باستان شناسی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۹ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «ب'''باستان‌شناسی''': مطالعه آثار تمدن‌های گذشته بر اساس ‏آثار غير مكتوب در لابه‌لای صفحات زمين. هدف از باستان‌شناسی، شناخت فرهنگ ها و تمدن ‎های گذشته است و پیشینۀ آن به قرن هجدهم و سرزمین مصر بازمی‌گردد. باستان‌شناسی به طور خاص در حوزۀ مطال...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بباستان‌شناسی: مطالعه آثار تمدن‌های گذشته بر اساس ‏آثار غير مكتوب در لابه‌لای صفحات زمين. هدف از باستان‌شناسی، شناخت فرهنگ ها و تمدن ‎های گذشته است و پیشینۀ آن به قرن هجدهم و سرزمین مصر بازمی‌گردد. باستان‌شناسی به طور خاص در حوزۀ مطالعات قرآنی نیز می‌تواند کمک‌کننده باشد برای نمونه در پیشینۀ تاریخی قصص‌قرآن، مؤثر است. ۲۲۳ آیه از قرآن کریم مربوط به باستان‌شناسی دوران زندگانی انبیاء(ع) غیر از نبی مکرم اسلام(ص) است. فرمان موکّد قرآن به سیر و سیاحت در زمین و نظر افکندن به آن، مطالعه تاریخ مستند به مدارک غیرمکتوب، یعنی باستان‌شناسی را مورد تأکید قرار می‌دهد. یافته‌های محققان باستان‌شناس پیرامون موضوعات مطرح در قرآن، (همچون کشف بقایای کشتی نوح و سرزمین قوم عاد) با گفته‌های قرآنی مطابقت داشته و بدین ترتیب گواهی بر حقانیت بسیاری از مطالب قرآنی است.

تعریف باستان‌شناسی

باستان‌شناسی مرکب از دو واژۀ آرکلیوس و لوگوس است که دو کلمه یونانی هستند. معنای تحت‌الفظی آن مطالعه بر روی اشیای قدیمی است. در تعریف اصطلاحی آن باید گفت: باستان‌شناسی، مطالعه بر روی اشیای قدیمی است که از طریق حفاری به دست آمده یا کشف شده است. از سوی دیگر باستان‌شناسی شاخه‌ای از علم انسان‌شناسی محسوب می‎شود. بنابراین باستان‌شناسی از دو جهت مهم است؛ یکی از بُعد شناخت انسان، چه انسان‌شناسی جسمی و چه غیر‌جسمی و دوم از حیث فرهنگ جوامع. هدف باستان‌شناسی، مطالعه انسان و فرهنگ آن در جوامع پیشین است. ابزار آن هم آن چیزی است که از گذشته، به دست رسیده است که ممکن است آثار غیرمنقول همانند شهرها یا منقول همانند سفال، اشیاء، خط، کتیبه و امثالهم باشد.[۱] به عبارت دیگر باستان‌شناسی مطالعه بقایای مادی به‎جای مانده از فعالیت‌های بشری، به منظور شناخت پیشینه فرهنگی جوامع بشری است که می‌تواند شامل بنا‌ها یا سازه‌های مختلف مانند سد‌ها و ظروف سفالی باشد که لزوماً متن و نوشته‌ای هم ندارند؛ البته برخی از بقایای مادی بشری متن و نوشته دارند و می‌توان تحت عنوان عام کتیبه‌ها از آن‌ها نام برد.[۲]

تاریخچه

پیشینه دانش باستان‌شناسی به قرن هجدهم برمی‌گردد که در ابتدا هدف از آن رمزگشایی متون باستانی بود. در آن زمان متونی به زبان‌های مختلف یافت شده بود که مردم و باستان‌شناسان نمی‌دانستند که این متون و یا احیاناً اشکال روی اشیاء چه چیزهایی هستند. از این‌رو گروهی علاقه‌مند در مواجهه با متون باستانی به رمزگشایی پرداختند تا ببینند این نماد‌های نظام نوشتاری ناظر به چه حروفی است. پس از آغاز رمزگشایی، گروهی علاقه‌مند شدند که در مناطق مختلف کاوش و اشیاء یا اماکنی که در متون متقدم معرفی شده بود را شناسایی کنند. در کتب مقدس نیز مکان‌های مختلف و شخصیت‌های تاریخی متعددی ذکر شده‌اند و در سیر مطالعات این کتب برخی علاقه‌مند شدند که رویداد‌هایی که در کتب مقدس آمده را پی‎جویی و آثار آن‌ها را شناسایی کنند.[۳] جغرافیای تاریخی کتاب مقدس، مصر، فلسطین و سوریه بوده است. بعد از ورود علم باستان‌شناسی به کتاب مقدس، وارد عرصه مطالعات قرآنی نیز شد. در واقع این دانش از مصر از سوی فرانسوی‌ها شروع و بعد از آن وارد جهان اسلام شد. بابل و منطقه شام و بین‌النهرین، مهمترین مناطقی هستند که در جغرافیای تاریخی قرآن می‌توان وارد آن‌ها شد. همچنین علم باستان‌شناسی منجر شده علوم دیگری همانند علم پاپیروس‌شناسی یا کتیبه‌شناسی به وجود بیاید که هر کدام از آن‌ها منجر به علومی دیگر شده است.[۴]

کاربرد باستان‌شناسی در مطالعات قرآنی

باستان‌شناسی به طور خاص در حوزه مطالعات قرآنی نیز می‌تواند کمک‌کننده باشد؛ برای نمونه در پیشینه تاریخی قصص‌قرآن، کتیبه‌شناسی مؤثر است. از آنجا که هدف قرآن، پند گرفتن مردم است و نه دادن اطلاعات تاریخی، به همین دلیل تنها بخش‌هایی از داستان‌های مختلف را بازگو می‌کند. با بهره‌گیری از کتیبه‌شناسی می‌توان پی برد این بخش‌ها که به صورت قطعه قطعه در قرآن ذکر شده به چه چیزی اشاره می‌کردند. مثلاً داستان مربوط به «سیل عرم» که در سوره سبا اشاره شده است «لَقَدْ کَانَ لِسَبَإٍ فِی مَسْکَنِهِمْ آیَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ یَمِینٍ وَ شِمَالٍ ... فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَوَاتَیْ أُکُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَیْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِیلٍ»؛[۵] اهل سبأ دو باغ داشتند که خیلی از آن بهره می‌بردند، اما ناسپاسی کردند و سیل عرم بر آن‌ها نازل شد و این دو باغ آن‌ها تبدیل به باغی بدون استفاده شد و در اینجا مفسران می‌گویند که این سیل، اشاره به شکستن سد مأرب دارد. با کشف این سد و پی بردن به اینکه واژه «عرم» بجامانده در کتیبه‌ها به معنای سد بوده، مشخص می‌شود این داستان به واقعه مشخص تاریخی که در آن منطقه بوده اشاره دارد.[۶]

باستان‌شناسی قرآن

۲۲۳ آیه از قرآن کریم همچون مسایل مربوط به ولادت و زندگی پیامبران، پادشاهان آن عصر همچون فرعون و نمرود، اماکن وسرزمین ها مانند مصر و روم، اصحاب همچون اصحاب کهف، حکما مانند لقمان و ذوالقرنین و... ظرفیت پژوهش باستان شناسانه دارد. این موارد غیر از پژوهش هایی است که در مورد مکان و زمان رسالت حضرت رسول (ص) می توان انجام داد. بیشترین ظرفیت باستان شناسی دوران پیامبران مربوط به حضرت موسی با بیش از پنجاه آیه است و پس از آن، سی و دو آیه به حضرت ابراهیم، نُه آیه به حضرت نوح، هفت آیه به آدم، هشت آیه‌ به یونس، هفت آیه به داوود و سلیمان، شش آیه به زکریا، شانزده آیه به حضرت مسیح،‌ چهارده آیه به هود، بیست آیه به لوط، نُه آیه به ایوب، دو آیه به ارمیای نبی و دانیال و یک آیه نیز به زرتشت، ذوالقرنین، اشموئیل و... اختصاص دارد.[۷]

همچنین قرآن کریم بخش وسیعی را به درس‌هایی از تاریخ امم پیشین پیامبران اختصاص داده و بیش از 13 بار به سیر و سیاحت در زمین برای مطالعه تاریخ پیشینیان تاکید کرده است. برای نمونه می‌فرماید: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ؛[۸] بگو در زمین سیر کنید و عاقبت پیشینیان را بنگرید.» کاربرد فی الارض (در زمین) به جای علی الارض (به روی زمین) برای مطالعه آثار تاریخی، شاید اشاره به حفاری و کندوکاو در اندرون زمین باشد که لازمه باستان‌شناسی است. فرمان به سیر و سیاحت در زمین و نظر افکندن، مطالعه تاریخ مستند به اسناد و مدارک غیرمکتوب، یعنی باستان‌شناسی را مورد تأکید قرار می‌دهد. از سوی دیگر قرآن، تاریخ پیامبران، امم و ملوک را به صورت تابلوهایی زنده و متحرک بازسازی می‌کند. به‌طوری که وقایع تاریخی را به صورت وقایع حال درآورده و در بسیاری از موارد با فعل (الم تر) مردم را به مشاهده حوادث تاریخی زنده ترغیب می‌کند. به عنوان نمونه می‌فرماید: «آیا نمی‌بینی که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟»[۹]

همچنین قرآن بعضی از آثار باستانی مانند جسد فرعون و آثار اصحاب کهف را آیات الهی نامیده و فرموده است: «پس امروز بر بلندای ساحل اریم جسد بی جانت است و عبرتی باشی برای پسینیانت و بسیاری از آدمیان از آیات ما بی‌خبرانند.»[۱۰] در قرآن به آثار به‌جا مانده از حضرت موسی و هارون اهتمام داده شده است و آن‌ها را مایه آرامش قوم بنی‌اسرائیل و آیه‌ای برای افراد با ایمان ذکر می‌کند.[۱۱] پیغمبر اکرم(ص) در سفر تبوک از آثار باستانی ثمود در حجر گذشتند و فرمودند: «با حالتی عبرت‌آموز وارد خانه‌های ظلم‌پیشگان شوید و با حالت بیم از اینکه مبادا بلایی که به آنان رسید به شما نیز برسد.» امام علی(ع) نیز در وصیت خود به امام حسن(ع) می‌نویسد: «اخبار گذشتگان را بر قلبت عرضه نما و در دیار و آثار باستانی آنان گردش کن و درست بنگر که آن‌ها چه کرده‌اند، از کجا منتقل شده و در کجا فرود آمده‌اند که من گرچه به اندازه همه پیشینیانم عمر نکرده‌ام، اما در اعمالشان نظر افکندم و در اخبارشان تفکر نمودم و در آثار باستانی‌شان به سیر و سیاحت پرداختم. آن چنان که همانند یکی از آنان گردیدم، بلکه در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده، گویی با همه آنان از اول تا به آخر عمرشان زندگی کرده‌ام. من بخش شفاف زندگی آنان را از بخش کدر بازشناختم و سود و زیانش را دانستم.»[۱۲]

اهمیت باستان‌شناسی قرآن

از آنجا که مناطق مختلف تاریخی به مرور زمان دچار دگرگونی‌های فراوان گشته و حتی بسیاری از آثار باستانی پیامبران و تمدن‌هایی را که به وجود آورده‌اند در زیر خاک پنهان شده‌اند و یا اسامی آن‌ها تغییر یافته است، لازم است که با استفاده از کتاب جغرافیایی قدیم و نیز کشفیات باستان‌شناسان برای شناخت جغرافیای تاریخی قرآن کمک گرفت. قرآن کریم به اماکن تاریخی و آثار باستانی اهتمام فراوان داده و اسامی مکان‌ها را گاهی به‌طور اجمال مانند: «مطلع الشمس و مغرب الشمس»، «و ادنی الارض» و گاه به طور معین مانند مصر، سینا، روم، مکه، بدر، حنین، احقاف و سبا و بابل و... ذکر می‌کند، تا جایی که علمای شبه قاره هند و پاکستان مانند علامه سلیمان ندوی کتابی به نام «ارض القرآن» تدوین کرده و مظفرالدین ندوی آن را اساس کتاب «جغرافیای تاریخی قرآن» قرار داده است و ابوالاعلی مودودی، نقشه‌هایی برای پاره‌ای از نقاط جغرافی قرآن در تفسیر خود به نام «تفهیم القرآن» ترسیم کرده است.[۱۳]

افزون بر این از آنجا که هدف باستان‌شناسان، شناخت فرهنگ ها و تمدن ‎های گذشته است و پیامبران بنیان‌گذاران تمدن های فاضله بودند و با حکومت های طاغوتی‌ و تمدن های فاسد و غیرسالم، مبارزه می نمودند بنابراین، کشف آثار پیامبران و پادشاهان آن عصر می تواند موجب شناخت دقیق‌تر تاریخ انبیاء گردد. برای نمونه در زمانی که بسیاری از افراد، داستانی مانند ماجرای حضرت نوح را افسانه می‌پنداشتند و برای آن‌ها قابل باور نبود که شخصی مانند حضرت نوح(ع) ۹۵۰ سال عمر نماید و آن کشتی عظیم را ساخته باشد. در همین زمان، باستان‌شناسانی مانند «دکتر وولی»، موفق به اکتشاف اسنادی شدند که اثبات‌کننده این مطالب بود. در گذشته تصور می‌شد که کشتی نوح یک قایق بزرگ بوده است. اما با اکتشافات صورت گرفته مشخص شد این کشتی بسیار بزرگ تر از حد تصور و به اندازه ناوهای هواپیمابر امروزی بوده است. کشف این حقایق می تواند به فهم قرآن و تفسیر آن کمک شایانی نموده و جایگزین بسیاری از اسرائیلیات گردد.[۱۴]

آثار باستانی مرتبط با قرآن

یکی از نمونه‌های کشف آثار باستانی مرتبط با قرآن، کشف آثار باستانی کشتی نوح است. بنابر عکس‌برداری‌های صورت گرفته، آثار این کشتی ميان دو كوه آرارات ‏و ۲۵ كيلومتری جودی یافت شده است. ‏‏تورات گفته است كه كشتی بر فراز كوه است اما اين كشتی نمی‌تواند برسر قله كله قندی كوه مستقر شود و به تعبير قرآن در شيب آن كه همان معنای كلمه جود (كلمه‌ای كردی)است، قرار گرفته.‏ باستان‌شناسان با استفاده از رادار اسكن، ‏جای ميخ‌های كشتی را پيدا کرده و به همين طريق قسمت به قسمت كشتی كشف و با طناب جای ميخ‌ها را به هم ‏متصل كردند و دریافتند ۴۵۰۰ ميخ و ۱۷۲ ميله فلزی ‏برای ساختمان محكم كشتی در برابر آن طوفان عظيم به كار رفته است. باستان‌شناسان اطراف كشتی را نيز مورد ‏مطالعه قرار دادند و با چند سنگ بزرگ با حفره‌هايی بالای آن مواجه شدند بعد از تحقيقات متوجه ‏شدند كه اين سنگ‌ها به‌عنوان لنگر و همچنين برای حفظ توازون و تعادل كشتی در طوفان مورد ‏استفاده قرار گرفته است.‏ قرآن كريم تنها كتابی است كه راجع به لنگرها سخن گفته و اين ‏يكی ديگر از معجزات قرآن است.

نكته مهم اين كه اين كشتی آنقدر عظيم و بزرگ ‏است كه آن را با كشتی‌های بزرگ امروز مقايسه می‌كنند و سوال اینجاست که فنون ساخت كشتی با ‏چنین عظمتی از کجا سرچشمه گرفته است؟ جوابی که قرآن به این معما می‌دهد این است که فنون ساخت اين كشتی از بشر نيست بلكه يك معجزه ‏الهی است.‏[۱۵]

نمونۀ دیگر از کشف آثارباستانی قصص‌قرآن، مربوط به قوم حضرت هود (ع) است. قوم عاد مشهور به ساکنان ارم، در سرزمین احقاف زندگی می‌کردند. داستان زندگی این قوم تنها در قرآن کریم آمده است و در کتب آسمانی گذشته از آن خبری نیست؛ از این‌رو، برخی تا سال‌ها گمان می‌کردند که سرگذشت قوم عاد افسانه‌ای بیش نیست. امروزه محققان به اطلاعات مفیدی در این‌باره دست‌یافته‌اند که نشان می‌دهد آنچه در قرآن آمده، مطابق حقیقت و حکایت از واقعیت دارد. پس از سال‌ها تحقیق و بررسی، سرانجام آثار به‌جامانده از سرزمین قوم عاد، توسط گروه تحقیقاتی نیکلاس کلاب، دانشمند اروپایی، با استفاده از آیات قرآن در عمان کشف شد. یافته‌های باستان‌شناسان با آنچه در قرآن کریم آمده است، مطابقت کامل دارد.

اکتشافاتی همچون برج‌های بلند، باقی ماندن خانه‌های قوم عاد، محل سکونت قوم عاد، و مدفون شدن سرزمین عاد در زیر لایه‌های شنی و رملی. قوم عاد، آن قدر از نعمات خدادادی مثل قدرت و استعداد در ساخت و ساز بناهای مستحکم برخوردار بودند که قرآن در این باره می‌فرماید: «همان شهرى که مانندش در شهرها آفریده نشده بود»[۱۶] آنان با بهره‌گیری از مواهب سرشار طبیعی و زیستی در کنار اقیانوس هند و باران‌های مفید و پیاپی و فرآورده‌های زمینی توانسته بودند از نظر تغذیه به چنان رفاه و آسایشی دست یابند که از یک سو، سرمایه‏ هاى مادى در اختیار بگیرند که قسمت مهمى از آن (مخصوصاً در آن عصر) چهارپایان و دام‌ها بودند و از سوى دیگر، نیروى انسانى کافى به دست آورند که بتوانند آن را حفظ و نگهدارى کنند و پرورش دهند. خداوند در آیاتی از قرآن کریم[۱۷] به ذکر نعماتی که به ایشان عطا شده، می‌پردازد و طی آن به رشد کشاورزی و دامپروری و همچنین پسران لایق و برومند در میان ایشان اشاره دارد.[۱۸]

منابع

ایکنا

ارجاعات