عدالت اجتماعی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۸ توسط Shojaei (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

عدالت اجتماعی؛ رعایت حقوق و شایستگی های هر یک از افراد جامعه. یکی از اصلی ترین موضوعات قرآنی، عدالت اجتماعی است که تحقق آن در گرو شناخت صحیح حقوق افراد می باشد. عواملی مانند جهل فرمانروایان و توجیه رفتارهای نادرست، مانع تحقق آن خواهد شد.

معنای عدالت اجتماعی

عدالت اجتماعی به معنای رعایت تناسب، استحقاق ها و شایستگی‌ ها در ساحت اجتماع است.[۱]

مصداق عدالت اجتماعی

در خانواده مصداق رعایت عدالت اجتماعی در خانواده‌ این است که هر کدام از نقش‌ها سر جای خودش به رسمیت شناخته شوند و مکمل هم شوند و یک مفهوم متعالی به نام خانواده را شکل دهند.[۲]

راه رسیدن به عدالت اجتماعی

نخستین قدم برای رسیدن به عدالت اجتماعی این است که انسان از خودش شروع کند. امام علی (ع) می‌فرماید: اولین قدم برای عدالت¬محوری این است که هوا و هوس و آنچه میل نفسانی است در مقابل خودش را از بین ببرد و عدالت نسبت به خودش داشته باشد و انصاف و عدالت را از خودش شروع کند. اگر عدالت از خود انسان‌ها شروع شد، در ادامه می‌تواند به اجتماع هم برسد.[۳] یکی از مهمترین ساز و کارهای قرآنی برای ایجاد و اجرای عدالت اجتماعی در همه حوزه‌ها تقویت ساختارهای درونی و معنوی است. جامعه برای آنکه از بحران‌هایی که موجب نابودی و نیستی طبیعی و یا غیرطبیعی جوامع می‌شود رهایی یابد باید به اصل توحید بازگردد که ایمنی و نجات جوامع از سنت الهی و عذاب الهی در گرو اعتقاد و پرهیز از شرک است.[۴] همچنین، یکی از راه‌های تحقق عدالت اجتماعی این است که سرمایه انسانی خود را تقویت کنید و این امکان در بخش تعاون وجود دارد.[۵]

دستاوردهای اقامه عدالت اجتماعی

برپایی عدالت اجتماعی موجب رضایت بندگان از خداوند و کمک به رشد و تعالی بندگان در مسیر معنویت و قُرب الهی و در نهایت رضایت مردم از حکومت محسوب می‌شود. آبادی کشور و الگو شدن در میان جوامع را می‌توانیم از مهم‌ترین دستاوردهای برپایی عدالت اجتماعی و در غیر این‌ صورت نارضایتی عمومی، نابودی کشور و زیر سؤال رفتن جامعه اسلامی از عدم برپایی عدالت اجتماعی قلمداد کنیم. عدالت اجتماعی همچنین، موجب تعالی جامعه می‌شود و شکوفایی جامعه، برپایی نظم و امنیت در جامعه و در نهایت تعالی جامعه را در پی دارد و انسان فطری عدالتخواه و بیزار از ظلم در حوزه‌های فردی و اجتماعی است. خداوند در آیه۲۵ سوره حدید می‌فرماید؛ «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖوَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌوَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ ۚإِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ»، ما پيامبرانمان را با دليل‌هاى روشن فرستاديم و با آنها كتاب و ترازو را نيز نازل كرديم تا مردم به عدالت عمل كنند و آهن را كه در آن نيرويى سخت و منافعى براى مردم است فرو فرستاديم، تا خدا بداند چه كسى به ناديده، او و پيامبرانش را يارى مى‌كند. زيرا خدا توانا و پيروزمند است.[۶]

موانع تحقق عدالت اجتماعی

یکی از موانع تحقق عدالت اجتماعی جهل فرمانروایان بوده، گاهی اوقات مدیران اجتماعی متوجه منافع ملی نیستند که باید برای عدالت اقتصادی چه برنامه‌هایی داشته باشند. یکی دیگر از موانع تحقق عدالت اجتماعی توجیه رفتارهای نادرست است، هر دولتی که می‌آید خطاهایی دارد که دولت بعدی باید آن‌ها را بگیرد،یعنی خود آن دولت قادر به گرفتن خطاهای خود نیست و تا کی قرار است تجربه‌های نادرست داشته باشیم، اگر اشتباه کرده‌ایم رسماً بگوییم اشتباه کرده‌ایم و صاحب‌نظران و متفکران ایده‌هایشان را بگویند و راه‌حل نشان دهند. از دیگر موانع تحقق عدالت اجتماعی، دشواری اجرای عدالت برای فرمانروایان و تحمل تحقق آن از سوی فرمانبرداران است. البته نباید از فرهنگ، انتخاب آرزوها و نیز آرمان‌های مردم که در تحقق عدالت اجتماعی مؤثر است، غافل بود. بعد از پیامبر اکرم (ص) که رسول خداست و اصل دین را برای ما آورده است و در فاصله ۱۳ سال توانسته جامعه شرک را به جامعه ایمانی تبدیل کند، از زمان آن حضرت که بگذریم عادلانه‌ترین حکومتی که در جامعه اسلامی تحقق پیدا کرد به ادعای آشنا و غریبه، حکومت علی(ع) بود.[۷] اگر عدالت را به معنای دادن حق هر کس و فراهم کردن فرصت‌های برابر در نظر بگیریم، اولین گام برای برقراری عدالت این است که تعریف درستی از مسئله «حق» داشته باشیم و فرصت‌های برابر را نیز بشناسیم. گام دوم این است که تلاش کنیم این حقوق و فرصت‌های برابر را فراهم کنیم. نظامی در اجرای عدالت اجتماعی موفق بوده است که اولاً شناخت درستی از حقوق و فرصت‌های شهروندانش داشته باشد، ثانیاً عزم و اراده‌ای محکم برای احقاق حقوق و برقراری فرصت‌ها داشته باشد و ثالثاً برای این هدف، تلاش و برنامه‌ریزی انجام دهد. حال اگر یکی از این سه شرط وجود نداشت، این نظام در اجرای عدالت اجتماعی ناموفق خواهد بود.[۸]

منابع

ایکنا

ویکی فقه.

ارجاعات