هنر دینی؛ هنری در راستای نمایش اهداف دین. هنر دینی از مقولات جدیدی است که تعریف واحدی درباره آن وجود ندارد. اما روی هم رفته می¬توان آن را هنری دانست که در راستای نمایش اهداف دین به کار رود. یکی از اساسی¬ترین مباحث پیرامون هنر دینی رابطه بین دین و هنر است که برخی حتی وجود چنین رابطه¬ای را انکار کرده¬اند. خاستگاه بحث درباره هنر دینی به قرون اخیر و پس از مطرح شدن هنر مادی باز می¬گردد. در اسلام از هنرهایی همچون مجسمه سازی، موسیقی (غنا) و تعزیه نهی به عمل آمده یا محدودیت¬های خاصی برای آن تعیین شده است که برخی به علت این نهی¬ها و محدودیت¬ها پرداخته¬اند.

تعریف

ارائه تعریف درباره هنر دینی کاری دشوار است، چون بحث‌هایی که پیرامون آن مطرح می‌شود به اندازه‌ای است که نمی‌توان درباره آن نظر واحدی را ارائه کرد. حتی در بسیاری از مواقع به روی این امر بحث می‌شود که آیا می‌توان برای هنر، صفت دینی قائل شد یا خیر؟ به هر روی تعریفاتی از هنر دینی انجام شده است که به بیان آنها می¬پردازیم.

از دید سنتی، هنر دینی به کاری گفته می‌شود که بتواند مؤلفه‌های دینی را به نمایش درآورد.[۱] گروهی گفته¬اند هنر دینی یا هنر مقدّس صنایع بدیع هنری است که از الهامات یا درون¬مایه های مذهبی برای بالا کشیدن ذهن به سمت امور روحانی استفاده می¬کند. برخی بر این باورند که هنر دینی آن است که بتواند هدف دین را تحقق بخشد و آن را توسعه بخشد؛ هنر دینی راه را به مخاطبان خود نشان می¬دهد و پاسدار، و نمایانگر اخلاق و ارزش های اخلاقی است . برخی، مانند رودلف اوتو، می¬گویند که دین (امر قدسی) و هنر از دو جهت مانند یکدیگرند: 1 . هر دو توصیف ناشندنی هستند و 2 . هر دو، خصوصیت تنزل و تعالی را برای نظاره کننده به ارمغان می¬آورند؛ این دو آن قدر به هم نزدیکند که حتی ممکن است تجربه زیباشناختی هنری برای برانگیختن تجربه دینی به کار رود. عده¬ای گفته¬اند هنر دینی، هنر بر آمده از دین، هنری همسو با دین و یا هنری است که به‌عنوان پشتوانه دین عمل می‌کند.[۲]

از نظر آیت الله جوادی آملی؛ هنر دینی تبدیل معقول به محسوس است. او می¬گوید: «ممکن است هنرمندی تا سقف خیال و وهم پرواز کند، اما هنرش دینی نخواهد بود، چون وقتی چیزی عقل‌پذیر نبود، دین‌پذیر هم نیست؛ آن‌چه از منابع غنی و قوی دین به‌شمار می‎رود عقل است نه وهم».[۳]

هنرمند دینی

با توجه به تعاریف از هنر دینی می¬توان گفت هنرمند دینی کسی است که بتواند میان هنر و عقلانیت، میان هنر و جنبه‌های زیبایی‌شناختی آن و مبانی دینی ارتباطی اصولی و منطقی برقرار کند و به دور از ریاکاری و تظاهر دست به خلق اثر هنری بزند. هنرمند دینی را می‌توان از بررسی اثری که آن را پدید آورده است بازشناخت؛ اثری که به دور از تحجرگرایی و قشری‌پردازی باشد و به شکلی واقع‌گرا در پی تبلیغ و ترویج آرمان‌های دینی بوده و آنها را با استفاده از ابزار بیان خود تجسم بخشد.[۴]

رابطه بین دین و هنر

برخی در رابطه بین این دو گفته¬اند روح و باطن هنر اساساً چیزی به غیر از دین و بیان مبانی و مؤلفه‌های آن نیست. آنچه موجب می‌شود یک محصول و اثر هنری را دینی یا غیر دینی تلقی کنیم، ارتباط مستقیمی است که میان هنرمند و مفاهیم و معارف دینی برقرار است؛ به عبارت دیگر اینکه چه مقدار این مفاهیم در باطن و روح هنرمند ته‌نشین شده است.[۵] برخی دیگر در ارتباط بین این دو گفته¬اند دین برای زندگی بهتر و آسان‌تر برای همه انسان‌ها آمده است و هنری که می¬خواهد تجلی¬گر دین باشد نیز باید این رسالت را به همراه داشته باشد. این ادعا برگرفته از سخنی منسوب به پیامبر اکرم(ص) است که: «محبوب‌ترین دین در نزد خدا آن است که مبتنی بر توحید و اصل آسان گیری و مدارا باشد».[۶] برخی اساساً قائل به امکان ارتباط بین دین و هنر نیستند، چون معتقدند هنر ذاتا به سمت آزاداندیشی و دوری از قیود پیش می‌رود و دین،‌ انسان را مقید می‌کند و اساس آن، قیود و قوانین است. بنابراین، هنر و دین قابل جمع نیستند.[۷] عده¬ای قائلند هنر و دین رابطه ای متقابل با یکدیگر دارند؛ یعنی هنر هم باید از دین تاثیر بپذیرد و هم در خدمت دین باشد . هنر نباید از ارزش های اخلاقی و دینی دور بماند. به عبارتی این عده معتقدند که هدف هنر، فقط لذت بخشی به یک عده قلیل نیست.

خاستگاه هنر دینی

در این باره ابتدا باید دانست واژه هنر، واژه‌ای مخلوق از تفکر و اندیشه غیرشرقی است و حداقل در ایران چیزی به عنوان هنر را شاهد نبوده‌ایم و مصنوعات بشری که امروزه به آنها هنر گفته می‌شود از روزگاری دور به عنوان پیشه و کسب و کار مردمان شناخته می¬شده است. اساساً خاستگاه هنر دینی به لحاظ تاریخی با ظهور هنر جدید منطبق است به این معنی که از آنجا که هنر جدید و مدرن ریشه اومانیستی(انسان‌گرایی) دارد و بر جنبه‌های مادی و غیرالهی تأکید دارد؛ لذا در نقطه مقابل هر آنچه که در عرصه هنر پدید می‌آید، ماهیتی دینی دارد. درباره خاستگاه هنر در اسلام باید گفت اسلام اساساً دارای هنر نیست و لفظ هنر اسلامی از زمانی به کار گرفته می‌شود که بعد از گذر از سال‌های صدر اسلام و تثبیت حکومت اسلامی، شاهد تمدن اسلامی هستیم. به عبارت دیگر به محض آنکه مدنیت در شریعت اسلامی مطرح شد، نشانه‌های پیشرفت جامعه مدنی در قالب محصولاتی بروز یافت که منشعب از آموزه‌های دینی و اسلامی بودند.[۸]

پیش نیازهای خلق هنر دینی

اگر هنرمندی بخواهد هنری معناگرا و دینی خلق کند، اولاً باید متافیزیک را بشناسد، ثانیاً معقول باشد، ثالثاً مخیل‌شناس و رابعا محسوس‌شناس باشد. به عبارت دیگر هنرمند باید مربع وحی، عقل، خیال و حس را برای هنر دینی و معرفتی در حوزه ملکه وجودی و باورمندی خود نهادینه کند و سپس پیامی را دسته‌بندی و در اختیار مخاطب قرار دهد.[۹]

هنرهای غیرقابل پذیرش در اسلام

در اسلام پاره‌ای از هنرها در عین زیبایی ظاهری منع شده¬اند و یا محدودیت¬های خاصی برایشان مشخص شده است؛ ازجمله مجسمه¬سازی از جانداران، موسیقی (غنا) و تعزیه.

شهید مطهری درباره مجسمه¬سازی می¬گوید منع اسلام به جهت منع بت‌پرستی و مبارزه با آن است و در شرایطی که چنین امری وجود نداشته باشد منعی نیز نیست.[۱۰] درباره موسیقی باید گفت، موسیقی در فقه جایگاهی پیدا نکرده است، بلکه در بیشتر مواقع در حال طرد شدن است. این مسئله از گذشته تا به امروز نیز وجود داشته است و در این میان تنها شدت محکومیت موسیقی بوده که دستخوش تغییر شده است. در زمان کنونی که برخوردها ملایم است به موسیقی در قالب دو بخش مجاز و مطربی نگاه می‌شود. آنچه از سخنان رهبر انقلاب درباره موسیقی فهمیده می¬شود این است که موسیقی هم قادر است باعث تعالی شود، هم اینکه می‌تواند راه شیطانی را پیش روی ما قرار دهد. البته باید مد نظر داشت که منظور از موسیقی مجاز آن مجوزی نیست که وزارت ارشاد صادر می‌کند، زیرا در مواقعی ممکن است کاری از ارشاد مجوز بگیرد، اما مورد تایید فقه نباشد یا اینکه در حالت دیگر ممکن است مجوز با تایید فقه همخوان باشد. البته به نظر می¬رسد مشکل اصلی در حوزه موسیقی به بحث‌های فقهی بر نمی‌گردد، بلکه بیشتر نشئت گرفته از سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌هایی است که مدیران در این حوزه می‌گیرند.[۱۱] درباره تعزیه که هنرمندان در قامت خاندان اهل بیت و بویژه خاندان امام حسین (ع) ایفای نقش می¬کنند حساسیت¬های خاصی از حیث محتوا و همچنین از حیث بازی وجود دارد. نوشته تعزیه باید بر اساس مقاتل معتبر باشد، چرا که تعزیه فقط بیان مظلومیت ائمه(ع) نیست، بلکه می‌خواهد با نشان دادن شجاعت و رشادت‌های بزرگان دین پیام‌ها و نکات مهمی را مطرح کند. همچنین متن و بازیگری تعزیه باید به گونه‌ای باشد که شأن اهل بیت(ع) مراعات شود.[۱۲]

نقص اصلی آثار هنر دینی در ایران

عدم بهره بردن از موضوعات دینی در هنر سبب شده شاهد سطحی‌ترین شکل از هنر دینی در آثارمان باشیم. مشکل این است که تنها رفتارها و مناسک به عنوان هنر دینی شناخته می‌شود، در صورتی که ابعاد دین به اندازه‌ای عمیق است که در چند نگاه خاص نمی‌توان آن را خلاصه کرد.[۱۳]

منابع

ایکنا

ویکی پدیا

سوره

پاورقی ها

  1. دیدگاه همیشه منفی فقه نسبت به موسیقی
  2. تقویت هنر دینی؛ زبان قابل‌فهم در زندگی متعالی
  3. «تبدیل معقول به محسوس»، رسالت هنر دینی است
  4. تمایز هنر دینی و هنر در خدمت دین
  5. همان
  6. تقویت هنر دینی؛ زبان قابل‌فهم در زندگی متعالی
  7. قالب‌های هنر دینی مورد غفلت قرار گرفته است
  8. [https://iqna.ir/fa/news/3579137/%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%A7%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B9%D9%82%D8%A8%D9%87-%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 هنر اسلامی‌نما اصالتا دینی نیست/ عقبه هنر اسلامی تمدن اسلامی است نه دین اسلام ]
  9. به‌کارگیری مربع وحی، عقل، خیال و حس در هنر دینی/ وجود مؤلفه‌های هدایت‌گری در قصص قرآن
  10. تقویت هنر دینی؛ زبان قابل‌فهم در زندگی متعالی
  11. دیدگاه همیشه منفی فقه نسبت به موسیقی
  12. تعزیه؛ میراثی جاودان از قلمرو هنر دینی
  13. هنر انقلاب را به ظواهر خلاصه نکنیم