه [زن براى آزاد كردن خود] فديه دهد، گناهى بر ايشان نيست. اين است حدود [احكام‏] الهى؛ پس، از آن تجاوز مكنيد. و كسانى كه از حدود [احكام‏] الهى تجاوز كنند، آنان همان ستمكارانند». (بقره/229)
  29. . وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ‏؛ «و چون زنان را طلاق گفتيد، و به پايان عدّه خويش رسيدند، پس، به خوبى نگاهشان داريد يا بخوبى آزادشان كنيد. و [لى‏] آنان را براى [آزار و] زيان رساندن [به ايشان‏] نگاه مداريد تا [به حقوقشان‏] تعدّى كنيد. و هر كس چنين كند، قطعاً بر خود ستم نموده است. و آيات خدا را به ريشخند مگيريد، و نعمت خدا را بر خود و آنچه را كه از كتاب و حكمت بر شما نازل كرده و به [وسيله‏] آن به شما اندرز مى‏دهد، به ياد آوريد؛ و از خدا پروا داشته باشيد، و بدانيد كه خدا به هر چيزى داناست». (بقره/231)
  30. . لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏؛ «براى كسانى كه به ترك همخوابگى با زنان خود، سوگند مى‏خورند [ايلاء]، چهار ماه انتظار [و مهلت‏] است، پس اگر [به آشتى‏] بازآمدند، خداوند آمرزنده مهربان است» (بقره/226).
  31. . ویکی فقه؛ خشونت
  32. . أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى‏؛ «همانجا كه [خود] سكونت داريد، به قدر استطاعت خويش آنان را جاى دهيد و به آنها آسيب [و زيان‏] مرسانيد تا عرصه را بر آنان تنگ كنيد. و اگر باردارند خرجشان را بدهيد تا وضع حمل كنند. و اگر براى شما [بچه‏] شير مى‏دهند مزدشان را به ايشان بدهيد و به شايستگى ميان خود به مشورت پردازيد، و اگر كارتان [در اين مورد] با هم به دشوارى كشيد [زن‏] ديگرى [بچّه را] شير دهد». (بقره/6)
  33. . وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏ وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ؛ «و اگر پيش از آنكه با آنان نزديكى كنيد، طلاقشان گفتيد، در حالى كه براى آنان مَهرى معين كرده‏ايد، پس نصف آنچه را تعيين نموده‏ايد [به آنان بدهيد]، مگر اينكه آنان خود ببخشند، يا كسى كه پيوند نكاح به دست اوست ببخشد؛ و گذشت كردنِ شما به تقوا نزديكتر است. و در ميان يكديگر بزرگوارى را فراموش مكنيد، زيرا خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست». (بقره/237)
  34. .دانشنامه حوزه؛ نفی خشونت از زنان در آیات و روایات
  35. . وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَرِيماً؛ «و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى‏] «اوف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى». (نساء/23)
  36. . وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ‏؛ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ‏؛ «پرسند چو زان دخترك زنده به‏گور به كدامين گناه كشته شده است؟» (تکویر/9-8).
  37. . دانشنامه حوزه؛ نگاه تطبیقی به موضوع خشونت علیه زنان (قسمت اول)؛ تقبیح خشونت علیه بانوان در تعالیم اسلامی/ نسبت‌های ناروا را بزداییم انتشار مقاله بررسی تاريخی جايگاه زن در جاهليت و قرآن
  38. . انواع خشونت علیه زنان بعد از طلاق
  39. . يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد؛ و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را به آنان داده‏ايد [از چنگشان به در] بَريد، مگر آنكه مرتكب زشتكارى آشكارى شوند، و با آنها بشايستگى رفتار كنيد؛ و اگر از آنان خوشتان نيامد، پس چه بسا چيزى را خوش نمى‏داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى‏دهد». (نساء/19)
  40. . مدبر: قوامیت مرد بر زن به معنای عهده‌داری او در امور زندگی است/مقدادی: از عنوان «ریاست» معنای عهده‌داری برداشت نمی‌شود؛آشنایی با نخستین بانوی رئیس مسلمان در آمریکای شمالی و مبتکر پروژه «حرمت»؛ دبير كل سازمان كنفرانس اسلامی خواستار بررسی خشونت و نژادپرستی عليه زنان شد.
  41. . الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللَّاتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً؛ «مردان، سرپرست زنانند، به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند. پس، زنانِ درستكار، فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان‏] حفظ كرده، اسرار [شوهرانِ خود] را حفظ مى‏كنند. و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست‏] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را بزنيد؛ پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش‏] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است». (نساء/34)