سوره انسان

نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۱ توسط Parsaeiyan (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '<!--googleoff: index-->' به '')

سوره انسان؛ یا هَلْ أَتَیٰ یا دَهْر هفتاد و ششمین سوره و از سوره‌های مدنی قرآن است که در جزء ۲۹ قرار دارد. سوره انسان درباره خلقت و هدایت انسان، اوصاف ابرار (نیکوکاران) و نعمت‌هایی که خداوند به آنان می‌دهد و همچنین اهمیت قرآن و مشیت پروردگار سخن می‌گوید.

D.jpg

معرفی سوره

تعداد آیات این سوره(بدون اختلاف میان مفسران) ۳۱ آیه و ۲۴۳ کلمه و ۱۰۸۹ حرف است. به ترتیب مصحف، هفتاد و ششمین و به ترتیب نزول، نود و ششمین سوره قرآن و مدنی است. از نظر حجم از سوره‌های مفصلات(سوره‌هایی با آیات کوتاه) و از سوره‌های نسبتاً کوچک است که بخش میانی حزب چهارم از جزء ۲۹ را تشکیل و در روایتی از پیامبر اسلام(ص) پاداش قرائت سوره انسان بهشت ذکر شده است.در نقلی از امام صادق(ع) نیز پاداش قرائت این سوره همنشینی با پیامبر(ص) در سرای باقی عنوان شده است. هشتمین آیه این سوره به آیه اطعام معروف است. برخی از مفسران اهل‌سنت نزول این آیه و پنج آیه بعد را نیز در شأن اهل‌بیت(ع) می‌دانند. طبق تفاسیر، امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، حسنین(ع) و فضه خادم ایشان سه روز روزه گرفتند و افطاری خویش را به جهت درخواست مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و خود گرسنه ماندند. علامه امینی در کتاب الغدیر از سی و چهار تن از علمای اهل سنت نام برده است که به نقل متواتر تایید می‌کنند این آیات در شأن اهل‌بیت(ع) و از فضایل مهم امام علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) است. بنابر نظر علمای شیعه، هجده آیه از این سوره و یا مجموع سوره «انسان» در شأن اهل‌بیت(ع) نازل شده است.[۱]

محتوای سوره

سوره انسان، سوره توصیف رفتارهای انسان‌های کامل است، این سوره رفتارهایی مانند اطعام، انفاق، ایثار و سخاوت خانواده قرآنی یعنی امیرالمومنین علی(ع) و فاطمه زهرا و فرزندانش(ع) را روایت می‌کند. آغاز این سوره با آفرینش انسان و ابتلا و آزمایش عمومی و آزادی وی در گزینش راه است. سپس در ضمن ۱۸ آیه به ویژگی‌های خانواده قرآنی و نعمت‌هایی که بدان‌ها در قیامت ارزانی خواهد شد می‌پردازد. به گفته علامه‌طباطبایی(ره) غرض این سوره بیان نعمت‌های گوناگونی است که به خانواده قرآنی داده می‌شود. در ادامه، اوصاف خانواده قرآنی را این‌گونه بیان می‌کند: به نذر خویش وفا می‌کنند. از روزی که عذاب و گزند آن دامن‌گستر است می‌هراسند. با این که به غذای خود نیازمندند آن را به بینوا و یتیم و اسیر می‌بخشند. این کار را تنها برای خشنودی خدا می‌کنند و توقع پاداش و سپاس از کسی ندارند. از روز عبوس و سهمگین هراسناک‌اند و خداوند در برابر این همه استقامت و ایثار به خانواده قرآنی بشارت بهشت و لباس‌ها و فرش‌هایی از پرنیان می‌دهد.در ادامه این سوره پیامبر را به شکیبایی دعوت کرده آن‌گاه ۵ دستور مهم به پیامبر می‌دهد: در تبلیغ و اجرای حکم پروردگار شکیبا باشد. از هوا و هوس‌های گناهکاران و کافران پیروی نکند. برای فراهم آوردن نیروی لازم برای تحمل مشکلات بزرگ پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان یاد کند. بخشی از شب را در پیشگاه خدا به سجده افتد. شب‌های دراز، خدا را به پاکی ستاید.

تمامی علما و مفسرین شیعه و نیز اکثر علما و مفسرین اهل سنت بر این باورند که سوره انسان در مدح و شأن اهل‌بیت(ع) نازل شده است؛ اما برخی می‌گویند که کل سوره را جبرئیل در شأن اهل بیت(ع) به پیامبرش هدیه کرد و برخی می‌گویند که تنها آیات ۷ تا ۱۱، در شأن اهل‌بیت(ع) است.مفسران و محدثان شیعه و سنی معتقدند سوره «انسان» در شأن و منزلت اصحاب کساء یا همان خانواده قرآنی نازل شده است. اهل بیت رسول‌الله(ص) عملی را انجام داده و این عمل به قدری با کیفیت و با خلوص عجین شده بود که خداوند یک سوره کامل را در واکنش به این عمل نازل فرمود. این سوره آینه‌دار سیرت اهل‌بیت نبوت و رسالت رسول‌الله(ص) به‌ویژه حضرت فاطمه(س) است. اهل‌بیتی که جز خدا نمی‌اندیشند و جز رضایت خدا چیزی نمی‌خواهند و وجودشان ظرف مشیت خداوند است، در آخرت هم در کمال اطمینان با نعمت‌های فراوان بهشتی در ملک عظیمی به سر می برند.این سوره را اگر سوره اهل‌البیت(ع) بنامند به جاست. وحدت سیاق در این سوره دیده می‌شود و همین بسیاری از توجیهات نادرست را خنثی می‌کند. طبق روایات فراوان، سبب نزول این سوره اصحاب کساء بوده‌اند.

دیدگاه اهل سنت

علامه امینی روایت شأن نزول سوره انسان را از ۳۴ تن از علمای اهل سنت نقل کرده است. همچنین علامه شوشتری همین روایت را از ۷۵ کتاب روایی معتبر اهل سنت نقل کرده است. تمام این افراد قبول دارند که این سوره در شأن اهل‌بیت(ع) نازل شده است. گرچه متاسفانه عده‌ای اندک از متعصبان، به انحاء مختلف تلاش داشته و دارند که فضایل و مناقب اهل‌بیت(ع) را انکار نمایند و اقوال نادر را بر اقوال مشهور ترجیح دهند.

برخی از دانشمندان اهل‌سنت، اسباب نزول هفت‌گانه دیگری را هم مطرح نموده‌اند که نه تنها با محتوای سوره بیگانه است، بلکه از حیث متن و سند بسیار ضعیف و از اعتبار ساقط است. اما علما و مفسران درجه یک اهل سنت، بر اینکه تمام یا بخشی از این سوره در مدح و مقبت اهل بیت پیامبر(ص) است متفق القول بوده و بر آن صحه گذاشته‌اند. از جمله شافعی امام مذهب شافعیه درباره شأن نزول سوره انسان چنین گفته است: (تا کی و تا چه وقت و تا چه زمانی در راه دوستی این جوانمرد(علی) باید ملامت بشوم. آیا جز او کسی به همسری فاطمه(س) برگزیده شد؟ آیا سوره هل اتی درباره دیگری نازل شد؟)فخر رازی، عالم بزرگ سنی قرن ششم هجری در تفسیر کبیر می‌نویسد: واحدی در کتاب البسیط نوشته است که این آیه در حق علی نازل شده است. زمخشری، صاحب تفسیر کشاف این روایت را از ابن عباس نقل کرده و گفته است که این سوره را جبرئیل برای پیامبر نازل کرد و گفت: یا محمد! این سوره را که درباره اهل بیت تو است بگیر.جلال‌الدین سیوطی، دانشمند بزرگ سنی در قرن نهم هجری، در تفسیرش الدر المنثور آورده است، این آیه در حق علی بن ابی طالب و فاطمه بنت رسول الله(ص) نازل شده است.

شوکانی، مفسر بزرگ سنی قرن دوازدهم هجری در تفسیرش فتح القدیر نوشته است: این آیه در حق علی بن ابی طالب و فاطمه بنت رسول‌الله(ص) نازل شده است.

امام احمد بن عجیبه، مفسر سنی قرن سیزدهم هجری در تفسیرش البحر المدید پس از نقل داستان انفاق، نوشته است. زمخشری و جمهور مفسرین، این داستان را برای شان نزول این آیه ذکر کرده‌اند و تنها ترمذی در کتاب نوادر، آن را انکار کرده است و سپس خود امام ابن عجیبیه، پاسخ ترمذی را داده است.[۲]

ابرار در سوره انسان

اين سوره مبارکه «انسان» أبرار را معرفي مي‏‌کند. در بخش‏‌هايي از قرآن کريم خداي سبحان بِرّ را معنا کرد، بَرّ را معرفي کرد به عقيده صائب و عمل صالح؛ ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ﴾ و کذا و کذا.[۱] بِرّ و بَرّ هر دو را در آن آيه روشن کرد هم معناي بِرّ و نيکي را تبيين کرد و هم کساني که به اين معنا موصوف‌‏اند معرفي کرد بعد پاداش آنها را هم ذکر کرد اما اين سوره يک خصيصه‏‌اي دارد، اين سوره قبل از اينکه عمل خارجي اينها را ذکر بکند، بهشت‏‌منشي بودن اينها را ذکر مي‏‌کند. بدون «واو» عطف بحث آخرت را با دنيا گره مي‌‏زند مي‏‌گويد أبرار کساني‏‌اند که از چشمه‌‏هاي بهشت آب مي‌‏نوشند به نذرشان وفا مي‏‌کنند مسکين را سير مي‏‌کنند اسير را سير مي‏‌کنند يتيم را سير مي‏‌کنند. چون اين چنين است خدا در قيامت پاداش فراواني به اينها مي‌‏دهد اوصاف بهشت را ذکر مي‏‌کند. اين ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً ٭ عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً ٭ يُوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾ اينها همه فعل مضارع است مفيد استمرار است مي‏‌گويد أبرار از چشمه بهشت استفاده مي‏‌کنند نذرهايشان را وفا مي‏‌کنند، اينکه قبل از آخرت است. اين خصيصه چه مي‌‏خواهد بگويد ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ﴾ «کأس» يعني آن ظرف پر، ظرف خالي و ليوان خالي را کأس نمي‏‌گويند ﴿مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً﴾ معنايش اين نيست که مزه او مزه کافور مي‏‌دهد معنايش اين است که مقداري از کافور ممزوج آن شده است کافور نام چشمه خاصي است ﴿عَيْناً﴾ اين ﴿عَيْناً﴾ بيان آن کافور است ﴿كانَ مِزاجُها كافُوراً﴾ اين منصوب است، آن ﴿عَيْناً﴾ بيان اين کافور است؛ يعني مقداري از آن چشمه ممزوج اينهاست آن خالص برای مقربين است مشابه اين تعبير در تعبيرات ديگر است. ﴿كانَ مِزاجُها﴾ يعني چند قطره از کافور در اين چشمه است کافور چيست﴿عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ﴾ آن بندگان ويژه که ﴿يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً﴾. بعد بلافاصله بدون «واو» عطف مي‏‌فرمايد اينها به عهدشان و نذرشان وفا مي‏‌کنند اينها مسکين را سير مي‏‌کنند يتيم را سير مي‏‌کنند اسير را سير مي‏‌کنند اينکه هنوز برای دنياست.[۳]

فضایل سوره

برای خواندن این سوره خواصی نیز نقل شده است، از جمله اگر کسی بر قرائت سوره انسان مداومت ورزد، اگر روحش ضعيف باشد دارای قدرت روحی می‌شود. خواندن این سوره برای تقویت اعصاب و دورشدن از اضطراب مفید است. در روایات، پاداش قرائت سوره انسان، بهشت و حوريان بهشتی و همنشینی با پیامبر(ص) در آخرت بیان شده است.همچنین آمده است که امام رضا(ع) در نماز صبحِ دوشنبه و پنجشنبه، در ركعت اول سوره حمد و سوره انسان و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره غاشیه را قرائت می‌کرد و می‌فرمود هر كس چنین کند، خداوند در اين دو روز او را از شرور در امان می‌دارد.[۴][۵]

منابع

خبرگزاری ایکنا

ارجاعات

  1. رفتارشناسی خانواده قرآنی در سوره «انسان»
  2. رفتارشناسی خانواده قرآنی در سوره «انسان»
  3. توصیف منش بهشتی ابرار در سوره انسان
  4. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۵۴۳.
  5. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۲۱.