طبیعت
طبیعت؛ عالَم ماده. با نگاهی در آیات قرآن کریم جلوههای طبیعت بهعنوان نشانههای حق تعالی بهخوبی مشخص و قابل درک است. در اغلب آیات مرتبط با طبیعت، انسان به مطالعه کتاب طبیعت و پندآموزی از آن سفارش شده است. از منظر قرآن کریم شناخت طبیعت و تفحص در آیات قرآن کریم زمینه افزایش شناخت و معرفت انسان را نسبت به ذات احدیت فراهم خواهد کرد و هدف نهایی خداوند در آیات قرآن نیز صحهگذاشتن بر این مهم است. پیدایش حیات در زمین، اهمیت آب، زندگی دوبارۀ طبیعت، طبقات آسمانها، رنگها در طبیعت، اسرار خلقت گياهان، جانوران، کوهها، اقيانوسها، ستارگان و هزاران شگفتی دیگر مرتبط با طبیعت از مباحث مطرح شده در قرآن است که تعقل در این موضوعات، سبب تقویت خداشناسی و ایمان به معاد میشود. در قرآن برای طبیعت، ویژگیهایی بهسان مخلوق خداوند بودن، صاحب شعور بودن و ابزار سعادت انسان بودن برشمرده شده است. همچنین قرآن و روایات به مسئلۀ حفظ و پاسداری از طبیعت توجه و بر آن تاکید نموده است.
تعریف طبیعت
طبیعت(Nature) که معادل آن در فارسی «زاستار» و مرتبط با زادن است، در معنای مبسوط خود، دربرگیرندۀ جهان طبیعی و مادی است.[۱] این مفهوم شامل گیاهان، جانوران، تمام موجودات و پدیدههای طبیعی ـ مانند کوهها و رودخانهها ـ است و میتواند به طور کلی به زندگی اشاره کند.[۲]
جایگاه طبیعت در قرآن
طبیعت جایگاه والایی در قرآن کریم دارد و خدای متعال در بیش از ۷۵۰ آیه از قرآن، به ظواهر طبیعت اشاره میکند و ابعاد گوناگون جلوهها و زیباییهای آن را یادآور میشود. در اغلب این آیات انسان را به مطالعه کتاب طبیعت و پندآموزی از آن توصیه میکند، در برخی آیات از پیچیدگی و شگفتیهای طبیعت به عنوان مظاهر خلق خدا یاد میکند،[۳] در برخی دیگر از آیات، از تسخیر طبیعت برای انسان خبر داده است[۴] و در برخی دیگر نیز آن را حاوی آیات و نشانههایی برای اصحاب فکر و اندیشه دانسته است از جمله میفرماید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاء فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّهٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَیْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ؛ در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهائی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن زمین را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و همچنین در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که در میان زمین و آسمان معلقند، نشانههایی است از ذات پاک خدا و یگانگی او برای مردمی که عقل دارند و میاندیشند»[۵] همچنین میفرماید: «فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا, ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ,فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا, وَعِنَبًا وَقَضْبًا, وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا, وَحَدَائِقَ غُلْبًا, وَفَاکِهَهً وَأَبًّا؛ پس انسان باید به خوراک خود بنگرد, که ما آب را به صورت بارشى فرو ریختیم, آنگاه زمین را با شکافتنى لازم شکافتیم, پس در آن دانه رویانیدیم, و انگور و سبزى, و زیتون و درخت خرما, و باغهاى انبوه, و میوه و چراگاه»[۶] این موارد تنها بخشی از آیاتی است که از توجه قرآن کریم به طبیعت حکایت دارد.[۷]
ویژگیهای طبیعت در قرآن
طبیعت همواره برای انسان سؤال برانگیز و تأثیرگذار بوده است، دیدگاهها و مکاتب گوناگون بشری هر کدام با دیدگاه خود به توصیف و تحلیل طبیعت پرداختهاند اما قرآن کریم که رسالت آن تربیت بشر است، با نگرشی توحیدی طبیعت را توصیف و بخش زيادي از ناشناختهها و اسرار طبيعت از جمله اسرار خلقت گياهان، جانوران، کوهها، آبها، اقيانوسها، سيارهها و ستارگان را براي انسان بیان نموده است.[۸] یکی از ابعاد توصیف طبیعت در قرآن کریم، بیان ویژگیهای آن است که از آیات فراوان میتوان برداشت کرد. در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
مخلوق خداوند: قرآن کریم برای بیان مخلوق بودن پدیدههای طبیعی، واژههای «خَلَق» «فَطَر»، و «بَدیع» را به کار میبرد؛ برای نمونه عباراتی همچون «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، «فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» و «بَدیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ».[۹] از دیدگاه قرآن کریم در سراسر عالم طبیعت، حرکت و تحول کاملاً منظم و منسجم برقرار است و لازمه این نظم و هماهنگی این است که هر موجودی حد و اندازهای داشته و از آن فراتر نرود.[۱۰] این نظم و انسجام نشان آن است که آفرینش طبیعت را هدف و غایتی است.
صاحب شعور: برخی آیات قرآن کریم موجودات طبیعت را واجد مراتبی از عشق و شعور میداند، برای نمونه در آیۀ «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»[۱۱] علامه طباطبایی ذیل این آیه مینویسد: «هر موجودی از موجودات دارای مرتبهای از علم است و تسبیح موجودات، تسبیح حقیقی، به زبان قال و نه زبان حال، است.» مایه آفرینش انسان: از بررسی آیات قرآن کریم بر میآید که خداوند آفرینش انسان را از خاک آغاز کرد و پس از تحولات گوناگون با دمیدن روح، او را به مرتبه متعالی میرساند و بر آفرینش خود تحسین میگوید.[۱۲]
ابزار سعادت انسان: آیۀ «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ...»،[۱۳] یکی از نمونه آیاتی است که طبیعت و پدیدههای آن را مسخر انسان میداند. تسخیر در فرهنگ قرآنی به دو معنا آمده است؛ یکی به معنی در خدمت منافع و مصالح انسان بودن و دیگری به معنی قرار داشتن زمام اختیار آنها در دست انسان؛ لذا میتوان گفت که غایت موجودات و طبیعت، فراهم آوردن ابزاری برای کمال و سعادت انسان است. تداومبخش حیات فردی انسان: آیات فراوانی،[۱۴] به مواهب طبیعی و استفاده از آنها برای تأمین خوراک و پوشاک تأکید کرده است. آیه ۷۴ سوره مبارکه اعراف نیز، به استقرار انسان بر روی زمین و ساختن مسکن اشاره دارد: «وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا.» این کتاب آسمانی در آیات گوناگون به خواص و ویژگیهای پدیدههای طبیعی نیز اشاره دارد که ذیل مبحث اعجاز قرآن کریم مطالب مبسوطی را در بر میگیرد، برای نمونه در آیه ۴۸ سوره مبارکه فرقان از آب با صفت «طهور» که صیغه مبالغه پاککننده است، یاد میشود. آیه ۶۹ سوره مبارکه نحل نیز عسل را مایه شفا میشمارد، ضمن اینکه در آیه ۱۴ همین سوره، انسان را به استفاده از گوشت ماهی و سایر موجودات دریایی توجه میدهد.[۱۵]
ضرورت شناخت طبیعت در قرآن کریم
برخی آیات قرآن کریم، بر ضرورت شناخت و تعقل در پدیدههای عالم آفاقی و رازهای طبیعت تأکید دارند.[۱۶] علت این تأکید شناخت جزئیات و اسرار پدیدهها و درک فواید و منافع بیشمار آنها با ابزار خرد و اندیشه است لذا خداوند متعال انسانها را به مشاهده و بررسی پدیدهها و خردورزی در طبیعت دعوت کرده و میفرماید: «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.»[۱۷] در ادامه به مهمترین فوایدی که خردورزی در طبیعت به دنبال دارد، اشاره میشود: توحید و خداشناسی: توصیه مؤکد قرآن کریم به مشاهده طبیعت بیش از هر چیز، با هدف اثبات اصل وجود خدای یگانه و واحد بوده است. آسمانها و زمین و تحولات شگرف آنها، وجود خالق و مدبر واحد را برای مجموعه طبیعت اثبات میکند.[۱۸] تقویت باور به نبوت: قرآن کریم برای ایجاد باور به نبوت و تقویت این باور در انسان، با ذکر بهترین نعمتها و فوایدشان، عنایت پروردگار را در حق بندگان یادآوری، سپس اصل نبوت را به آنان معرفی و آن را یکی از الطاف بیشائبه الهی بر میشمرد[۱۹] و میفرماید: «وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»،[۲۰] مفهوم ظاهری آیه به هدایت انسانها در شب از طریق ستارگان اشاره دارد، در بسیاری از تفاسیر، از جمله «مجمعالبیان» طبرسی، با استناد به احادیث وارده، منظور از نجم و علامات، پیامبر(ص) و ائمه(ع) هستند. ایجاد و تقویت باور به معاد: استدلالهای قرآن کریم در مورد امکان و ضرورت اصل معاد بر اساس رخدادهای قابل مشاهده در طبیعت، بیان شدهاند. پرداختن به قدرت بیهمتای خداوند در خلق آسمانها و زمین و نیز حیات مجدد مردگان، با قدرت و اراده خداوند از جمله مباحثی هستند که در تقویت باور معاد در آیات قرآن کریم آمده است.[۲۱] همچنین قرآن کریم با بیان تحولاتی نظیر احیای زمینهای مرده و رویش دوباره گیاهان، احیای مردگان را ممکن میداند.[۲۲] برای نمونه به مردن طبیعت در زمستان و زنده شدن آن در بهار اشاره فرموده: «فَانْظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى...»[۲۳]، «إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ...»[۲۴] این گونه توصیف برای طبیعت مَثَل و درسی برای حیات انسان است که چگونه پس از متلاشی شدن جسم حیات میگیرد.[۲۵] چنانکه پیامبر اکرم نیز در این باره میفرماید: «اذا رأیتم الربیع فاکثروا ذکر النشور» هرگاه بهار را دیدید، یاد رستاخیز در شما بیشتر شود.[۲۶]
اهمیت طبیعت در قرآن
از آن جایی که مهمترین مساله در اسلام، مساله خداشناسى است و مهمترین دلیل آن در قرآن، برهان نظم و مهمترین منبع برهان نظم، جهان طبیعت و آفرینش است، قرآن کریم تأکید زیادی بر لزوم استفاده از حسّ و مشاهده به عنوان یک منبع معرفت و شناخت مینماید. مانند: توجه دادن انسانها به آسمان، زیباییها، نظم و استحکام آن،[۲۷] زمین و مخلوقات،[۲۸] دعوت به تامل در مسأله نزول باران و زنده شدن زمینهاى مرده،[۲۹] توجه دادن انسان به مبدأ آفرینش،[۳۰] دعوت انسان به بازنگری دوباره غذا و چگونگی پدید آمدن آن و به صورت کلی دعوت به تأمل در پدیدههای گوناگون هستی.[۳۱] همچنین انسان را دعوت میکند به مشاهده انواع مختلف گیاهان که به صورت زوج زوج مى روید،[۳۲] چگونگى حرکت آب دریاها در لابهلاى ذرّات ابر، نزول آنها بر سرزمینهاى خشک و روییدن گیاهانى که هم انسان از آن استفاده مىکند و هم چهارپایان،[۳۳] چگونگی معلق بودن و پرواز کردن پرندگان در آسمان،[۳۴] آفرینش زمین و سپس آفرینش وجود خود انسان که در عین کوچکى، دنیاى عظیم و پرغوغایى است.[۳۵] آیات فوق که بیشتر پیرامون مساله توحید و خداشناسى سخن مىگوید براى پیمودن این راه و رسیدن به مقصد به انسانها دستور مىدهد که درست چشمهاى خود را بگشایند و نشان «الله» را بر یک یک موجودات جهان بنگرند و عجایب و شگفتىهاى آنها و نظامات دقیقشان را ببینند.[۳۶]
تصویرسازی طبیعت در قرآن
دیدن، تأثیرگذارترین شکل احساس بشر است، از این رو قرآن با بیان تصویری آیات مربوط به طبیعت، نکات قابل تأملی برای اهل تفکر و تعقل بر جای گذاشته است. جملات تصویری جدا از موجز بودن، طوری بیان میشود که در ذهن ایجاد تصویر کند؛ بدون اینکه توصیفی کرده باشد. یکی از نمونههای تصویرنگاری در قرآن کریم، تصویرنگاری مورچگان در داستان حضرت سلیمان(ع) است. «... قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ[۳۷]؛ ... موری گفت: ای موران، همه به خانههای خود روید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندانسته شما را پایمال کنند.» در تفسیر نور، چنین آمده است: «لا يحطمنكم» از ریشه «حطم» به معنی شكستن است. اگرچه مراد از واژه «حطم» پایمال کردن است ولی آنچه قرآن از آن یاد کرده و نگاه علمی بدان دارد موضوع جنس بدن مورچگان است که مانند شیشه شکننده است، قرآن با این واژه تصویری، جنس بدن مورچه را به مخاطب نشان میدهد. دانشمندی استرالیایی تحقیقات طولانی و زیادی را روی بدن مورچه انجام داد. او پی برد ساختار بدن مورچهها دارای مقدار قابل توجهی از ماده شیشه است. با این توصیف، قرآن کریم به زبانی عامیانه و البته تصویرساز، جنس شیشهای بدن مورچگان را از زبان خود مورچه بیان میکند.[۳۸]
رنگشناسی طبیعت در قرآن
موضوع رنگها یکی از شگفتیهای مطرح شده در قرآن است. قرآن کریم علاوه بر کاربرد واژههای کلّی مربوط به رنگها از قبیل (لون، الوان، و صبغه) [۳۹] از شش رنگ سفید و سیاه[۴۰] زرد،[۴۱] سبز،[۴۲] کبود (آبی)[۴۳] و قرمز[۴۴] نیز به طور ویژه یاد کرده و به طور مستقیم یا غیر مستقیم به تأثیرات روان شناختی و بعضاً فیزیولوژیکی آنها اشاره شده است. برای نمونه کاربرد رنگ سفید در آیات «یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ...؛روزى که چهرههایى سفید و چهرههایى سیاه میگردند...»[۴۵] و «وَ أَمَّا الَّذینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفی رَحْمَتِ اللَّهِ...؛ و امّا کسانى که چهرههایشان سفید شده، پس در رحمتِ خدایند...»،[۴۶] نشانۀ افراد سعادتمند در رستاخیز است. سپیدى از شریفترین رنگها و در نهایت صفا و لطافت و از نور است و خداوند با سفید کردن چهره مؤمنان در قیامت به شرافت و لطافت آنان میافزاید و ملاحت، پاکی و بیگناهی آنان را با این رنگ نمایان میکند. رنگ سبز نیز ده بار در قرآن مطرح شده است از جمله در بیان رنگ گیاهان «الَّذی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً»[۴۷] و لباس و تکیهگاه بهشتیان «وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ...».[۴۸] در مجموع از اشارات قرآن کریم و تحقیقات دانشمندان روشن میشود که رنگ سبز از رنگهای شادیآور است و به توحید ربوبی دلالت دارد؛ چون همان کسی که انسان را خلق کرده، این طبیعت سرسبز، زیبا و مسرّت بخش را برای او آفریده است. خدای تعالی طبیعت را خلق کرده و کوهها را جلوهای از آن دانسته است. رنگهای مختلف کوهها نیز برقدرت خداوند گواهی میدهد و علاوه بر زیبایی، وسیلهای برای پیدا کردن راهها در پیچ و خمهای کوهستان است «ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بیضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابیبُ سُودٌ؛[۴۹] محصولاتى که رنگهایش متفاوت است و از کوهها راهها (و رگهها)ى سپید و سرخ، که رنگهایش متفاوت است و سیاهِ سیاه (آفریدیم)».[۵۰]
تنوع زیستی طبیعت در قرآن
در آیات متعددی از قرآن کریم به مسئله محیطزیست و تنوع زیستی در آن اشاره شده است برای نمونه خداوند میفرماید: «فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَرات مُخْتَلِفاً أَلْوانُها...؛[۵۱] میوههایی رنگارنگ از زمین خارج کردیم»، «وَ مِنَ النّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ...؛ و از انسانها، جنبندگان و چهارپایان انواعى با رنگهاى مختلف(آفریدیم)»[۵۲] رنگهای مختلفی در طبیعت وجود دارد، از جمله سفید مطلق مثل برف و سیاه مطلق؛ خداوند همه این موجودات را خلق کرده و هیچکدام شبیه یکدیگر نیستند. بقیه جنبندگان هم به همین صورت هستند. برای نمونه، در چهارپایان از نظر صورت، رنگها، نقشهای ظاهری و خلقوخو، تفاوتهایی دیده میشود. بیش از ۳۰ آیه در قرآن به تنوع زیستی اشاره دارد. قرآن میفرماید: «وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ ...؛ و اوست كسى كه باغهايى با داربست و بدون داربست و خرما و كشتزار با ميوههاى گوناگون و زيتون و انار شبيه به يكديگر و غيرشبيه پديد آورد...»[۵۳] در جایی دیگر خداوند به اختلاف زبانها، گویشها و رنگها اشاره نموده و میفرماید: «وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ...؛[۵۴] و از جمله آيات او آفرينش آسمانها و زمين و دگرگونى زبانها و رنگهاى شما است...» این نمونه از آیات، اشاره به نشانههای خداوند در طبیعت و نیز قدرت و ربوبیت الهی دارد.[۵۵]
لزوم حفظ طبیعت در قرآن و روایات
قرآن سفارش کرده است که انسان زندگی مسئولانهای داشته باشد و این زندگی مسئولانه باید همراه با حفظ طبیعت باشد[۵۶] اما متأسفانه گاهی از سوی برخیها آزار رساندن به طبیعت به چشم میخورد مثل شکستن شاخههای درختان به جهت افروختن آتش و یا رها کردن پسماند در دل طبیعت. نکتۀ جالب توجه آن که در روایات معصومین به اهمیت این موارد پرداخته شده و تأکید زیادی بر حفظ طبیعت شده و به عنوان مثال در روایات، کاشت درخت نوعی صدقه و دارای اجر دنیوی و اخروی، و شکستن درختان، شکستن بال فرشتگان شمرده شده است.[۵۷]سیرۀ پیشوایان دین، برخورد صحیح با طبیعت را آموزش میدهد. برخی از این دسته روایات عبارتند از؛ پیامبر اکرم (ص) حتی در زمان جنگ نیز از صدمه زدن به درختان منع و به سپاهیان خود سفارش میکردند درختان را آتش مزنید، آنها را با آب از میان نبرید، درختان میوهدار را قطع نکنید و مزرعهها را نسوزانید.[۵۸] امام علی(ع): پرهیز از قطع کردن درختان سرسبز بر طول عمر انسان میافزاید.[۵۹] امام صادق(ع): آب مورد نیاز مردم را آلوده نکن.[۶۰] امام صادق(ع) درختان میوه را قطع نکنید که خداوند بر شما عذاب فرو میریزد.[۶۱] این احادیث بیانگر اهمیت پاسداری از طبیعت به عنوان مواهب الهی و سودمند برای مردمان است.[۶۲]
منابع
ارجاعات
- ↑ ویکیپدیا؛ مدخل طبیعت
- ↑ ویکی جو؛ مدخل طبیعت
- ↑ بقره/ ۱۶۴.
- ↑ ابراهیم/32،33.
- ↑ بقره/ ۱۶۴.
- ↑ عبس/ ۲۴- ۳۱.
- ↑ تلاقی بهارِ طبیعت، قرآن و انسان در نوروز ۱۴۰۲
- ↑ برگزاری برنامه «قرآن در طبیعت»
- ↑ انعام/1، ۷۹ و ۱۰۱.
- ↑ ملک/3. یس/40.
- ↑ «هفت آسمان و زمین و هر آنچه در آنهاست به ستایش خداوند مشغولند و موجودی نیست جز اینکه تسبیح خدا میگوید و لیکن شما تسبیح آنها را نمیفهمید، همانا او بسیار بردبار و آمرزنده گناه خلق است» (اسراء /۴۴)
- ↑ مؤمنون /12-14.
- ↑ لقمان/20.
- ↑ از جمله: نحل/ ۵ – ۱۴.
- ↑ نگاهی به ابعاد تربیتی توصیف «طبیعت» در قرآن
- ↑ از جمله: بقره/ ۱۶۴ ، رعد/ ۴.
- ↑ عنکبوت/۲۰.
- ↑ بقره/ ۱۶۳ -۱۶۵.
- ↑ از جمله: فرقان/ ۴۵ -۵۱ ، روم /۴۶-۴۸.
- ↑ نحل/16.
- ↑ احقاف/۳۳.
- ↑ اعراف/۵۷. نگاهی به ابعاد تربیتی توصیف «طبیعت» در قرآن
- ↑ روم/ ۵۰.
- ↑ انعام / ۹۵
- ↑ تبلور مفهوم طبیعت در کنار یاد خدا در قرآن کریم
- ↑ نوروز تجلی تحول در طبیعت و انسان است/ نگاه نوین قرآن به تجلی آفرینش
- ↑ قاف/ ۶.
- ↑ اعراف/185.
- ↑ روم/ ۵۰.
- ↑ طارق/ ۵ و ۶.
- ↑ باسین/۲۴ - ۲۸.
- ↑ شعراء/ ۷.
- ↑ سجده/ ۲۷.
- ↑ ملک/ ۱۹.
- ↑ ذاریات/۲۰و ۲۱.
- ↑ چرا قرآن ما را به تأمل در طبیعت فرامیخواند
- ↑ نمل/۱۸.
- ↑ تصویرسازی طبیعت در زبان قرآن
- ↑ زمر/21.
- ↑ بقره/۱۸۷؛ آلعمران/۱۰۶؛ نحل/۵۸؛ زمر/۶۰؛ زخرف/۱۷.
- ↑ بقره/۶۹؛ روم/۵۱؛ زمر/۲۱؛ حدید/۲۰؛ مرسلات/۳۳.
- ↑ انعام/۹۹؛ یوسف/۴۳و۴۶؛ یس/۸۰؛ کهف/۳۱؛ حج/۶۳؛ الرحمن/۷۶؛ انسان/۲۱.
- ↑ انعام/۶۹.
- ↑ فاطر/۲۷.
- ↑ آلعمران/۱۰۶.
- ↑ آلعمران/۱۰۷.
- ↑ یس/۸۰.
- ↑ کهف/۳۱.
- ↑ همان.
- ↑ بازی رنگها در طبیعت؛ تجلی قدرت آفرینش پروردگار/ رنگشناسی در قرآن + عکس
- ↑ فاطر/۲۷.
- ↑ همان/28.
- ↑ انعام/۱۴۱.
- ↑ روم/۲۲.
- ↑ تأکید قرآن بر حفظ تنوع زیستی در طبیعت
- ↑ دستور قرآن زندگی در کنار طبیعت و حفاظت از آن است
- ↑ طرح دانشجویی اردوی با قرآن در طبیعت در بیرجند اجرا شد
- ↑ بحارالانوار، ج ۱۹؛ ص ۱۷۷، وسائل الشیعه، ج ۱۱؛ ص ۴۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۷۶ ؛ص ۳۱۹.
- ↑ کافی، ج ۳؛ ص ۶۵.
- ↑ همان، ج ۵؛ص ۲۹۴.
- ↑ اشاره به ابعاد گوناگون جلوهها و زیبایی طبیعت در ۷۵۰ آیه قرآن